• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جده2

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جده نام شهری است بندری در کناره شرقی دریای سرخ که در ۷۳ کیلومتری غرب مکه و ۴۲۰ کیلومتری جنوب مدینه قرار دارد.
[۲] نک: الجغرافیه، ص۸۶.




جده به فتح جیم که آن را به ضم و کسر جیم
[۷] الرحلة الحجازیه، ص۵.
نیز خوانده‌اند، به معنای ساحل دریا است.
برخی این نام را معرب واژه نَبَطی «کِدّ» دانسته‌اند.


در وجه نام‌گذاری این شهر، سخنان گوناگون گفته‌اند. قرار گرفتن این شهر در کناره دریا
[۱۴] تحصیل المرام، ج۱، ص۴۸۰.
و نیز سکونت جُدة بن جرم قضاعی و فرزندانش در این شهر را از علت‌های این نام‌گذاری شمرده‌اند. برخی نیز آن را جَدَّه خوانده و سبب آن را وجود قبری منسوب به حواء در این شهر دانسته‌اند.
[۱۸] بستان السیاحه، ص۱۹۹.
‌اکنون مردم عربستان این شهر را جِدَّه می‌خوانند.
[۲۰] موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
(تصویر شماره ۳۹)
جده به عروس دریای سرخ معروف است.
[۲۱] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
[۲۲] مکة المکرمه، ص۱۱۶.
در گذشته، این دریا را دریای جده می‌نامیدند.
[۲۳] الاعلاق النفیسه، ص۸۷.
در شماری از منابع عربی سده نهم‌ق. از این شهر با واژه «شاه بندر جده» یاد شده است.
[۲۷] الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.
[۲۸] اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.



وجود کوه‌های بلند در شرق جده سبب گشت تا این بندر از هوای شرجی، مرطوب و گرم برخوردار باشد.
[۳۰] رحلة ابن جبیر، ص۴۸.
[۳۱] نک: اطلس المملکة العربیه، ص۴۹.
بدین دلیل، در گذشته ساکنان این شهر ناچار بودند به مناطق ییلاقی کوچ نمایند.
[۳۲] سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۳.
دمای این شهر در تابستان گاه تا ۵۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسد.
[۳۳] الموسوعة العربیه، ج۸، ص۲۳۰.
(تصویر شماره ۴۰)


در بیان فضیلت این بندر، احادیثی ضعیف و منسوب به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گزارش گشته است.
[۳۴] اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۱۳.
[۳۵] الکامل، ج۶، ص۱۷۹.
در حدیثی برای بهشت در دنیا چهار دروازه معرفی شده که جده بر آن‌ها برتری دارد، همانند برتری بیت‌الله الحرام بر دیگر بیوت. از برخی بزرگان اهل سنت نیز سخنانی غلوآمیز در فضیلت این شهر گزارش شده است. در این سخنان، هر رکعت نماز در جده برابر با هفده میلیون رکعت شمرده شده و از آمرزش اهل آن تا شعاع دید بیننده، یاد گشته است.
[۳۹] اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۵۳.
وصف عطاء بن ابی‌ریاح از جده به‌عنوان خزانه مکه و نیز سخن ابن جُریح در برتری دادن آن بر دیگر مناطق مرزی همانند برتری شهر مکه بر دیگر شهرها
[۴۰] اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۵۳.
حکایت‌گر نقش تجاری، بازرگانی، تدارکاتی و نیز دفاعی جده و سهم آن در افزایش ثروت در مکه و حفظ امنیت حجاز است. همچنین احادیثی درباره وجوب هر سال حج و عمره برای اهل جده روایت شده که فقیهان شیعه آن‌ها را به معنای استحباب و نیز وجوب علی‌البدل دانسته‌اند.


