• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جاکارتا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جاکارتا، پایتخت اندونزی و یکی از بزرگ ‌ترین و پرجمعیت ‌ترین شهرهای اسلامی و بزرگ ‌ترین شهر اندونزی و مرکز اقتصادی ـ تجاری، حمل ونقل و صنعتی این کشور و مرکز سیاسی ـ اداری ایالت جاکارتاست.



ایالت جاکارتا ــ که حدود ۵۹۰ کیلومترمربع مساحت دارد و جمعیت آن در ۱۳۷۴ ش /۱۹۹۵، ۵۰۰، ۱۶۰، ۹ تن بوده ــ یکی از پنج ایالت جزیره جاوه است
[۱] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل «جاوه».
[۲] کتاب سال بریتانیکا۱۹۹۸، ص۶۲۳.
شهر جاکارتا در مغرب جزیرة جاوه، در ساحل شمالی، در کنار خلیج جاکارتا (یا خلیجباتاویا/ بتاویه) و دریای جاوه ، در َ۵۰ ۱۰۶ طول شرقی و َ۱۰ ۶ عرض جنوبی قرار دارد. این شهر در دشت واقع شده است و ارتفاعاتی با فاصله بسیار، در جنوب آن امتداد دارد. رود سیلیونگ/ چیلیوونگ با جهت جنوبی ـ شمالی از میان شهر می‌گذرد و به خلیج جاکارتا می‌ریزد. علاوه بر این، رودهای بسیاری در نزدیکی شهر جاری اند، مانند گروگل در مغرب و سونتر در مشرق.


جاکارتا در منطقة زلزله خیز قرار دارد. این شهر در منطقة حارّه واقع شده و دارای آب و هوای گرم و مرطوب است. یکی از قدیم ‌ترین ایستگاههای هواشناسی منطقة حارّه در جاکارتاست و بنا بر آمار اقلیمی ۷۵ ساله (از ۱۲۸۳/۱۸۶۶ به بعد)، دمای آن‌جا از ْ۵ر۳۵ بالاتر و از ْ۱۹ پایین تر نبوده است.
[۳] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۶.
میانگین سالانة دمای شهر در روز ْ۲۸ و در شب ْ۲۶ است.
[۴] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
باتوجه به موقعیت شهر و نزدیکی آن به دریا، نسیم خشکی و دریا که در جاکارتا دائمی است، در افزایش آلودگی هوای شهر مؤثر است.
[۵] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۵.
این شهر در یکی از پرباران ‌ترین مناطق جهان قرار دارد؛ متوسط باران سالانة آن‌جا حدود دو هزار میلیمتر و متوسط رطوبت سالانة آن ۸۱% است.
[۶] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
[۷] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.



جاکارتا با راههای اصلی در مغرب به ساحل تنگة سوندا (میان جزایر جاوه و سوماترا) می پیوندد، با شهرهایی مانند چیربون و سمارانگ در مشرق و سواحل شمالی جزیرة جاوه ارتباط دارد و با باندونگ (ح ۱۸۰ کیلومتر) در جنوب شرقی و از آن‌جا با شهرهای مرکزی و شرقی جاوه، مانند سوراکارتا/ سولو و سورابایا، مرتبط است و راه آهن آن را به شهرهای جزیرة جاوه متصل می‌کند. فرودگاههای کماجوران در شمال و هلیم در جنوب شرقی شهر شهرت جهانی دارند. خطوط کشتیرانی میان جاکارتا و بندرهای اندونزی و شهرهای لندن ، هامبورگ و آمستردام برقرار است.
[۸] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۱۰.



بندر تانجونگ پریوک در شمال شرقی شهر جاکارتا، بزرگ ‌ترین بندر و کانون حمل ونقل دریایی و تجارت خارجی اندونزی شمرده می‌شود و کشتیهای بزرگ در آن پهلو می‌گیرند.
[۹] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰۷.

