جامعیت اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نظریه مشهور
شیعه بر آن است که آموزههای اسلامی به همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی
انسان در هر زمانی نظر دارند و نیازمندیهای او را پاسخ میگویند و با گذشت
زمان محتاج آن نیستند که چیزی بر آنها افزوده شود.
تعالیم
اسلام مجموعهای است کامل از اعتقادات، اخلاقیات و
احکام که به گونه منسجم و به هم پیوسته به وسیله امین
وحی در
اختیار انسان قرار گرفته است.
این نظریه را نقل و
عقل تایید میکنند.
آیین اسلام از یک سو با وضع قوانین اجتماعی، راه سعادت
جامعه انسانی را باز نموده است و از سوی دیگر، با پای فشاری بر فضائل اخلاقی، در پی کمال افراد انسانی است. بدین سان، مراد از جامعیت دین اسلام، توجه آن به همه زوایا مادی و معنوی زندگی انسان و بر آوردن نیازهای او است. هر آنچه انسان برای راه یافتن به سعادت دنیوی و اخروی نیاز دارد، در
دین اسلام آمده است.
نظریه جامع انگاری دین اسلام بر آن است که این جامعیت برخاسته از دو مؤلفه است: اول، جامعیت منابع آموزههای اسلامی که عبارت از قرآن و
روایات بزرگان
معصوم علیهالسّلام است؛ دوم، جامعیت آموزههای دین اسلام.
قرآن تصریح میکند که این کتاب آسمانی به همه نیازهای انسان پاسخ میدهد
و تعالیم ادیان پیشین را تصدیق میکند و مردمی را که
ایمان میآورند، راه مینماید.
قرآن،
دین اسلام را جهانی میخواند
و این گواه است بر جامعیت آن؛ زیرا دینی جهانی است که توان پاسخگویی به همه مردم جهان را داشته است و این امر تنها با جامعیت میسر خواهد شد.
قرآن ، همچنین دین اسلام را جاودانه میداند
و این نیز گواهی دیگر است بر جامعیت آن
روایاتی که بر جامعیت دین اسلام گواهی میدهند، بسیارند. از آن جمله است روایتی از
امام باقر علیهالسّلام که میفرماید، خداوند هر آنچه را امت به آن نیازمند است، در کتاب خود یا سنت رسولش بیان کرده است.
روایتی نیز از
امام علی علیهالسّلام نقل است که میفرماید: «بدانید که قرآن، دانش آینده و
حدیث گذشته را در خود دارد و دردهایتان را درمان میکند و امور فردی و اجتماعی شما را سامان میدهد.»
نیز
امام صادق علیهالسّلام میفرماید: «خداوند در قرآن همه چیز را بیان کرده است.»
نفی جامعیت به معنای آن است که بپذیریم دین اسلام ناقص است؛ حال آنکه نسبت هر گونه نقص به اسلام خلاف عقل است؛ زیرا اولا با خاتمیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم سازگار نیست
و ثانیا بر خلاف
قاعده لطف است
و ثالثا نظریه تقصیر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در
تبلیغ دین را تقویت میکند.
همراهی و همسازی کامل آموزههای اسلامی با
فطرت و طبیعت انسان و جامعه انسانی، از ملاکهای جامعیت دین اسلام است. انسان به نیروی فطرت خویش و از آن رو که دین اسلام با او اتمام
حجت کرده است، میتواند حق را از باطل بازشناسد.
آموزههای اسلامی ناتوانیها و کاستیهای انسان را نادیده نینگاشتهاند و نظر به آنها تدوین یافتهاند به گونهای که هیچ گاه او را به عسر و حرج نیندازند.
اسلام به نیازهای دنیوی و اخروی انسان توامان مینگرد و هیچ یک را فدای دیگری نمیکند و بلکه دنیا را مقدمه
آخرت میداند و درخواستهای معنوی و مادی انسان را به جای خود نیکو میشمارد.
تعالیم اسلام کهنگی نمیپذیرند و با گذشت
زمان ، از تازگی نمیافتند و نظر به زمانی ویژه ندارند و ویژگی آینده نگری و دوراندیشی دارند.
قوانین و مقررات و بایدها و نبایدهای هر آیینی آن گاه جامعیت میپذیرند که از سازگاری درونی نصیب برند و با یکدیگر در ستیزه نباشند. تعالیم اسلامی به گونه کامل از این ویژگی بهره مندند.
آموزههای اسلامی، همگی، با خرد انسان همراه و همسازند و عقل آدمی بر آنها مهر تایید میگذارد. البته قلمرو این ملاک تا آنجا است که عقل بتواند
مصالح و
مفاسد را بازشناسد.
وجود اصل
اجتهاد مستمر در آیین اسلام ملاکی دیگر است که جامعیت آن را تضمین میکند. اجتهاد مستمر به معنای استنباط
احکام جزئی از قواعد کلی متن دین است.
فرهنگ شیعه، برگرفته از مقاله«جامعیت اسلام».