جده یکی از شهرهای تاریخی حجاز
[۴۵] نخبة الدهر، ص۳۳۵-۳۳۶.
[۴۶] جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳.
است که پیشینه آن به سده‌های پیش از اسلام می‌رسد. وجود کتیبه‌هایی از قوم ثمود در کوه‌های شرقی جده گزارش شده است.
[۴۷] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
به گزارشی، نخستین ساکنان این شهر قبیله قُضاعه بودند که در این منطقه ساکن شدند. سپس این شهر به‌عنوان بندرگاه به دست ایرانیان و به نقلی، شاهان ساسانی ساخته شد.
[۵۲] تاریخ المستبصر، ص۵۵.
ایرانیان در پی ویرانی بندر سیراف، این شهر را به‌عنوان بندری برای پهلو گرفتن کشتی‌های تجاری خود برگزیدند. آنان با ساخت حصار و برج و خندق، به آبادی این شهر پرداختند و آن را بارانداز کشتی‌های تجاری نمودند. این حصار نخست با چهار دروازه به نام باب الرومه در جهت شام، باب مکه در جهت قبله، باب الفرضه در جهت دریا، و باب المربعه/ المدبغه در جهت یمن ساخته شد. سپس به‌خاطر نگرانی از کمبود آب در شهر، ۵۰۰ و به نقلی ۸۸ مخزن سنگی آب درون شهر و به‌همین تعداد بیرون آن ساختند که از آب باران پر می‌شد.
[۵۳] تاریخ المستبصر، ص۵۶-۵۷.
[۵۴] نک: تحصیل المرام، ج۱، ص۴۷۹.
[۵۵] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۸.
ابن جبیر (م. ۶۱۲ق.) از این حصار دیدار کرده و با وصف آثار و بناهای کهن درون و بیرون حصار، برخی از آثار بیرون آن را به ایرانیان منتسب دانسته است. وی مخازن آب را بیش از ۷۰۰ مخزن شمرده است.
بر پایه گزارشی، خانواده سلمان فارسی پس از پذیرش اسلام، در این بندر ساکن شدند.
[۵۷] تاریخ المستبصر، ص۵۵.
در گزارشی دیگر، از گریز صفوان بن امیه به سوی جده در پی فتح مکه به سال هشتم ق. یاد شده است. با وساطت عمیر بن وهب نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، امان‌نامه‌ای برای صفوان فراهم شد و عمیر در جده آن را هنگام سوار شدن صفوان بر کشتی، به‌دست او رساند.
[۵۸] السیرة النبویه، ج۴، ص۸۷۴.
[۵۹] تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳.
[۶۰] اسد الغابه، ج۲، ص۴۰۶.


۵.۱ - دوران عثمان

در سال ۲۶ق. عثمان بن عفان به درخواست مکیان، جده را بندرگاه مکه ساخت. وی با آگاهی از درخواست مکیان، در سفری به جده، دستور ساخت و آماده‌سازی آن را به‌عنوان بندرگاه مکه صادر کرد.
[۶۱] نک: تاریخ المستبصر، ص۵۶.
[۶۲] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
از آن پس، بندر شُعیبه در ۶۸ کیلومتری جنوب جده
[۶۴] فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۲۱۲.
که پیشتر بندرگاه مکه بود و مسلمانان در هجرت به حبشه از آن رهسپار شده بودند،
[۶۵] اتحاف الوری، ج۱، ص۲۱۴.
از رونق افتاد. فاصله فراوان شعیبه تا مکه را سبب این جابه‌جایی دانسته‌اند.
[۶۶] البلدانیات، ص۴۳.
[۶۷] اتحاف الوری، ج۲، ص۵۷۵.
به نقلی، جده پس از آن‌که در دوران عثمان به بندر تبدیل گشت، به این نام خوانده شد.
[۶۸] التاریخ القویم، ج۲، ص۴۴۰.


۵.۲ - حصار جده در دوره‌های گوناگون

حصار جده در دوره‌های گوناگون، از جمله به سال ۹۱۸ق. در دوران حکومت سلطان قانصوه غوری از ممالیک مصر
[۶۹] تاریخ مکه، ص۳۱۶.
[۷۰] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
و نیز در سال ۱۲۱۶ق. به دست شریف غالب، حکمران مکه
[۷۱] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
بازسازی شد. در این بازسازی‌ها گاه بر تعداد دروازه‌های این شهر نیز افزوده می‌شد. در آغاز سده ۱۴ق. شش دروازه به نام باب مکه در شرق، باب مدینه در شمال، و چهار باب شریف، شهداء، بحر و مغاربه در جهت دریا گزارش شده است.
[۷۲] موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
در نیمه این سده، رفعت پاشا (م. ۱۳۵۳ق.) تعداد این دروازه‌ها را نُه عدد شمرده است. به گزارش وی، حصار جده حصاری پنج ضلعی به ارتفاع چهار متر بود که از نُه دروازه آن، شش دروازه به سوی دریا باز می‌شد.
[۷۳] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
کردی (م. ۱۴۰۰ق.) از ویرانی کامل این دیوار به سال ۱۳۶۷ق. همراه سه دروازه شرقی (باب مکه) و شمالی (باب جدید) و جنوبی (باب شریف) گزارش داده است.
[۷۴] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.