جاکارتا از مناطق صنعتی اندونزی است. دولت در دهة ۱۳۵۰ ش /۱۹۷۰ برنامه‌هایی برای گسترش صنایع آن (در مغرب شهر و نیز در جنوب بندر تانجونگ پریوک) اجرا کرد که در پی آن جاکارتا مرکز عمدة صنایع ساخت ظروف شیشه ای، ماشین آلات، ابزار و ورقهای فلزی، تولید روغن و لاستیک صنعتی، صابون سازی و نساجی کشور شد.
[۱۰] هیل، ص۳۲.
[۱۱] هیل، ص۹۸.
[۱۲] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.



مهاجرت و رشد بی رویة جمعیت از مشکلات عمدة جاکارتاست. در ۱۲۶۷/۱۸۵۰ این شهر کمتر از هفتاد هزار تن جمعیت داشت. در ۱۳۱۴ ش /۱۹۳۵ جمعیت آن به ۰۰۰، ۴۳۵ تن و پس از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) به حدود ۰۰۰، ۸۴۴ تن رسید. در پی مهاجرت داخلی و خارجی گسترده به جاکارتا، جمعیت این شهر در ۱۳۳۴ ش/ ۱۹۵۵ به ۸ر۱ میلیون تن، در ۱۳۴۰ ش /۱۹۶۱ به ۹ر۲ میلیون تن، در ۱۳۴۴ ش/ ۱۹۶۵ به حدود چهار میلیون تن و دو سال بعد به حدود شش میلیون تن رسید. به رغم ممانعت از مهاجرت به جاکارتا در ۱۳۴۸ ش /۱۹۷۰ و پس از آن، جمعیت شهر و پیرامون آن در ۱۳۷۵ ش /۱۹۹۶ به ۴۰۰، ۳۴۱، ۹ تن رسید
[۱۳] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
[۱۴] کتاب سال جهان اروپا ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۷۷۴.
[۱۵] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۷۴.
جاکارتا از حیث جمعیت یکی از متراکم ‌ترین شهرهای دنیاست، چنانکه تراکم نسبی جمعیت آن به ۲۸۸، ۱۲ تن در هر کیلومترمربع می‌رسد. رشد سالانة جمعیت آن ۳% است. ۸۵% جمعیت این شهر مسلمان ، و عده ای نیز مسیحی و بودایی اند. اهالی آن به زبان جاوه ای با لهجه جاکارتایی (سابقاً بَتاوی) سخن می‌گویند. گروههای عمدة نژادی ساکن جاکارتا، سونداییها، جاوه ایها، چینیها و بتاویها هستند.
[۱۶] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
[۱۷] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.



جاکارتا از مهم ‌ترین مراکز فرهنگی اندونزی است. نخستین روزنامة آن در ۱۱۵۷/ ۱۷۴۴ به نام نوول چاپ شد،
[۱۸] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۱۱.
در ۱۲۶۸/ ۱۸۵۱ مدرسة طب ، در ۱۳۲۷/ ۱۹۰۹ نخستین مدرسة حرفه ای دولتی و در اوایل سدة چهاردهم/ بیستم، به همت عبداللّه احمد (از نویسندگان صاحب نام)، دانشگاه پزشکی در جاکارتا احداث شد.
[۱۹] نوئر، ص۳۹.
[۲۰] ۲۵۰، مرل کالوین ریکلفس، ج۱، ص۲۰۵، تاریخ جدید اندونزی.
همچنین مهم ‌ترین و قدیم ‌ترین دانشگاههای اندونزی در این شهر قرار دارند، از جمله دانشگاه ملی ابن خلدون ، دانشگاه ملی اسلام (تأسیس در ۱۳۳۰ ش/ ۱۹۵۱)، دانشگاه ملی محمدیه و دانشگاه پانچاشیلا.
[۲۱] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۴۷ـ۳۴۸.
کتابخانة موزه مرکزی جاکارتا، که در ۱۱۹۲/۱۷۷۸ تأسیس شد، از قدیم ‌ترین کتابخانه های این کشور است.
[۲۲] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۵۰.



