جامعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جامِعه، کتـابـی نـامبـردار در روایـات
شیعه ، بـه امـلای
رسولالله (ص) و خط
امیرالمؤمنین علی (ع) است.
غالباً از جامعه در کنار متنی مشابه با عنوان جَـفر که آن نیز نگاشتۀ امام علی (ع) دانسته میشود، یاد شده است.
روایاتی از
امام صادق و
امام رضا (ع) جامعه را صحیفهای از
پوست به طول ۷۰
ذراع ، متن آن را املای پیامر (ص) به خط امام علی (ع) و محتوای آن را همگی
حلال و
حرام و تمامی اموری که مردم تا روز
قیامت بدان نیاز دارند، حتی
دیه خراشها معرفی کردهاند و گفتهاند که این کتاب تنها در اختیار امامان شیعه (ع) است.
روایتی از
امام کاظم (ع) نیز به
صراحت بیان میکند که در میان فرزندان آن حضرت تنها امام رضا (ع) میتوانسته از کتاب جامعه استفاده کند، زیرا این کتاب تنها مختص به پیامبر (ص) و اوصیای او ست.
براساس روایات، این کتاب در کنار الواح و عصای
موسی (ع) ، خاتم
سلیمان ،
ذوالفقار امام علی (ع) و دیگر میراث پیامبران (ع) به اوصیای پیامبر خاتم (ص) رسیده است و از ودایع
امامت و یکی از منابع علم
امام به شمار میرود.
گفتنی است که گاهی
ائمه (ع) برای اثبات وجود چنین متنی آن را به برخی اصحابشان نشان میدادند؛از آن جمله بنابر نقل صفار، امام باقر(ع) جامعه یا بخشهایی از آن را به ابوبصیر نشان داده است.
مؤید فقهی بودن مطالب این کتاب روایتی است که
امام باقر (ع) حکمی در باب
ارث را از جامعه نقل کرده است.
امام صادق (ع) نیز در رد برخی آراء فقهی
ابن شبرمه ، فقیه اهل رأی
کوفه به جامعه
احتجاح کرده است.
از آنجا که در زمان
غیبت ، بهجز
امام غایب (ع) دیگران به کتابهایی چون جامعه دسترسی ندارند،
وحید بهبهانی (د ۱۲۰۵ق) متذکر شده که مراد از
سنت به عنوان یکی از منابع دسترسی به
احکام شرع منحصر در سنت معروف و مشهور است، و نه مواردی چون جامعه و مانند آن.
باید توجه داشت مراد از تمام امور مورد نیاز مردم تا روز قیامت که در روایات بدان اشاره شده، تنها حلال و حرام نیست؛ بلکه این کتاب از حوادث آینده نیز خبر میدهد. گواه این نظر نوشتۀ امام رضا (ع) در سند ولایتعهدی (مکتوب در یکشنبه ۷ رمضان ۲۰۱ق/۲۹ مارس ۸۱۷ م) است؛ امام (ع) با
استناد به جفر و جامعه پیشبینی کردهاند که هرگز وارث خلافت
مأمون عباسی نخواهند شد.
اربلی (د ۶۹۳ ق) در ۶۷۰ ق موفق به
رؤیت دست خط امام (ع) در میان خطوط و پشت صفحۀ دست خط مأمون شده، و متن کامل این
سند را
نقل کرده است.
به نوشتۀ
تفتازانی (د ۷۹۲ یا ۷۹۳ق)، سند ولایتعهدی که متضمن این مطلب است، تا سدۀ ۸ ق در
مشهد موجود بوده است.
ابن طقطقی (د ۷۰۹ق)
و
فضلالله بن روزبهان (د ۹۲۷ق)
نیز این نوشتۀ امام (ع) را نقل کردهاند و
میرداماد (د ۱۰۴۱ق) آن را مستفیض دانسته است.
