• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تولید مثل(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



توليد مثل :پديد آوردن مانند خود
توليد مثل، پديد آوردن مانند خود و زاد و ولد كردن است.[۱]     در زبان عربى كلماتى همچون تناسل و توالد به رغم داشتن برخى تفاوت‌هاى معنايى جزئى، در اين معنا به كار رفته‌اند.[۲]    
توليد مثل در انسان ها و ديگر موجودات زنده، سنتى الهى است. از مهم ترين عوامل قرار دادن كشش طرفينى ميان زن و مرد توليد مثل دانسته شده [۳]     و حتى مهم ترين هدف از تشريع و سفارش قرآن كريم به ازدواج نيز همين توليد مثل و بقاى نوع انسانى خوانده شده است.[۴]     در آياتى متعدد با اشاره به آفرينش همسر و سنّت ازدواج، از آن به عنوان نعمتى براى انسان ها ياد شده است: «واللّهُ جَعَلَ لَكُم مِن اَنفُسِكُم اَزوجـًا وجَعَلَ لَكُم مِن اَزواجِكُم بَنينَ وحَفَدَةً ورَزَقَكُم مِنَ الطَّيِّبـتِ... وبِنِعمَتِ اللّهِ هُم يَكفُرون». (نحل:۷۲ ؛حجرات:۱۳) قوام نسل انسان و ديگر موجودات به اين مهم بوده، خداوند توليد مثل را موجب حفظ طبيعت نوعيه مى داند [۵]     و انسان ها را به ازدواج و توليد مثل دعوت مى كند (بقره:۲۲۳)[۶]     و از قطع نسل باز مى دارد. (عنكبوت:۲۹)[۷]    
توليد مثل مختص انسان نيست و قرآن كريم در آياتى به صورت ضمنى به شباهت حيوانات به انسان ها و تناسل آنان اشاره كرده است.[۸]     (انعام:۳۸) افزون بر آن جنيان و شياطين نيز داراى نسل و ذريه معرفى شده اند [۹]    : «... اِبليسَ كانَ مِنَ الجِنِّ فَفَسَقَ عَن اَمرِ رَبِّهِ اَفَتَتَّخِذونَهُ وذُرِّيَّتَهُ اَولِياءَ مِن دُونى». (كهف:۵۰) البته برخى مفسران در اين آيه شريفه احتمال هاى ديگرى را نيز مطرح كرده اند.[۱۰]    
قرآن كريم در آيات فراوانى هر گونه توليد مثل و تناسل را از خداوند متعالى نفى مى كند: «لَم يَلِد و لَم يُولَد». (اخلاص:۳ ؛ نساء:۱۷۱؛ انعام:۱۰۱؛ اسراء:۱۱۱؛ مريم: ۳۵) با توجه به اين آيات، مفسران درباره محال بودن وجود فرزند و توليد مثل براى خداوند [۱۱]     ادله اى آورده اند؛ از جمله مِثْل نداشتن خداوند (شورى:۱۱)[۱۲]    ، عدم امكان تدريج يعنى روند تكامل تدريجى در توليد مثل براى خداوند [۱۳]    ، بى نيازى [۱۴]     (يونس:۶۸)، مركب نبودن [۱۵]     و نبودن همسر براى خداوند.[۱۶]     (انعام:۱۰۱)



وجود دو جنس نر و ماده و لقاح سلول هاى جنسى، راه طبيعى توليد مثل است كه به صورت هايى مختلف در حيوانات و گياهان ديده مى شود.[۱۷]     خداوند آميزش مرد با زن را سبب اصلى توليد مثل انسان قرار داده و در آياتى به آن اشاره كرده است:«هُوَ الَّذى خَلَقَكُم مِن نَفسٍ وحِدَةٍ وجَعَلَ مِنها زَوجَها لِيَسكُنَ اِلَيها فَلَمّا تَغَشـّـها حَمَلَت حَملاً خَفِيفـًا فَمَرَّت بِهِ» (اعراف:۱۸۹)؛ همچنين به اعتقاد بيشتر مفسران جمله « ما كَتَبَ اللّهُ لَكُم» در آيه ۱۸۷ بقره(بقره:۱۸۷) به تناسل و تولد فرزند• اشاره دارد [۱۸]    : «فالـٔنَ بـشِروهُنَّ وابتَغوا ما كَتَبَ اللّهُ لَكُم». (بقره:۲۲۳)[۱۹]    
از سوى ديگر در ضمن بيان معجزات انبياى پيشين به مواردى از توليد مثل غير طبيعى اشاره شده است. از جمله اين موارد مى توان به فرزنددار شدن زكريا و همسرش در دوران پيرى و به رغم نازايى همسر (مريم/۱۹،: ۷ - ۹؛ انبياء: ۹۰) و تولد فرزند حضرت ابراهيم در دوره سالمندى ايشان (هود : ۷۱ - ۷۳؛ حجر: ۵۳ - ۵۵) اشاره كرد.