جاکارتا از مشهورترین شهرهای اسلامی، دارای بناهایی متعلق به دورة استعمار و بافت شهری مطابق الگوی شهرهای هلندی است.
[۲۳] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۵۰.
در این شهر اتحادیه‌ها و انجمنهای متعددی فعالیت دارند، از جمله انجمن بِتاویه (تأسیس در ۱۱۹۲/۱۷۷۸) با هدف گسترش هنر و علوم، انجمن خیریه (تأسیس در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵)، سازمان ملی معروف بودی اتومو برای همکاری بیش‌تر میان جاوه ایها (تأسیس در ۱۳۲۶/۱۹۰۸)، اتحادیه بازرگانی اسلامی (تأسیس در ۱۳۲۷/۱۹۰۹) برای حمایت از بازرگانان اندونزی در برابر تجار چینی، سازمان مردم باتاویا (تأسیس در ۱۳۰۲ ش/ ۱۹۲۳) برای حمایت از اصالت اندونزیایی مردم جاکارتا، و سازمان سیاسی کاتولیکهای جاوه ای (تأسیس در ۱۳۰۴ ش/ ۱۹۲۵) برای تأمین منافع پیروان این مذهب.
[۲۴] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۱۲.
[۲۵] نوئر، ص۵۸.
[۲۶] نوئر، ص۳۲۶.
[۲۷] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۶۴.
[۲۸] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۶۷.
[۲۹] اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۴۱ـ۴۲.

آثار و اماکن دیدنی شهر عمدتاً در بخش مرکزی (بافت قدیمی) قرار دارند، از جملة آنهاست: میدان مردکا (آزادی و استقلال) و لوح ملی اندونزی در آنجا، موزة ملی، کاخ ریاست جمهوری یا کاخ آزادی واقع در قسمت شمالی مردکا، موزة جانب غربی مردکا که هلندیها آن را در ۱۱۹۲/۱۷۷۸ احداث کردند، کتابخانة شهر، مسجد بزرگ استقلال، مجموعة ورزشی بازیهای آسیایی، بازار چینیها، بازار قدیمی ماهی فروشان، بازار بزرگ، باغهای درون شهر از جمله باغ معروف جایاانکول، بقایای ساختمان شهرداری (متعلق به دورة استعمار) و زندانهای قدیمی نزدیک آن.
[۳۰] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
[۳۱] هیوکن، ص۱۵۷.



جاکارتا شهری قلعه ای و قدیمی است و در منطقه ای با تاریخ کهن قرار دارد. گفته شده که این منطقه مقرّ انسانهای نخستین بوده است. در سدة چهارم میلادی، دولتی هندو ـ جاوه ای در آن‌جا فرمانروایی می‌کرد.
[۳۲] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
سابقة جاکارتا، به سبب واقع شدنش در جزیرة جاوه، با پیشینة این جزیره در آمیخته است. از سدة پنجم /یازدهم، نام آن سونداکلاپا/ سونداکلبا بود
[۳۳] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
و در ۹۳۲ یا ۹۳۴/۱۵۲۵ یا ۱۵۲۷، به جایاکرتا/ سوراکارتا (از ریشة سنسکریت به معنای فرخنده و پیروز) تغییر یافت
[۳۴] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
[۳۵] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۵۶.
[۳۶] هیوکن، ص۱۲ـ۱۳.
و کمی پیش از ۱۰۲۸/ ۱۶۱۹ به جاکارتا تبدیل شد.
[۳۷] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۸۵.
در دوازدهم مارس همین سال، هلندیها در اجلاسی، این نام را به باتاویا (از بتاوی، نام قبیله باستانی ژرمن در هلند ) تغییر دادند.
[۳۸] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۴.
[۳۹] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۵.
در زمان جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ـ ۱۹۴۵/ ۱۳۱۶ـ ۱۳۲۴ ش) ژاپنیها شهر را اشغال کردند و آن را دوباره جاکارتا نامیدند.
در ۱۳۲۵ ش/ ۱۹۴۶، با تسلط کامل هلندیها بر شهر، پایتخت اندونزی به شهر یوگیاکارتا، در قسمت مرکزی جاوه، منتقل شد، اما در ۲۶ مرداد ۱۳۲۹/ ۱۷ اوت ۱۹۵۰، در پنجمین سالگرد استقلال اندونزی، جاکارتا به عنوان پایتخت انتخاب شد.
[۴۰] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
[۴۱] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۴۶.
[۴۲] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۶۸.