۵.۳ - زبان رسمی مردم

زبان رسمی مردم این شهر عربی است. حضور بازرگانان ایرانی و نیز فارسی‌زبانان دیگر کشورها در این شهر در سده‌های نخستین اسلامی سبب گشته تا مقدسی (م. ۳۸۰ق.) از آشنایی مردم و بازاریان جده با زبان فارسی و توانایی آنان در گفت‌وگو به این زبان گزارش دهد. عنوان «شاه بندر جده» که از نام‌های این بندر بوده،
[۷۷] الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.
[۷۸] اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.
از حضور تاثیرگذار فرهنگ ایرانی در این شهر حکایت دارد.

۵.۴ - جده محل هبوط حواء

جده را محل هبوط حواء و نیز منزل و مدفن وی دانسته‌اند.
[۸۰] اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۳۱۲.
[۸۱] البلدان، ابن فقیه، ص۵۳۶.
[۸۲] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
به‌گزارش منابع سده ۱۴ق. بر قبر وی که در قبرستانی بیرون شهر و در یک کیلومتری دروازه شرقی جده قرار دارد،
[۸۳] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۳۹.
[۸۴] سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۲۹.
سه گنبد بر سر، شکم و پای او وجود داشت.
[۸۵] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
از هنگام ساخت این گنبدها گزارشی در دست نیست. ابن مجاور (م. ۶۹۰ق.) ساخت نخستین آرامگاه بر قبر حواء را به ایرانیان نسبت داده و از ویرانی آن در سده هفتم ق. سخن گفته است.
[۸۶] تاریخ المستبصر، ص۶۱.
در سال ۱۳۴۴ق. با تسلط وهابیان بر جده، این گنبدها ویران شد.
[۸۷] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۰.


۵.۵ - مشکل کمبود آب شهر

مشکل کمبود آب شهر که از گذشته وجود داشت و مردم را ناچار به ساخت مخازن سنگی کرده بود، در سده‌های اسلامی نیز ساکنان و حاجیان را ناگزیر از پرداخت هزینه‌های تامین آب می‌کرد.
[۸۹] سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
در قرن ۱۴ق. در دوران حکومت عثمانی، زه‌کشی آب چشمه رغامه نزدیک جده به سال ۱۳۰۲ق.
[۹۰] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
[۹۱] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
و بهره‌گیری از دستگاه‌های آب‌شیرین‌کن از سال ۱۳۲۷ق.
[۹۲] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۵.
انجام شد. در حکومت سعودی لوله‌کشی آب چشمه‌های پیرامون جده به سال ۱۳۴۰ق. به پایان رسید و مشکل کم‌آبی شهر برطرف شد.
[۹۳] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.

نقش مهم جده در بازرگانی حجاز و نیز اهمیت آن در موسم حج به‌عنوان مهم‌ترین ورودی و خروجی حاجیان، سبب شده تا همواره این بندر در کانون توجه گزارش‌گران و سفرنامه‌نویسان قرار گیرد. در این گزارش‌ها، جده شهری بزرگ
[۹۴] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
با خانه‌هایی که به سبب گرمای هوا از نی ساخته شده‌اند، وصف گشته است. وجود مسافرخانه‌هایی با گل و سنگ و دو مسجد منسوب به عمر بن خطاب یا‌ هارون خلیفه عباسی، در این گزارش‌ها یاد شده است. افزایش خانه‌های موجود در این شهر از ۱۳۰۰ واحد در آغاز سده ۱۴ق.
[۹۷] موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۹.
به ۳۳۰۰ واحد در نیمه این سده، از سرعت گسترش شهر در این سده حکایت دارد.
[۹۸] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.


۵.۶ - رشد جمعیتی

این گسترش با رشد جمعیت و نیز تغییرات کلان در بافت جمعیتی همراه بوده است. در سده‌های نخستین، ایرانیان بیشتر ساکنان این بندر را تشکیل می‌دادند.
[۹۹] المسالک و الممالک، ص۱۹.
[۱۰۰] صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
گزارش ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.) را درباره برپایی نماز ظهر در روزهای جمعه‌ که تعداد حاضران در مسجد کمتر از چهل تن بود، می‌توان بیانگر تعداد کم ساکنان جده دانست. در سده ۱۴ق. از سکونت افزون بر ۲۵ هزار تن در جده با ترکیبی از ساکنان بومی شبه جزیره و نیز مردمانی از هند، مصر، سوریه، یمن، ترکیه و مسقط سخن به میان آمده است.
[۱۰۳] موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
[۱۰۴] ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۸.

