• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تکفیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تَکفیر در چند معنا استعمال شده هست:
۱. نسبت دادن کفر به مسلمان، ۲. ساقط و بی اثر کردن طاعت، گناه را، ۳. محو کردن خداوند، گناهان صغیره را به سبب اجتناب از گناهان کبیره، ۴. پرداختن کفّاره سوگند و مانند آن، ۵. نهادن یک دست بر دست دیگر هنگام قرائت در نماز(به این آخری تَکَتُّف هم می‌گویند).
از تکفیر به معنای اوّل به مناسبت در باب حدود و تعزیرات و به معنای دوم به مناسبت در باب شهادات و به معنای سوم به مناسبت در باب صلات سخن رفته است.




اگر کسی به مسلمانی نسبت کفر دهد تعزیر می‏شود.



تکفیر مقابل اِ حباط اصطلاحی کلامی و مراد از آن، این است که طاعتِ بیشتر، گناه کمتر را باطل و بی اثر می‏کند؛ بدین معنا که عقابی بر آن مترتّب نمی‏گردد.

۲.۱ - نظریه معتزله در مورد تکفیر


گروهی از معتزله نظریّه احباط و تکفیر را مطرح نموده؛ لیکن در چگونگی آن اختلاف کرده‏اند. برخی از آنان از طریق موازنه وارد شده و گفته‏اند: به عنوان مثال اگر مکلّف گناهی مرتکب شود که ده جزء کیفر دارد، سپس طاعتی با بیست جزء ثواب انجام دهد، ده جزء ثواب انجام گرفته، ده جزء از کیفر گناه را از بین می‏برد، در نتیجه ده جزء ثواب باقی می‏ماند که به مکلّف به همان اندازه پاداش داده می‏شود. عکس قضیه هم همین گونه است.

۲.۲ - نظریه متکلمان امامیه در مورد تکفیر


مشهور متکلّمان امامیّه قائل به بطلان نظریّه احباط و تکفیر معتزلی و در مقابلِ «موازنه» آنان، قائل به «موافات» هستند؛ یعنی اعطای ثواب بر ایمان و طاعت، مشروط به علم خداوند متعال بر مردن مؤمن بر ایمان؛ و عقاب بر کفر و عصیان، منوط به علم الهی به مردن کافر بر کفر و گناهکار بر عدم توبه است.
برخی امامیّه گفته‏اند: اصلِ سقوط ثواب ایمان به مردن بر کفر و سقوطِ عقاب کفر به مردن بر ایمان، غیر قابل انکار است و روایات زیادی بر محو بسیاری از طاعتها بر اثر ارتکاب گناهانی و کفّاره قرار گرفتن برخی طاعتها برای بسیاری از گناهان، دلالت دارد؛ لیکن عمومیت و فراگیری این مسئله نسبت به همه طاعات و معاصی معلوم نیست و نیز معلوم نیست مبنای این سقوط، اِحباط و تکفیر است و یا موافات.
[۳] الفصول المهمة، ج۱، ص۲۸۳.


۲.۳ - علت پیدایش نظریه تکفیر


برخی پنداشته‏اند تقسیم گناه به کبیره و صغیره مبتنی بر نظریّه احباط و تکفیر معتزلی است؛ یعنی هر گناهی که به سبب طاعت از بین برود صغیره و هر گناهی که طاعت را از بین ببرد کبیره است. امّا این گمان باطل است؛ زیرا مشهور امامیّه در عین تقسیم گناه به کبیره و صغیره قائل به بطلان احباط و تکفیر معتزلی شده‏اند.



بنابر قول مشهور ـ که گناه را به کبیره و صغیره تقسیم کرده‏اند ـ اجتناب از گناهان بزرگ (کبائر) سبب تکفیر گناهان کوچک (صغائر) از سوی خداوند متعال است. چنان‏که ظاهر برخی آیات بر آن دلالت دارد.
در تحقق عدالت ـ بنابر قول مشهور مبنی بر تقسیم گناه به دو قسم ـ اجتناب از کبائر و عدم اصرار بر صغائر کفایت می‏کند و صرف ارتکاب صغائر به عدالت ضرر نمی‏رساند.
برخی گفته‏اند: زیان نرساندن صغائر به عدالت شخص در فرض یادشده مبتنی بر تکفیر صغائر به سبب اجتناب از کبائر نیست، بلکه بر اساس مفاد ادلّه موجود است.


 
۱. کتاب السرائر، ج۳، ص۵۲۹.    
۲. عدة الداعی، ص۲۳۰.    
۳. الفصول المهمة، ج۱، ص۲۸۳.
۴. بحار الانوار، ج۵، ص۳۳۲-۳۳۴.    
۵. جواهر الکلام، ج۴۱، ص۲۹.    
۶. جواهر الکلام، ج۱۳، ص۳۰۵-۳۰۸.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت، ج۲، ص۶۰۱.    



جعبه ابزار