دین اسلام احتمالاً در قرن نهم/ پانزدهم، با مسلمان شدن یکی از شاهزادگان قسمت غربی جاوه، در منطقه گسترش یافت.
[۴۳] اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۱۸.
تومه پیرز، داروساز پرتغالی که در اوایل سدة دهم/ شانزدهم به جاوه سفر کرد، از فعالیت لنگرگاه مهمی نزدیک جاکارتای کنونی خبر داده است.
[۴۴] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۴.
در ۹۲۸/۱۵۲۲، پرتغالیها با نمایندة حکومت پاجاجاران (آخرین حکومت عمدة هندو ـ بودایی جاوه) برای احداث پایگاهی در محل جاکارتای کنونی توافق کردند، اما مسلمانان که با این کار موافق نبودند، در ۹۳۲/ ۱۵۲۵ با پرتغالیها جنگیدند و آنان را شکست دادند. در ۹۳۴/ ۱۵۲۷ نیز حکام مسلمان، پرتغالیها را از آن‌جا بیرون راندند و نیروهای دماک (از حکومتهای مسلمان جاوه) بر آن‌جا مسلط شدند. در ۹۸۷/ ۱۵۷۹، مولانا یوسف (از حکام محلی) حکومت پاجاجاران را بر انداخت و در پی آن، اشراف سونداییِ حاکمِ بر منطقه، اسلام را پذیرفتند.
[۴۵] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۵۶ـ۵۷.
[۴۶] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.



در ۱۰۱۱/ ۱۶۰۲ شرکت هندشرقی هلند، جاکارتا را تصرف و در بخش وسیعی از زمینهای پیرامون آن زراعت کرد.
[۴۷] اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۲۲ـ۲۳.
در اوایل سدة یازدهم/ هفدهم، میان هلندیها و حکومتهای مسلمان جاوه ای، از جمله ماتارام، منازعاتی برای تصرف جاکارتا و مناطق پیرامون آن روی داد و با آن‌که شرکت هلندی در جاکارتا پایگاه مهمی داشت، این شهر مدتی در اختیار حاکمی مسلمان (ویجایاکراما) بود. در ۱۰۲۶/۱۶۱۷، نیروهای بانتِن/ بانتام در حمله ای خود را به ارگ شهر رساندند و به تأسیسات آسیب زدند، هشت ماه پس از آن نیروهای ماتارام درصدد تصرف آن‌جا بر آمدند ولی از سربازان شرکت هندشرقی هلند شکست خوردند. در ۱۰۲۸/ ۱۶۱۹، کوئن که از سوی هلندیها دو دوره به فرمانداری کل منطقه (یک بار از ۱۰۲۸ تا ۱۰۳۲/ ۱۶۱۹ـ۱۶۲۳ و بار دیگر از ۱۰۳۷ تا ۱۰۳۹/ ۱۶۲۷ـ۱۶۲۹) منصوب شده بود، شهر را ویران و نیروهای محلی را بیرون کرد. چون در این حمله، قلعة شهر آسیب دید، کوئن اقدام به ساخت قلعه ای جدید و بزرگ تر و ایجاد شهری در کنار آن (در محله کوتای کنونی)، بر اساس الگوی هلندیها، کرد. وی تا مدتها نام بتاویه را برای شهر جدید به کار نبرد اما در ۱۰۳۰/۱۶۲۱ آن را تأیید کرد
[۴۸] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۵ـ۱۹۶.
[۴۹] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
هیوکن، ص۵۳). پس از این حمله، شرکت هندشرقی هلند که نزدیک جاکارتا بود، به مرکز بازرگانی، نظامی و اداری و محل مناسبی برای انبارداری و مبادلة کالا بدل شد.
[۵۰] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۳ـ۴۵.
[۵۱] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۸.
بااین حال، انگلیسیها با کشتیهایشان در آبهای نزدیک جاکارتا، ارتباط دریایی هلندیها را قطع کردند. از ۱۰۳۰/۱۶۲۱ هلندیها با تسلط بر دریای جاوه، عبور و مرور به بندر بانتن را ممنوع کردند و احتمالاً پس از آن، جاکارتا مرکز بزرگ تجاری آسیا گردید و کالاهای ایران ، هند و سیلان ، جزایر ملوک و ژاپن در انبارهای آن نگهداری می‌شد.
[۵۲] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۶.
[۵۳] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱.