به نقل
رجب برسی (د ح۸۱۳ ق)، امام رضا (ع) به جز سند ولایتعهدی، باز هم از جامعه مطلبی را نقل کردهاند؛ هنگامی که
ابونواس ابیاتی در
مدح امام (ع) میسراید، آن حضرت رقعهای به او میدهد که همان
شعر در آن مکتوب بوده است. امام (ع) در برابر بهت و حیرت شاعر میفرمایند: در جامعه آمده بود که تو روزی مرا به این شعر مدح خواهی کرد.
وجود چنین مواردی در زندگانی امام رضا (ع) سبب شده است که
محقق کرکی (د ۹۴۰ق) از آن حضرت به «کاشف رموز جفر و جامعه» تعبیر کند.
افزون بر اینها در باب محتوای کتاب، ابوبصیر از
امام ششم (ع) نقل کرده که جامعه صحیفهای
زرد رنگ است که اسامی همۀ شیعیانی که تا قیامت متولد میشوند، در آن ثبت شده است.
شیخ بهایی (۹۵۳-۱۰۳۰ق) بر آن است که جامعه حاوی «علم ما کان و ما یکون» است.
در تأیید نظر او میتوان به متن صلواتی اشاره کرد که فضلالله بن روزبهان آورده، و در آن امام رضا (ع) مستخرجِ علم مایکون و ماکان از جفر و جامعه معرفی شده است.
نام کتاب نیز خود شاهدی بر محتوای آن است.
خبر دادن جفر و جامعه از مغیبان و مَلاحِم سبب شد تا بعدها
حاجیخلیفه (د ۱۰۶۷ق) از اصطلاح «علم جفر و جامعه» سخن به میان آورد و موضوع آن را علم اجمالی به آنچه درگذشته رخ داده است، یا در آینده به وقوع خواهد پیوست، ذکر کند. او جفر را همان
لوح قضا (عقل کلی) و جامعه را همان
لوح قدر (نفس کلی) دانسته، و کتابهایی را در باب این علم معرفی کرده است، مانند
الدرة الناصعة فی کشف علوم الجفر و الجامعة از
زینالدین عبدالرحمان بن علی بسطامی انطاکی حنفی (د ۸۵۸ق)..
برخی از علمای
اهل سنت انتساب جامعه به امام علی (ع) و احتوای آن را بر علوم و معارف خاص تأیید کردهاند، مانند
غزالی (د ۵۰۵ ق)
و
شریف جرجانی (د ۸۱۶ ق)
از این میان جرجانی جامعه را کتابی از علی (ع) دانسته که در آن حوادث آینده به طریقۀ علم حروف آمده است. او از نوشتۀ منظومی در
شام سخن میگوید که به
رمز و اشاره در باب احوال ملوک
مصر بوده، و برخی بر این گمان بودهاند که بخشهایی از آن از جامعه استخراج شده است،
باید یادآور شد که اعتقاد آن شامیان در باب این شعر با روایات شیعی مبنی بر عدم دسترسی غیرمعصومان به جامعه همخوانی ندارد.
شایان دقت است که عدهای جامعه و متنی مشابه و مشهورتر با عنوان کتاب علی (ع) را کتابی واحد و با اسامی مختلف میدانند.
در تفسیر منسوب به
محییالدین ابن عربی (د ۶۳۸ ق)،
صدرالدین شیرازی (د ۱۰۵۰ق)
و بهتبع وی
فیض کاشانی (د ۱۰۹۱ق)
نیز جفر و جامعه را کتابی واحد دانستهاند؛ اما
آقا بزرگ از کتاب علی (ع) با عنوان امالی رسولالله (ص) یاد کرده است و آن را کتابی غیر از دو کتاب جامعه و جفر میداند.
افزون بر وی،
مدرسی طباطبایی نشان داده است که جامعه، جفر و کتاب علی (ع) متونی متمایز، اما دارای شباهتهایی به یکدیگر هستند. (ص ۴-۷) گفتنی است که برخی، جامعه را با اثر دیگری از امام علی (ع) با عنوان کتاب الدیات خلط کردهاند
غفاری
و عمیدی
کتابت جامعه را نخستین گام در تدوین حدیث میدانند.