حضور و سکونت مسیحیان برخی از کشورها، از جمله یونان، در این بندر گزارش شده است که گاه بر اثر فشار حکومت، ناچار به پوشیدن لباس‌های ویژه بودند.
[۱۰۵] ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
در اواخر سده ۱۱ق. شیخ الحرم و حکمران جده، احمد پاشا، دستور اخراج همه غیرمسلمانان را از جده داد.
[۱۰۶] تاریخ مکه، ص۳۹۱.

از این شهر در سده‌های اسلامی راویان و دانش‌ورانی برخاسته‌اند که جابر بن مرزوق،
[۱۰۷] الثقات، ج۷، ص۱۹.
محمد بن ابی‌زیاد،
[۱۰۸] عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۵.
عبدالملک بن ابراهیم،
[۱۰۹] التاریخ الکبیر، ج۵، ص۴۰۶.
[۱۱۰] سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۱.
[۱۱۱] سنن الترمذی، ج۵، ص۵۶.
قاسم بن محمد،
[۱۱۲] الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.
حفص بن عمر
[۱۱۳] ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۸۶.
و احمد بن سعید فرقد
[۱۱۴] الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.
از آن جمله هستند. به سخن سخاوی، برخی مشایخ وی و بزرگانی چون طبرانی (م. ۳۶۰ق.) در این شهر می‌زیسته‌اند.
[۱۱۵] البلدانیات، ص۴۶.



تعیین این شهر به‌عنوان بندرگاه مکه به دستور عثمان موجب شد تا زیر حاکمیت مکه قرار گیرد و حکم‌ران آن از سوی حاکم مکه تعیین گردد.
[۱۱۷] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
[۱۱۹] تاریخ مکه، ص۱۳۹-۱۴۹.
سرازیر شدن درآمد جده از ورود حاجیان و کالاهای تجاری، به خزانه مکه
[۱۲۰] تاریخ مکه، ص۴۵۲-۴۵۳.
و نیز بهره‌مندی حکمران مکه از میراث افراد بی‌وارث جده،
[۱۲۱] اتحاف الوری، ج۴، ص۶۰۴.
گواه تابعیت این بندر از مکه است. در این وضعیت، جده همواره از رویدادها و جریان‌های سیاسی مکه تاثیر می‌پذیرفت. با ضعف خلافت عباسیان، اخشیدیان در نیمه اول سده سوم ق.،
[۱۲۲] تاریخ امراء مکه، ص۳۸۳.
[۱۲۳] افادة الانام، ج۳، ص۷۵.
فاطمیان از نیمه سده چهارم
[۱۲۴] تاریخ مکه، ص۱۹۲-۱۹۳.
و سپس ایوبیان
[۱۲۵] تاریخ مکه، ص۲۲۴.
[۱۲۶] شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸.
ممالیک مصر از نیمه اول سده نهم
[۱۲۷] تاریخ مکه، ص۲۹۹-۳۰۱.
و عثمانیان از ۹۲۳ق.
[۱۲۸] منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.
[۱۲۹] تاریخ مکه، ص۳۴۴.
بر این منطقه تسلط یافتند و در برخی موارد، به‌ویژه در حکومت ممالیک و عثمانیان، در تعیین حکمران شهر که با عنوان نایب،
[۱۳۰] اتحاف الوری، ج۴، ص۱۸۱.
[۱۳۱] الدر الکمین، ج۱، ص۱۱۴.
وزیر
[۱۳۲] تاریخ مکه، ص۴۲۲، ۴۲۸.
و صاحب جده
[۱۳۴] تنضید العقود، ج۲، ص۳۹۲.
از او یاد می‌شد، دخالت داشتند.
[۱۳۵] اتحاف الوری، ج۴، ص۵۹۰.
[۱۳۶] تاریخ الیمن، ص۱۲۷.
[۱۳۷] منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.