در ۱۰۳۹/۱۶۲۹، نیروهای اندونزیایی تحت فرماندهی هونگو کوسامو، ملقب به سلطان آگونگ، به شهر جاکارتا حمله کردند و در جنگی معروف به نبرد جاکارتا ــ که یکی از نخستین مقابله های عمومی با استعمار بود ــ با استعمارگران به نبرد پرداختند.
[۵۴] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۹۳ـ۲۹۴.
در ۱۰۵۵/۱۶۴۵، میان فرمانروای جاکارتا و حکمران بانتن صلح برقرار شد اما در ۱۰۶۶/۱۶۵۶، حاکم بانتن به جاکارتا و کشتیهای شرکت هندشرقی هلند حمله کرد که به بسته شدن بندر از سوی شرکت انجامید.
[۵۵] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۲۲.
[۵۶] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۲۴.
در ۱۰۹۵/ ۱۶۸۴، به موجب قرارداد صلح قطعی میان حکام بانتن و جاکارتا و افزایش امنیت در منطقه، شهر در قسمت جنوبی (به سمت علیای رود) گسترش یافت و اهالی در جنوب شهر خانه های ییلاقی ساختند.
[۵۷] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۶۳.
احتمالاً در پی این صلح، مناسبات رسمی تا اوایل سدة دوازدهم/ هجدهم ادامه یافت.
[۵۸] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۴.



در ۱۱۱۱/ ۱۶۹۹، چند زلزله شدید در جاکارتا روی داد.
[۵۹] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
طی سدة یازدهم/ هفدهم، سکنة بومی جاوه ای نسبت به مهاجران کمتر بودند، شهر مقرّ حکومتی، انبار کالا و محل پادگان نیروهای نظامی بود و کلیسا و خانه‌هایی به سبک خانه های هلندی در کنار قلعة شهر وجود داشت. در این قرن هلندیها تسهیلاتی پدید آوردند تا تردد کشتیهای آسیایی و بازرگانان چینی در جاکارتا بیش‌تر شود.
[۶۰] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
[۶۱] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۴.
[۶۲] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۶.
در ۱۱۳۱/۱۷۱۸، جاکارتا را یکی از زیباترین و پاکیزه ‌ترین شهرهای جهان با آبراهه های کنار خیابانها، که دو طرفش درختکاری شده، و دو اسکله بزرگ، هر یک به اندازة هشتصد متر، وصف کرده و نوشته‌اند دیوارهای قلعة شهر آسیب دیده بود.
[۶۳] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۴.
حدود دو دهه بعد، خانه های به هم فشرده، آبهای آلوده و شیوع بیماری، مشکلاتی برای اهالی پدید آورد.
[۶۴] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۴۳.

برخی از رویدادهای سدة دوازدهم/ هجدهم در جاکارتا عبارت‌اند از: اجرای طرح وان ایمهوف (فرماندار کل منطقه) برای سکونت مهاجران اروپایی در جلگه های اطراف جاکارتا؛ ایجاد آکادمی علوم دریایی؛ تجدید سازمان نیروی دریایی شرکت هند شرقی و اصلاح نظام مدارس؛ ضرب سکه های مسی از سوی شرکت هندشرقی هلند در جاکارتا، که در پی اتخاذ تصمیم حکام جاکارتا و شاهزادگان جوکجاکارتا و سوراکارتا برای وحدت نظام پولی صورت گرفت؛ تبدیل جنگلهای اطراف شهر به شالیزار و مزارع نیشکر ؛ و سکونت قومیتهای گوناگون اندونزیایی در بیرون دیوار شهر.
[۶۵] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۹.
[۶۶] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲.
[۶۷] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۹۸.
[۶۸] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۰۹.
در ۱۲۱۴/ ۱۷۹۹، با ورشکستگی شرکت هندشرقی هلند، تمام داراییهای شرکت به جاکارتا منتقل گردید.
[۶۹] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۱۸.
در این زمان جاکارتا یکی از معتبرترین کارگاههای کشتی سازی جهان را داشت.
[۷۰] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۷ـ۲۵۸.