(۱) آقابزرگ، الذریعة.
(۲) ابن بابویه، محمد، عیون اخبار الرضا (ع)، به کوشش حسین اعلمی، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۳) ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، ۱۴۰۴ق.
(۴) ابن شهر آشوب، محمد، مناقب آل ابی طالب، نجف، ۱۳۷۶ق.
(۵) ابن طقطقی، محمد، الفخری، به کوشش عبدالقادر محمد مایو، بیروت، ۱۴۱۸ق.
(۶) ابن عربی، محییالدین، تفسیر، به کوشش عبدالوارث محمدعلی، بیروت، ۱۴۲۲ق.
(۷) اربلی، علی، کشف الغمه، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۸) برسی، رجب، مشارق انوار الیقین، به کوشش علی عاشور، بیروت، ۱۴۱۹ق.
(۹) بغدادی، هدیه.
(۱۰) تفتازانی، مسعود، شرح المقاصد، پاکستان، ۱۴۰۱ق.
(۱۱) تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، بیروت، ۱۹۹۶م.
(۱۲) جرجانی، علی، شرح المواقف، به کوشش محمد بدرالدین نعسانی، قاهره، ۱۳۲۵ق.
(۱۳) جندی، عبدالحلیم، الامام جعفر الصادق (ع)، قاهره، ۱۳۹۷ق.
(۱۴) حاجیخلیفه، کشف.
(۱۵) خازم، علی، مدخل الی علم الفقه عند المسلمین الشیعه، بیروت، ۱۴۱۳ق.
(۱۶) خصیبی، حسین، الهدایة الکبری، بیروت، ۱۴۱۱ق.
(۱۷) خویی، حبیبالله، منهاج البراعة، به کوشش ابراهیم میانجی، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۸) دلائل الامامه، منسوب به ابن رستم طبری، قم، ۱۴۱۳ق.
(۱۹) صدرالدین شیرازی، محمد، الاسفار، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۲۰) صفار، محمد، بصائر الدرجات الکبری، به کوشش محسن کوچهباغی، تهران، ۱۴۰۴ق.
(۲۱) عسکری، مرتضی، معالم المدرستین، بیروت، ۱۴۱۰ق.
(۲۲) عمیدی، ثامر، تاریخ الحدیث و علومه، تراثنا، قم، ۱۴۱۷ق، شم ۴۷.
(۲۳) غزالی، محمد، سر العالمین و کشف ما فی الدارین، مجموعة رسائل، بیروت، ۱۴۱۶ق.
(۲۴) غفاری، علیاکبر، دراسات فی علم الدرایة، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۲۵) فضلالله بن روزبهان، وسیلة الخادم، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۱۳۷۵ش.
(۲۶) فیضکاشانی، محمدمحسن، انوار الحکمة، قم، ۱۴۲۵ق.
(۲۷) فیضکاشانی محمدمحسن، المحجة البیضاء، به کوشش علیاکبر غفاری، قم، ۱۴۱۷ق.
(۲۸) قمی، عباس، الکنی و الالقاب، تهران، مکتبة الصدر.
(۲۹) کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علیاکبر غفاری، تهران، ۱۳۶۵ش.
(۳۰) محقق کرکی، علی، الرسالة الذهبیه، همراه ج۵۹ بحار الانوار مجلسی، به کوشش محمدباقر بهبـودی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۳۱) مظفـر، محمدحسین، علم الامام، بیروت، ۱۴۰۲ق.
(۳۲) مفیـد، محمد، الارشاد، بیروت، ۱۴۱۴ق.
(۳۳) میرداماد، محمدباقر، نبراس الضیاء، به کوشش حامد ناجی اصفهانی، قم/تهران، ۱۳۷۴ش.
(۳۴) وحید بهبهانی، محمدباقر، رسالة فی صحة الجمع بین الفاطمیتین، الرسائل الفقهیه، قم، ۱۴۱۹ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جامعه»، ج۱۷، ص۶۳۸۱.