• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تین (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: تین (ابهام‌زدایی).
مقالات مرتبط: انجیر.

تین از واژگان قرآن کریم به معنای انجیر است. انجیر میوه‌ای است بس عالی و مفید و دارای تخم‌های بسیاری که می‌شود از یک دانه انجیر درخت‌های بی‌شمار پرورش داد و می‌توان آن را آنقدر نگاه داشت که پوسیده و از بین برود و کرم‌ها آن را بخورند و فاسد کنند.



تین: انجیر است.


(وَ التِّینِ‌ وَ الزَّیْتُونِ وَ طُورِ سِینِینَ‌) « قسم به انجیر و زیتون و طور سینا».
از قتاده نقل شده: تین کوهی است که شهر دمشق بر آن است و زیتون کوهی که بیت المقدس بر آن بنا گردیده، و عکرمه گوید: تین و زیتون هر دو نام کوهی است که در آن انجیر و زیتون می‌روید.


مناسب است درباره سوره مبارکه تین دقّت بیشتر شود:
(وَ التِّینِ‌ وَ الزَّیْتُونِ • وَ طُورِ سِینِینَ • وَ هذَا الْبَلَدِ الْاَمِینِ • لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فِی اَحْسَنِ تَقْوِیمٍ • ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ سافِلِینَ • اِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ اَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ • فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ • اَ لَیْسَ اللَّهُ بِاَحْکَمِ الْحاکِمِینَ‌) (سوگند به انجير و زيتون [يا: سوگند به سرزمين شام و بيت المقدس‌]، و سوگند به «طور سینا»، و سوگند به اين شهر امن مکّه، كه ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريديم، سپس او را به پايين‌ترين مرحله بازگردانديم، مگر كسانى كه ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند كه براى آنها پاداشى تمام نشدنى است! پس اى انسان چه چيز سبب مى‌شود كه بعد از اين دلايل روشن روز جزا را انكار كنى؟! آيا خداوند بهترين حاكمان نيست؟!).
ارباب تفسیر درباره قسم به تین و زیتون بیشتر به توضیح فوائد این دو میوه پرداخته و گفته‌اند: علت قسم، کثرت فوائد آن‌دو است؛ ولی باید مقسمُُ بِهِ را حساب کرد و دید این دو میوه با آن چه تناسبی دارد. این سوره می‌گوید: قسم به انجیر و زیتون و کوه سینا (محلّ نزول‌ تورات) و این شهر امن، که انسان را در بهترین قوام آفریدیم، سپس او را به پائین‌ترین پائینیان برگرداندیم، باید دقت کرد که میان این چهار قسم و احسن تقویم و برگردانده شدن به اسفل چه تناسبی هست.
در اینجا به دو میوه انجیر و زیتون و دو محل طور سینا و مکّه قسم یاد شده است.

۳.۱ - طور سینا و مکه

طور سینا محل گمنامی بود که نزول تورات و تجلّی حق و کلام خدا با موسی آن را شهره آفاق ساخت و به آن بقاء ابدی بخشید و کوه خشک و خالی، منشاء تربیت و تعالی و ترقّی گردید. همچنین مکّه، محلّ تجارت قریش و رباخواران و بت پرستان و بتان بود و چهار نعل به پستی می‌رفت و پیوسته در قوس نزول بود، تجلّی انوار وحی و بعثت حضرت رسول (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) وضع آن را یک‌سره دگرگون ساخت و ریشه تعلیمات عالیه انسانی از آن سر زد و همه چیز قلب ماهیّت نمود، مرکز رباخواران و بتان کجا و تعلیمات عالیه قرآن کجا؟

۳.۲ - انجیر و زیتون

انجیر میوه‌ای است بس عالی و مفید و دارای تخم‌های بسیاری که می‌شود از یک دانه انجیر درخت‌های بی‌شمار پرورش کرد و می‌توان آن را آنقدر نگاه داشت که پوسیده و از بین برود و کرم‌ها آن را بخورند و فاسد کنند. همچنین زیتون میوه‌ای است از هر جهت مفید و درخت آن عمر طویل دارد. در جزیره سیسیل درختان زیتونی هست که دو هزار سال عمر دارند و هنوز میوه می‌دهند. و به آن درخت صلح می‌گویند. امریکائیان در مسافرت به کره ماه شاخه درخت زیتون را به عنوان صلح در آنجا گذاشتند.

۳.۳ - مراد از برگشت به پایین

خلقت انسان در احسن تقویم است، در این سخنی نیست، ولی منظور از (ثُمَّ رَدَدْناهُ اَسْفَلَ) چیست؟
آیا مراد هجوم ضعف و پیری و تحلیل قوا و از یاد بردن معلومات و رجوع به ایّام کودکی است؟ نظیر: (وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ اِلی‌ اَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً) (بعضى از شما به نامطلوب‌ترين مراحل عمر مى‌رسند، كه بعد از آگاهى، چيزى نمى‌دانند و همه چيز را فراموش مى‌كنند) و نظیر (وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ‌ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ‌) (هر كس را عمر طولانى دهيم، در آفرینش واژگونه‌اش مى‌كنيم و به ناتوانى كودكى باز مى‌گردانيم) و یا مراد تسلّط قوای نفسانی بر انسان است که سبب هلاکت و پست شدن اوست؟

۳.۳.۱ - نظر نگارنده

به نظر نگارنده: احتمال دوّم مراد است و این سوره نظیر سوره عصر است که فرموده: «قسم به روزگار، بشر در ضرر و نقصان و کم شدن است، مگر آنان که ایمان آورده و کار نیکو انجام داده و یکدیگر را به حق و صبر توصیه کنند».
در این سوره هم مراد به نظر نگارنده آنست که: بشر را در احسن تقویم و ترکیب آفریدیم، با تسلّط قوای شهوانی او را به پائین‌ترین پائین‌ها برگرداندیم، (و اِنْ هُمْ اِلَّا کَالْاَنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلُ‌) (آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراه‌ترند) شد ولی در اثر انوار وحی و استعداد ذاتی می‌تواند مانند انجیر و زیتون از هر حیث لایق و مفید و قابل استفاده باشد و اشعه تابناک وحی که از طور سینا و مکّه معظمه برخاسته همه برای ترقّی و رشد و تعالی او است، بالاخره به‌واسطه استعداد باطنی از یک طرف و تربیت پیامبران از طرف دیگر، رحمت بر وی باریده است.
و اللّه العالم.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۹۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۲۲.    
۴. تین/سوره۹۵، آیه۱.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۵.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۶۶.    
۷. الوسی، شهاب الدین، تفسیر روح المعانی، ج۳۰، ص۱۷۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۶۶.    
۱۰. تین/سوره۹۵، آیه۱-۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۷.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۱۸.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۳۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۶۶.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۲۰.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۴۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۷۶.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۶۸.    
۲۰. نحل/سوره۱۶، آیه۷۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۴.    
۲۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۴۴.    
۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۸۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۴۷.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۱.    
۲۶. یس/سوره، آیه۶۸.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۴.    
۲۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۸.    
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۶۰.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۴.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۳۲.    
۳۲. فرقان/سوره، آیه۴۴.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۴.    
۳۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۴.    
۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۰.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۱۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "تین"، ج۱، ص۲۹۹.    






جعبه ابزار