۱۲.۱ - نیروی کار خارجی

در سدة دوازدهم/ هجدهم، مانند سده های قبل، چینیها عمده ‌ترین نیروی کار فعال خارجی در جاکارتا بودند؛ آنان تا ۱۱۵۳/۱۷۴۰ در درون شهر ۵۰۰، ۲ خانه داشتند و جمعیت آنان در شهر و حومه کمتر از پانزده هزار تن (ح ۱۷%) نبود. در این زمان، در پی بروز منازعاتی میان چینیها و اروپاییهایی که از دهه های قبل در آن‌جا ساکن بودند، چند هزار چینی کشته شدند. بنا بر سرشماری ۱۱۹۲/ ۱۷۷۸، حدود ۲۶% جمعیت حومة جاکارتا (خارجاز دیوار شهر) و در زمان نفوذ استعماری بریتانیا (۱۲۲۶ـ۱۲۳۲/ ۱۸۱۱ـ۱۸۱۶) حدود ۲۴% از جمعیت شهر و حومة جاکارتا چینی بودند
[۷۱] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۴۳ـ ۱۴۵.
[۷۲] هیوکن، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.
در سدة دوازدهم/ هجدهم، جاکارتا به مروارید شهرهای اروپایی در مشرق زمین معروف شد.
[۷۳] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۸۷.



در اوایل سدة سیزدهم/ نوزدهم، هرمان ویلم دندلس، به فرمانداری کل منطقه منصوب شد. در زمان وی در مستملکات هلند ــ که در ایالتی به نام «سواحل شمال شرقی جاوه» قرار داشت و جاکارتا جزو آن بود ــ اصلاحاتی صورت گرفت و برای جبران کاستیهای اقتصادی، املاک خالصه در جاوه تا نزدیک شهر جاکارتا فروخته شد. همچنین مقرر گردید پایتخت به شهر دیگری (در جزیرة جاوه) که آب و هوایی مساعدتر و موقعیت نظامی بهتری دارد، مثلاً سورابایا، منتقل شود اما به سبب مشکلات انتقال تأسیسات و انبارها، دندلس از این تصمیم منصرف شد و پس از تخریب قلعه ای که در زمان کوئن ساخته شده بود و تعدادی از منازل مسکونیِ قسمت قدیمی شهر، محلهای جدید مسکونی در حومة شهر ایجاد کرد.
[۷۴] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۰.
[۷۵] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۲.
[۷۶] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰.
در ۱۲۲۶/ ۱۸۱۱، انگلیسیها با ششصد کشتی به جاکارتا حمله کردند و تا پنج سال آن‌جا را در اشغال خود گرفتند و جان کرافورد (نمایندة حکومت انگلیس و تابع فرمانروایان جاوه) را به سرپرستی برگزیدند.
[۷۷] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۸۱.
[۷۸] برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۳.
در اواخر سدة سیزدهم/ نوزدهم، بندر جاکارتا (کوتا) به سبب موقعیت نامناسبش، غیرفعال شد و هلندیها در ده کیلومتری مشرق آن، بندر تانْجونگ پِریوک را ساختند و میان این دو بندر راه آهن و آبراهه احداث کردند.
[۷۹] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
در ۱۳۰۷/ ۱۸۸۹، هنگامی که اسنوک هورخرونیه، اسلام شناس هلندی، مشاور اصلی دولت استعماری هلند در امور اسلامی و مسائل بومی اندونزی (از ح۱۳۰۸ تا ۱۳۲۴/ ۱۸۹۱ـ۱۹۰۶) شد، فعالیتش را در جاکارتا متمرکز کرد.
[۸۰] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۳۰.
[۸۱] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.