قرآن كريم به توليد مثل در گياهان نيز توجه كرده است. برخى مفسران آيه ۲۲ حجر(حجر:۲۲) را اشاره به نقش باد در پراكندن نرينگى گياهان و بارورى آنان دانسته يا از آن به عنوان يكى از معانى احتمالى آيه نام برده اند [۲۰]    : «واَرسَلنَا الرِّيـحَ لَوقِحَ».


موضوع كنترل جمعيت و تنظيم خانواده بر اثر گسترش روز افزون جمعيت و مشكلات اجتماعى و اقتصادى و... ناشى از آن، مورد توجه دانش هاى گوناگون اجتماعى و به تبع آن حكومت ها و جريان هاى سياسى اجتماعى قرار گرفته است. از همين منظر، ديدگاه موافق يا مخالف قرآن، بررسى شده است. در اين بين كسى به وجوب توليد مثل معتقد نشده [۲۱]    ؛ اما مسئله كنترل جمعيت به خصوصِ پرهيز از توليد مثل محدود نشده، شامل راه هاى جلوگيرى از آن نيز مى شود، از اين رو گاه به برخى آيات قرآن براى اثبات ممنوعيت كنترل جمعيت استناد شده است.
ادله قرآنى مخالفان در چند محور خلاصه مى شود: ۱. خلقت و بقاى نوع انسانى براساس رابطه زوجيت و توليد مثل آنان صورت مى پذيرد: «يـاَيُّهَا النّاسُ اتَّقوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُم مِن نَفسٍ وحِدَةٍ و خَلَقَ مِنها زَوجَها وبَثَّ مِنهُما رِجالاً كَثيرًا» (نساء:۱) و جلوگيرى از تكثير نسل با غرض الهى منافات دارد.[۲۲]    
۲. آيات متعددى بر حفظ و تكثير نسل دلالت دارند؛ مانند « واذكُروا اِذ كُنتُم قَليلاً فَكَثَّرَكُم» (اعراف:۸۶)[۲۳]    ؛ همچنين برخى كنار هم آمدن اموال و اولاد در بيش از ۱۰ آيه از قرآن كريم را نشانه اى از سبب قدرت و قوت بودن فراوانىِ فرزندان و مورد تأكيد بودن آن در كتاب الهى دانسته اند.[۲۴]    
۳. آياتى كه به دعاى انبيا براى فرزند و ذريّه اشاره مى كنند؛ مانند: « دَعا زَكَرِيّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَب لى مِن لَدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً». (آل عمران: ۳۸)
۴. آياتى كه از بين بردن نسل را نكوهش كرده اند؛ مانند: «و اِذا تَوَلّى سَعى فِى الاَرضِ لِيُفسِدَ فيها ويُهلِكَ الحَرثَ والنَّسلَ واللّهُ لايُحِبُّ الفَساد». (بقره: ۲۰۵)
۵. عموم آيات منع كننده از قتل نفس (نساء : ۲۹ - ۳۰؛ انعام : ۱۵۱)، كشتن فرزندان (انعام:۱۴۰؛انعام:۱۵۱) و سقط جنين (اسراء : ۳۱؛ تكوير: ۸ ـ ۹) نيز مورد استفاده گروهى از مخالفان قرار گرفته است.[۲۵]    
