تَعْبُرون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَعْبُرون:
(إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرونَ) تَعْبُرون: در اصل از مادّه «
عَبْر» است و به طورى كه «راغب» در مفردات مىگويد به معنى «گذاشتن از حالى به حالى» است و «عبور» به معنى گذشتن از آب به واسطه شنا كردن و يا به وسيله كشتى و يا وسيله پل است و «تعبير» به گزاردن خواب اختصاص دارد و اين واژه، اخصّ از واژه «تأويل» است، زيرا تأويل درباره خواب و غير خواب گفته مىشود.
به موردی از کاربرد
تَعْبُرون در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ قالَ الْمَلِکُ إِنّی أَرَى سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ يابِساتٍ يا أَيُّها الْمَلأُ أَفْتونِی فی رُؤْيایَ إِن كُنتُمْ لِلرُّؤْيا تَعْبُرونَ) (و در اين هنگام پادشاه گفت: «من درخواب ديدم هفت گاو چاق را كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده؛ كه خشكيدهها بر سبزها پيچيدند و آنها را از بين بردند. اى گروه اشراف! درباره خواب من نظر دهيد، اگر خواب را تعبير مىكنيد.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه تعبرون از ماده عبر كه به معناى بيان تاويل رؤيا است كه گاهى هم تعبير گفته مىشود و به هر حال اين ماده از عبور نهر و امثال آن اخذ شده و وجه مناسبتش اين است كه گويا شخص تعبيرگو، به وسيله تاويل، از رؤيا به ما وراى آن عبور مىكند و از صورت رؤيا به حقيقتى كه در عالم خواب براى صاحب خواب و مناسب با روحيات او مجسم شده پى مىبرد.
آي مورد بحث ناظر به رؤياى پادشاه مصر است كه در خواب مىبيند هفت گاو چاق را كه هفت گاو لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده كه خشكيدهها بر سبزها مىپيچند و آنها را از بين مىبرند. پادشاه مصر به مشاوران خود مىگويد:
«...اى جمعيت اشراف! درباره خواب من نظر دهيد اگر خواب را تعبير مىكنيد.»
(... إِنْ كُنْتُمْ لِلرُّءْيا تَعْبُرونَ) ولى حواشى سلطان بلا فاصله اظهار داشتند كه اينها خوابهاى پريشان (اضغاث احلام) است و ما به تعبير اين گونه خوابهاى پريشان آشنا نيستيم.
ذكر اين نكته نيز لازم است كه اظهار ناتوانى آنها واقعا به خاطر آن بوده كه مفهوم واقعى اين خواب براى آنها روشن نبود و لذا آن را جزء خوابهاى پريشان محسوب داشتند، چه اين كه خوابها را بر دو گونه تقسيم مىكردند: خوابهاى معنىدار كه قابل تعبير بود و خوابهاى پريشان و بىمعنى كه تعبيرى براى آن نداشتند و آن را نتيجه فعاليت قوه خيال مىدانستند، به خلاف خوابهاى گروه اول كه آن را نتيجه تماس روح با عوالم غيبى مىديدند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عبد»، ج۳، ص۹۰-۹۱.