در سدة چهاردهم/ بیستم، یک بار دیگر پیشنهاد انتقال پایتخت به باندونگ، که آب وهوای مناسبی داشت، مطرح شد، اما به سبب هجوم ژاپنیها که در ۱۳۲۱ ش /۱۹۴۲ جاکارتا را به مدت سه سال اشغال کردند، اجرا نشد.
[۸۲] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
[۸۳] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
در ۱۳۲۴ ش/ ۱۹۴۵، دولت مرکزی جمهوری در جاکارتا تشکیل شد و در شهریور / سپتامبر همان سال، مردم جاوه به مقابله با قوای نظامی ژاپن برخاستند و در حمایت از سوکارنو (رئیس جمهور از ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۷) در میدان مردکا تجمع کردند.
[۸۴] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۳۵ـ۳۳۷.
یک سال بعد، به سبب ناآرامیها، رهبران استقلال طلب مدتی شهر را، که کانون مبارزات شده بود، ترک کردند. در ۲۶ مرداد ۱۳۲۶/ ۱۷ اوت ۱۹۴۷، هم زمان با عیدفطر ، هلندیها مانع برگزاری نماز عید در میدان مردکا شدند، اما نماز در نزدیکی ساختمان جمهوری برگزار شد
[۸۵] اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۷۲ـ۷۵.
[۸۶] روسر، ص۱۹۷.



در همین سال، در حالی که استقلال طلبان در قبال تعهد به سازمان ملل تجهیزات جنگی را کنار گذاشته بودند، هلندیها به جاکارتا حمله و آن را اشغال و غارت کردند، ولی استقلال طلبان شهر را از آن‌ها پس گرفتند. به دنبال مذاکرات رهبران اندونزی و هلند، تحت نظارت سازمان ملل، در ۱۳۲۸ ش/ ۱۹۴۹ قوای نظامی هلند از شهر خارج شدند و استقلال طلبان به رهبری سوکارنو، جاکارتا را در اختیار گرفتند. انتقال حکومت که در مقرّ ریاست جمهوری انجام گرفت، در آرام شدن شهر در دهه های بعد (جز در مقاطع کوتاه از جمله در ۱۳۳۵ ش /۱۹۵۶ و ۱۳۶۳ ش /۱۹۸۴) تأثیر فراوان داشت.
[۸۷] مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، ج۳، ص۲۷۳.
[۸۸] محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۵۰.
[۸۹] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۶.
[۹۰] مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۰۰.
[۹۱] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
از ۱۳۴۵ ش/ ۱۹۶۶ به مدت یک دهه، علی صدیقن
[۹۲] اندونزی: گذشته و آینده.
از سوی سوکارنو، امور جاکارتا را بر عهده گرفت و در عمران و آبادانی شهر کوشید. مسجد استقلال، که بزرگ ‌ترین مسجد جهان در آن زمان بود، ساختمان مجلس و چند مرکز عمدة تجاری در زمان او احداث شد.
[۹۳] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.



در دو سدة اخیر، جاکارتا در قسمت جنوبی راه آهن کوتا ـ تانجونگ پریوک و نیز در قسمت غربی مردکا، توسعه و گسترش یافته است. در پایان سدة نوزدهم و در سدة بیستم میلادی شهر به سمت جنوب گسترش یافت و محلات جدیدی مانند کیبایوران (امروزه کیبایوران بارو) ــ که هلندیها آن را به عنوان شهری مستقل در اواسط قرن بیستم در جنوب غربی جاکارتا ساختند ــ جزو جاکارتا شدند.
[۹۴] الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
در جنوب تانجونگ پریوک نیز محلة سونتر احداث شد. در دهه های اخیر، گسترش شهر کماکان به سمت جنوب ادامه دارد.
امروزه جاکارتا مرکز آسه آن (انجمن ملل آسیای جنوب شرقی) است و مقرّ وزارتخانه ها‌ و سازمانهای مهم اندونزی به شمار می‌رود.
[۹۵] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۱۶.
[۹۶] مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۳۴ـ۳۳۵.



(۱) مرتضی اسعدی، جهان اسلام.
(۲) اندونزی: گذشته و آینده.
(۳) مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة.
(۴) مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی.
(۵) محمدرضا مظفری، اندونزی.
(۶) الموسوعة العربیة العالمیة.
(۷) برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی.
(۸) EI ۲ , sv "Djakarta" (by C C Berg) ;.
(۹) The Europa world yearbook ۱۹۹۹ , London: Europa Publications, ۱۹۹۹;.
(۱۰) Adolf Heuken, Historical sites of Jakarta , Jakarta ۱۹۸۳;.
(۱۱) H Hill, Indonesia , s industrial transformation , Singapore ۱۹۹۷;.
(۱۲) ۱۹۹۸ Britannica book of the year , Chicago;.
(۱۳) ۱۹۰۰-۱۹۴۲ , Oxford ۱۹۷۳;.
(۱۴) Andrew Rosser, The politics of economic liberalisation in Indonesia: state, market and power , Richmond ۲۰۰۲;.
(۱۵) The Times atlas of the world , London: Times Books, ۱۹۸۵.