به‌ گزارشی، پس از تسلط حکومت عثمانی بر حجاز تا سال ۱۲۸۷ق.
[۱۳۸] جغرافیة جزیرة العرب، ص۱۴۱.
یا تا آغاز سده ۱۴ق.
[۱۳۹] الرحلة السریه، ص۱۴۸.
حکمران حجاز در جده سکونت داشت و با نام بیگ جده خوانده می‌شد. در دوران عثمانی، کنار امیری که از سوی حکمران مکه برای جده معین می‌شد، نماینده‌ای ترک از سوی خلیفه عثمانی نیز در جده حضور داشت تا افزون بر مشارکت در اداره بندر، فرماندهی سپاه عثمانی مستقر در جده را عهده‌دار باشد. این فرد که از او با عنوان «سنجق جده» یاد می‌شد، به عنوان مَشیخة الحرمین در نوسازی مکه و نیز اشراف بر اداره کارها در مکه حضور داشت و گاه در تعیین حکمران مکه نقش ایفا می‌کرد.
[۱۴۰] تاریخ مکه، ص۴۰۲، ۴۵۱.


۶.۱ - استقرار کنسول کشورهای اروپایی

حضور و استقرار نخستین کنسول انگلستان به سال ۱۲۱۶ق. در این بندر و سپس کنسول‌های شماری دیگر از کشورهای اروپایی چون روسیه،
[۱۴۱] الرحلة السریه، ص۳۷۱.
فرانسه،
[۱۴۲] تاریخ مکه، ص۴۶۰.
اتریش، سوئد و نروژ
[۱۴۳] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
از اهمیت سیاسی این بندر در قرن ۱۳ق. حکایت دارد. اینان وظیفه حفظ منافع شهروندان خود در جده و حجاز را بر عهده داشتند.
[۱۴۴] سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.


۶.۲ - هجوم وهابیان بر جده

با ظهور وهابیانِ نجد در حجاز، جده نخستین‌بار به سال ۱۲۱۸ق. مورد هجوم آنان قرار گرفت. اینان به رهبری سعود بن عبدالعزیز بن محمد که در پی گریز شریف غالب به جده، در محرّم این سال وارد مکه شده بودند، پس از چند روز به سوی جده حرکت کردند. اما محاصره این بندر و کشتار گسترده مدافعان آن نتیجه‌ای برای آنان در بر نداشت. سعود که در پی لشکرکشی عثمانیان و تهدید شهر دُرعِیه، وضع را خطرناک دید، از ادامه محاصره جده چشم پوشید و به مکه بازگشت.
[۱۴۵] تاریخ مکه، ص۴۹۹.
[۱۴۶] کشف الارتیاب، ص۲۵.
[۱۴۷] فتنة الوهابیه، ص۱۱-۱۲.
در ربیع الاول این سال، نیروهای جده به رهبری حکمران شهر، شریف پاشا، در بیرون راندن وهابیان از مکه، شریف غالب را همراهی کردند.
[۱۴۸] کشف الارتیاب، ص۲۵.
[۱۴۹] فتنة الوهابیه، ص۱۲.
در سال بعد نیز جده دومین بار از سوی وهابیان مورد تهاجم قرار گرفت. این بار نیز مقاومت مردم جده در پس حصار شهر، مانع سقوط آن شد.
[۱۵۰] کشف الارتیاب، ص۳۰.

در سال۱۲۲۰ق. پس از آن‌که سعود با محاصره سرسختانه مکه توانست شریف غالب را به انعقاد صلح‌نامه‌ای وادارد، به سوی جده حرکت کرد و با کشتار بسیاری از مدافعان شهر و بستن راه‌های حج، حاجیان را نیز از دم تیغ گذراند.
[۱۵۱] فتنة الوهابیه، ص۱۳.
در آغاز سال ۱۲۲۱ق. شریف غالب که با تایید وهابیان همچنان بر مکه حکومت داشت، رهسپار جده شد و به تحکیم مواضع دفاعی شهر و ساخت بارو و حفر خندق پرداخت. در همین سفر، نامه سعود درباره پایان یافتن صلح پیشین و وضع کردن شرایط تازه به‌عنوان تکمله صلح‌نامه پیشین به‌ دست شریف رسید و او همه شرایط سعود، از جمله تدریس رساله‌های محمد بن عبدالوهاب، اجباری بودن نماز جماعت، لغو مالیات، و تعطیلی نقاره‌خانه جده را پذیرفت.
[۱۵۲] کشف الارتیاب، ص۳۵.
تسلط وهابیان بر جده، با حمله دریایی نیروهای مصر به این شهر که در ۱۲۲۸ق. با همکاری شریف غالب انجام شد، پایان یافت.
[۱۵۳] فتنة الوهابیه، ص۱۴.
[۱۵۴] کشف الارتیاب، ص۳۹-۴۰.