در مقابل، طرفداران كنترل جمعيّت و محدود كردن توليد مثل به توجيه اين آيات پرداخته، معتقدند كه آن آيات از قبيل قضاياى حقيقيه نيستند كه به مطلوبيت افزايش فرزند و توليد مثل در همه زمان ها حكم كنند، بلكه اين آيات چون قضاياى خارجيه اند كه ناظر به زمان خاصى بوده و در غير آن ها بايد با توجه به اوضاع موجود عمل كرد. موافقان همچنين در جواز برخى از راه هاى منع توليد مثل مانند عزل از جمله به آيه«نِساؤُكُم حَرثٌ لَكُم فَأتوا حَرثَكُم اَنّى شِئتُم وقَدِّموا لاَِنفُسِكُم» (بقره:۲۲۳) در جواز اين عمل استناد كرده اند [۲۶]     كه برخى مفسران با آن مخالفت كرده اند.[۲۷]     برخى روايات نيز در جواز عزل مورد استناد قرار گرفته اند.[۲۸]    
منابع:
التبيان، الطوسى (م. ۴۶۰ ق.)، به كوشش احمد حبيب العاملى، بيروت، احياء التراث العربى؛ تفسير الصافى، فيض كاشانى (م. ۱۰۹۱ ق.)، بيروت، نشر اعلمى، ۱۴۰۲ ق؛ تفسير منهج الصادقين، فتح الله كاشانى (م. ۹۸۸ ق.)، به كوشش مرتضوى، غفارى، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، ۱۳۸۵ ق؛ جامع البيان، الطبرى (م. ۳۱۰ ق.)، به كوشش صدقى جميل، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۵ ق؛ الجامع لاحكام القرآن، القرطبى (م. ۶۷۱ ق.)، بيروت، احياء التراث العربى، ۱۴۰۵ ق؛ جواهر الكلام، النجفى (م. ۱۲۶۶ ق.)، به كوشش قوچانى، بيروت، دار احياء التراث العربى؛ رشد جمعيت و تنظيم خانواده، اول، قم، بوستان كتاب، ۱۳۸۳ ش؛ روح المعانى، الآلوسى (م. ۱۲۷۰ ق.)، به كوشش محمد حسين، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ ق؛ زادالمسير، جمال الدين الجوزى (م. ۵۹۷ ق.)، بيروت، المكتب الاسلامى، ۱۴۰۷ ق؛ فتح القدير، الشوكانى (م. ۱۲۵۰ ق.)، بيروت، دار المعرفة؛ فقه اهل البيت عليهم السلام (فصلنامه)، قم، دائرة معارف الفقه الاسلامى؛ الكافى، الكلينى (م. ۳۲۹ ق.)، به كوشش غفارى، تهران، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۷۵ ش؛ كاهش جمعيت ضربه اى سهمگين بر پيكر مسلمين، محمد حسين تهرانى، تهران، حكمت، ۱۴۱۵ ش؛ لغت نامه، دهخدا (م. ۱۳۳۴ ش.) و ديگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۷ ش؛ مبانى فقهى تنظيم خانواده، سيد حسن خمينى، تهران، معاونت پژوهشى، ۱۳۸۲ ش؛ مجمع البيان، الطبرسى (م. ۵۴۸ ق.)، بيروت، دار المعرفة، ۱۴۰۶ ق؛ مدارك التنزيل، النسفى (م. ۷۰۱ ق.)، دار الفكر؛ معانى القرآن، النحاس (م. ۳۳۸ ق.)، به كوشش الصابونى، عربستان، جامعة ام القرى، ۱۴۰۹ ق؛ مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)، به كوشش صفوان داودى، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق؛ الميزان، الطباطبايى (م. ۱۴۰۲ ق.)، بيروت، اعلمى، ۱۳۹۳ ق.
Encyclopedia Britannica, CD-ROM (Edition ۲۰۰۹).

[۲۹]    . لغت نامه، ج ۵، ص ۷۱۵۴، «توليد».
[۳۰]    . مفردات، ص ۸۰۲ - ۸۰۳، «نسل»؛ ص ۸۸۳، «ولد».
[۳۱]    . الميزان، ج ۲، ص ۲۱۳؛ الميزان، ج ۲، ص ۲۷۸.