۱. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل «جاوه».
۲. کتاب سال بریتانیکا۱۹۹۸، ص۶۲۳.
۳. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۶.
۴. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
۵. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۵.
۶. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
۷. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۸. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۱۰.
۹. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰۷.
۱۰. هیل، ص۳۲.
۱۱. هیل، ص۹۸.
۱۲. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۱۳. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۱۴. کتاب سال جهان اروپا ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۷۷۴.
۱۵. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۷۴.
۱۶. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
۱۷. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۱۸. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۱۱.
۱۹. نوئر، ص۳۹.
۲۰. ۲۵۰، مرل کالوین ریکلفس، ج۱، ص۲۰۵، تاریخ جدید اندونزی.
۲۱. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۴۷ـ۳۴۸.
۲۲. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۵۰.
۲۳. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۵۰.
۲۴. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۱۲.
۲۵. نوئر، ص۵۸.
۲۶. نوئر، ص۳۲۶.
۲۷. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۶۴.
۲۸. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۶۷.
۲۹. اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۴۱ـ۴۲.
۳۰. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۳۱. هیوکن، ص۱۵۷.
۳۲. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۳۳. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۳۴. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
۳۵. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۵۶.
۳۶. هیوکن، ص۱۲ـ۱۳.
۳۷. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۸۵.
۳۸. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۴.
۳۹. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۵.
۴۰. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
۴۱. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۴۶.
۴۲. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۶۸.
۴۳. اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۱۸.
۴۴. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۴.
۴۵. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۵۶ـ۵۷.
۴۶. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۰.
۴۷. اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۲۲ـ۲۳.
۴۸. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۵ـ۱۹۶.
۴۹. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۵۰. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۳ـ۴۵.
۵۱. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۸.
۵۲. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۱۹۶.
۵۳. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۲۰ـ۲۲۱.
۵۴. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۹۳ـ۲۹۴.
۵۵. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۲۲.
۵۶. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۲۴.
۵۷. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۶۳.
۵۸. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۴.
۵۹. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
۶۰. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
۶۱. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۴.
۶۲. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۱۶.
۶۳. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۲ـ۲۵۴.
۶۴. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۴۳.
۶۵. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۹.
۶۶. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲.
۶۷. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۹۸.
۶۸. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۰۹.
۶۹. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۱۱۸.
۷۰. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۵۷ـ۲۵۸.
۷۱. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۴۳ـ ۱۴۵.
۷۲. هیوکن، ص۱۱۷ـ ۱۱۸.
۷۳. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۲۸۷.
۷۴. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۰.
۷۵. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۲.
۷۶. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۳۹ـ۳۴۰.
۷۷. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۱۸۱.
۷۸. برنارد هوبرتوس ماریا ولک، تاریخ اندونزی، ج۱، ص۳۶۲ـ۳۶۳.
۷۹. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۸۰. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۲۳۰.
۸۱. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۸۲. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۸۳. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۲۷۹.
۸۴. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۳۵ـ۳۳۷.
۸۵. اندونزی: گذشته و آینده، ج۱، ص۷۲ـ۷۵.
۸۶. روسر، ص۱۹۷.
۸۷. مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، ج۳، ص۲۷۳.
۸۸. محمدرضا مظفری، اندونزی، ج۱، ص۵۰.
۸۹. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۳۶۴ـ ۳۶۶.
۹۰. مرل کالوین ریکلفس، تاریخ جدید اندونزی، ج۱، ص۴۰۰.
۹۱. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۹۲. اندونزی: گذشته و آینده.
۹۳. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۹۴. الموسوعة العربیة العالمیة، ذیل مادّه.
۹۵. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۱۶.
۹۶. مرتضی اسعدی، جهان اسلام، ج۱، ص۳۳۴ـ۳۳۵.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جاکارتا»، شماره ۴۳۳۵.    



جعبه ابزار