۶.۳ - سقوط حکومت عثمانی

در سال ۱۳۳۴ق. که حکومت عثمانی درگیر جنگ جهانی اول (۱۹۱۴-۱۹۱۸م./۱۳۳۲-۱۳۳۶ق.) بود، شریف حسین، حاکم حجاز، بر ضد خلافت عثمانی قیام کرد. نیروهای انقلابی حاضر در جده به پادگان‌های نظامی عثمانیان در این بندر حمله کردند و توانستند با حمایت ناوهای جنگی انگلستان با غلبه بر این مراکز، بندر جده را از سلطه عثمانی بیرون آورند.
[۱۵۵] تاریخ مکه، ص۶۰۶-۶۰۷.
با شکست عثمانی در جنگ جهانی اول و رسمیت یافتن حکومت مستقل شریف حسین بر حجاز، شریف در صفر سال ۱۳۳۷ق. پادگان نظامی جده را نوسازی نمود و کوشش‌های عمرانی فراوان انجام داد و حصار شهر و دروازه‌های باب مکه را با سه ورودی تعمیر کرد و باب مغاربه را بازسازی نمود.
[۱۵۶] التاریخ القویم، ج۳، ص۳۲۲.


۶.۴ - اشغال مکه توسط آل‌سعود

با قدرت یافتن دیگر بار وهابیان به رهبری عبدالعزیز بن عبدالرحمن و با حمایت انگلستان که در پی تامین منافع خود در حجاز بود،
[۱۵۷] تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۰۹-۳۴۴.
[۱۵۸] قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.
آل سعود توانست به سال ۱۳۴۳ق. مکه را تصرف نماید. در پی آن، بزرگان شهر به جده گریختند و با هم‌فکری بزرگان جده و برخی احزاب مشروطه‌خواه، به امید ساکت کردن وهابیان و دفع خطر آنان از حجاز، شریف حسین را از سلطنت برکنار نمودند و با فرزند او شریف علی در ربیع الاول این سال به عنوان پادشاه مشروطه در جده بیعت کردند. شریف حسین با پذیرش این تصمیم، مکه را به علی سپرد و خود به جده رفت تا از حجاز بیرون شود.
[۱۵۹] تاریخ مکه، ص۶۲۵.
[۱۶۰] تاریخ مکه، ص۶۳۲.
[۱۶۱] تاریخ مکه، ص۶۳۴.
این کوشش‌ها نیز وهابیان را از تصمیمشان برای تصرف حجاز بازنداشت. از این رو، شریف علی چهار روز پس از پدر در ۱۴ربیع‌الاول ۱۳۴۳ق. به پیشنهاد حزب وطنی که از فعالان در قدرت یافتن او بودند، برای پیشگیری از خون‌ریزی در مکه، این شهر را رها کرد و به جده رفت و به تقویت استحکامات دفاعی شهر پرداخت.
[۱۶۲] تاریخ مکه، ص۶۴۰.

عبدالعزیز در ماه جمادی ‌الاولی به سال۱۳۴۳ق. جده را محاصره نمود و با فرارسیدن موسم حج این سال، اعلام کرد که راه‌های حج به جز جده باز است. پس از پایان یافتن موسم حج، وهابیان در ۱۳۴۴ق. بر فشار خود برای تصرف جده افزودند. کاهش مواد غذایی و آب آشامیدنی و افزایش سختی زندگی برای مردم جده، شریف علی را بر آن داشت تا شهر را تسلیم نماید. پس با میانجیگری کنسول انگستان در جده، با انعقاد پیمان‌نامه‌ای محاصره پایان یافت و دیگر بار جده در جمادی الثانی این سال به تصرف سعودی‌ها درآمد
[۱۶۳] تاریخ مکه، ص۶۵۵-۶۵۶.
[۱۶۴] کشف الارتیاب، ص۵۲.
و همه بناهای ساخته شده بر قبرها، از جمله قبر منسوب به حواء، ویران شد.
[۱۶۵] کشف الارتیاب، ص۵۵.