[۳۲]    . تفسير نسفى، ج ۱، ص ۹۲.
[۳۳]    . الميزان، ج ۱۲، ص ۲۹۷؛ الميزان، ج ۲، ص ۲۱۳؛ الميزان، ج ۲، ص ۲۷۸.
[۳۴]    . مجمع البيان، ج ۲، ص ۵۶۵؛ الميزان، ج ۲، ص ۲۱۳ - ۲۱۴.
[۳۵]    . التبيان، ج ۸، ص ۲۰۲؛ مجمع البيان، ج ۸، ص ۴۴۰.
[۳۶]    . الميزان، ج ۷، ص ۷۳.
[۳۷]    . جامع البيان، ج ۱۵، ص ۳۲۶؛ فتح القدير، ج ۳، ص ۲۹۳؛ الميزان، ج ۱۳، ص ۳۲۵.
[۳۸]    . التبيان، ج ۷، ص ۵۶ - ۵۷؛ تفسير قرطبى، ج ۱۰، ص ۴۲۰.
[۳۹]    . مجمع البيان، ج ۳، ص ۲۲۳ - ۲۲۴؛ جامع البيان، ج ۱۱، ص ۱۸۳؛ روح المعانى، ج ۶، ص ۳۹ - ۵۴.
[۴۰]    . مجمع البيان، ج ۵، ص ۱۸۴ - ۱۸۵؛ مجمع البيان، ج ۹، ص ۳۶؛ تفسير قرطبى، ج ۸، ص ۳۶۱؛ الميزان، ج ۱۰، ص ۹۵ - ۹۶.
[۴۱]    . تفسير قرطبى، ج ۲، ص ۸۵؛ الميزان، ج ۱، ص ۲۶۱.
[۴۲]    . الميزان، ج ۱۰، ص ۹۵؛ الصافى، ج ۲، ص ۴۱۱؛ مجمع البيان، ج ۳، ص ۱۸۴. ـ ۱۸۵
[۴۳]    . روح المعانى، ج ۷، ص ۳۴۹ - ۳۵۲؛ الميزان، ج ۲۰، ص ۳۸۹.
[۴۴]    . تفسير قرطبى، ج ۷، ص ۵۴؛ الصافى، ج ۲، ص ۱۴۴؛ الميزان، ج ۷، ص ۲۹۱.

[۴۵]    . Britannica ; Fertilization.
[۴۶]    . جامع البيان، ج ۲، ص ۲۳۰؛ مجمع البيان، ج ۲، ص ۵۰۴؛ الميزان، ج ۲، ص ۴۷.
[۴۷]    . زاد المسير، ج ۱، ص ۲۵۰ - ۲۵۲؛ تفسير نسفى، ج ۱، ص ۱۰۷؛ منهج الصادقين، ج ۲، ص ۷.
[۴۸]    . جامع البيان، ج ۱۴، ص ۲۷ - ۲۸؛ التبيان، ج ۶، ص ۳۲۸؛ الميزان، ج ۱۲، ص ۱۴۶.
[۴۹]    . مبانى فقهى تنظيم خانواده، ص ۳۹؛ فقه اهل البيت عليهم السلام، ش ۱۱ - ۱۲، ص ۸۳، «المسائل المستحدثة فى الطب».
[۵۰]    . رشد جمعيت و تنظيم خانواده، ص ۹۰ - ۹۱.
[۵۱]    . مجمع البيان، ج ۴، ص ۶۸۹؛ الميزان، ج ۸، ص ۱۸۹.
[۵۲]    . فقه اهل البيت عليهم السلام، ش ۱۱ - ۱۲، ص ۸۴، «المسائل المستحدثة فى الطب».
[۵۳]    . كاهش جمعيت، ص ۲۱ - ۳۹.
[۵۴]    . معانى القرآن، ج ۱، ص ۱۸۶.
[۵۵]    . الميزان، ج ۲، ص ۲۱۳.
[۵۶]    . الكافى، ج ۵، ص ۵۰۴؛ جواهرالكلام، ج ۲۹، ص ۱۱۲.



جعبه ابزار