با تعیین جده به‌عنوان بندرگاه مکه، این شهر نقش تجاری مهمی در حجاز ایفا کرد
[۱۶۶] اطلس التاریخ العربی، ص۵۳-۵۸.
و به یکی از مراکز مهم درآمد گمرک مکه تبدیل گشت.
[۱۶۷] البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
به گزارش یعقوبی (م. ۲۸۴ق.)، خواربار مورد نیاز مکه با کشتی از مصر می‌آمد و در این بندر تخلیه می‌شد.
[۱۶۸] البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
گزارش‌هایی نیز از رفت و آمد کشتی‌های تجاری ایران،
[۱۶۹] البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
[۱۷۰] المسالک و الممالک، ص۱۹.
یمن،
[۱۷۳] ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
هند،
[۱۷۴] ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹-۴۰.
ترکیه، سوریه، زنگبار، سومالی، جاوه، مراکش، عراق، بحرین، مسقط و دیگر سرزمین‌ها به این بندر در دیگر سده‌ها حکایت دارند.
[۱۷۵] مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.

برخی از کالاهایی که در این بندر بارگیری و به دیگر کشورها صادر می‌شد، عبارت بودند از: پوست گاو، صمغ عربی، عطریات، لؤلؤ و مرجان، صدف، حنا، و عسل. در برابر، کالاهایی چون برنج، جو، آرد، مرغ، صابون، لباس‌های پشمی و پنبه‌ای، چوب، کفش،
[۱۷۶] موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۷.
و شال کشمیر و خراسان که بیشتر به دست حاجیان در موسم حج در جده عرضه می‌شد،
[۱۷۷] سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
کالاهای وارداتی به این بندر بوده‌اند. این گزارش نیز بیانگر نقش مؤثر حج و حاجیان در رشد اقتصادی این بندر است. مشاغل دریایی و صید ماهی از دیگر راه‌های کسب درآمد در این بندر بود.
[۱۷۸] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
در این بندر، کشاورزی رواج نداشت.
[۱۷۹] سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۱۸.

رونق تجارت در جده موجب شد تا در سده‌های نخستین، جده از شهرهای آباد گردد و مردم آن از ثروتمندترین افراد حجاز پس از مکیان باشند.
[۱۸۰] صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
[۱۸۲] نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
وجود گزارش‌های همانند در منابع سده‌های میانی و متاخر، از ثبات اقتصادی و تجاری این بندر حکایت دارد.
[۱۸۴] ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
ساخت گنبد بلند در سده نهم ق. بر خانه‌هایی که ثروت مالکان آن بیش از صد هزار دینار بود، حکایت‌گر ثروتمندی مردم جده در آن دوره است.
با رشد و رونقِ تجارت، مالیات‌ها و درآمدهای گمرکی شهر نیز که بیشتر نصیب حاکمان مکه می‌شد، افزایش یافت. اهمیت این امر موجب شد تا سفرنامه‌نویسان و تاریخ‌نگاران درباره اخذ مالیات و حق گمرک در جده به‌دست دولت‌ها هنگام وارد و صادر شدن کالا از این بندر، گزارش‌هایی دقیق به دست دهند. تلاش حاکمان عثمانی که از ۹۲۲ق. در حکومت سلطان سلیم اول (حک: ۹۱۸-۹۲۶ق.) بر ممالیک غلبه کرده و حجاز را در اختیار خود گرفته بودند و رقابت آنان با اشراف مکه برای تصاحب همه این مالیات‌ها و بسنده نکردن عثمانیان به سهم خود، از فراوانی درآمد گمرکی جده حکایت دارد. در روزگار سلطان سلیم، نیمی از درآمد جده به خزانه اشراف مکه و نیم دیگر به مرکز خلافت عثمانی ارسال می‌شد.
[۱۸۷] تاریخ مکه، ص۳۴۲، ۳۴۵.
اما در سال ۱۰۴۰ق. قانصوه، حکمران ترک در جده در حکومت سلطان مراد چهارم (حک: ۱۰۳۲-۱۰۴۹ق.) بر اثر بی‌لیاقتی امیر مکه، توانست همه این درآمد را به خزانه عثمانی واریز نماید. این وضعیت مدتی کوتاه ادامه یافت و با روی کار آمدن شریف زید در راس آل زید در مکه، بار دیگر سهم حاکمان مکه از این درآمدها به خزانه مکه واریز شد. سپس در دوره حکومت مسعود بن سعید، حکمران مکه، نماینده عثمانی که در جده مستقر بود، کوشید تا بار دیگر سهم امیر مکه را نپردازد. از این رو، مسعود در لشکرکشی به این شهر، وی را برکنار کرد.
[۱۸۸] تاریخ مکه، ص۴۵۳.



ظهور و گسترش اسلام در سرزمین‌های دور و نزدیک و توجه مسلمانان به انجام مناسک حج و زیارت قبر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) هرساله سرزمین حجاز را پذیرای خیل بزرگ حاجیان می‌کرد. در این میان، جده به‌عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ورودی حاجیان و زائران از قاره‌های آسیا و افریقا و اروپا، سهمی به‌سزا دارد. معرفی جده به عنوان «باب الحرمین الشریفین» در شماری از منابع
[۱۸۹] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
گواه این ادعا است. توجه منابع به‌اندازه مسافت‌های منتهی به بندر جده را نیز باید از این رو دانست. منازل راه جده به مکه، عبارت بودند از: حَده، قرین الثعلب، و ذی‌طوی.
[۱۹۱] المناسک، ص۶۵۵.

ورود کشتی‌های حامل حاجیان در موسم حج از کشورها و مناطقی چون ایران، مصر، یمن، هند، مسقط، و سند
[۱۹۲] المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.
[۱۹۳] تاریخ المستبصر، ص۶۴.
[۱۹۴] سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶.
که ورود کالاهای این مناطق و رونق تجارت جده را به همراه داشت، در منابع سده‌های گوناگون اسلامی گزارش شده است.
[۱۹۵] البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
کارکرد این بندر در حمل‌و‌نقل حاجیان و زائران در سده‌های گوناگون، در هر دوره متفاوت بود. در سده هشتم ق. حاجیان هند و یمن بیشتر به این بندر روی آوردند.
[۱۹۶] المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.
حضور کنسول‌های کشورهای گوناگون در جده که در قبال حاجیان و زائران خود، مسؤولیت‌هایی برعهده داشتند، از اهمیت جده به‌عنوان ورودی حجاز حکایت دارد. حاجیان هر کشور با ورود به جده، به کنسول‌های خود مبلغی با عنوان «تذکره» پرداخت می‌کردند. در صورت درگذشت هر یک از حاجیان این کشورها در حجاز، کنسول کشورش در جده میراث او را به ورثه‌اش می‌رساند و بخشی از آن را نیز دریافت می‌کرد.
[۱۹۷] سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.

با گسترش راه‌های ارتباطی، به‌ویژه پیدایش راه‌های هوایی و تاسیس فرودگاه جده، نقش این شهر برجسته‌تر شد؛ به‌گونه‌ای که بیشترین شمار حاجیان از همین بندر وارد شهرهای مکه و مدینه می‌شوند.
نقش جده در آبادانی شهرهای مکه و مدینه را باید از دیگر نقش‌های اثرگذار این بندر در حرمین دانست. گزارش‌ها از حضور کشتی‌هایی حکایت دارند که با هدف تعمیر و بازسازی مکان‌ها و زیارتگاه‌های مکه و مدینه، در دوره‌های گوناگون در این بندر پهلو گرفتند. نخستین گزارش مربوط به پنج سال پیش از بعثت است که قریش در پی ویرانی کعبه بر اثر سیل، تصمیم گرفتند تا ضمن بازسازی کعبه، آن را مسقف نمایند. آنان از وجود کشتی شکسته‌ای در بندر جده آگاه شدند و با حضور در این بندر، از چوب این کشتی برای ساخت کعبه استفاده کردند.
[۱۹۸] آثار العباد، ص۱۱۶.
برخی منابع نیز از وجود این کشتی در بندر شعیبه گزارش داده‌اند.
[۲۰۰] اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۵۷.
با توجه به نوسازی‌ها و بازسازی‌های چندباره حرمین در سده‌های اسلامی، گزارش حضور کشتی‌های حامل مهندسان و کارگران و نیز مصالح ساختمانی در بندر جده، به فراوانی دیده می‌شود. حمل ستون‌هایی برای استفاده در مسجدالحرام به سال ۷۵ق. در روزگار عبدالملک بن مروان (حک: ۶۶-۶۸ق.)،
[۲۰۳] آثار البلاد، ص۱۱۳.
[۲۰۴] التاریخ القویم، ج۴، ص۵۴۷.
حمل ستون‌های مرمرین در روزگار مهدی عباسی (حک: ۱۵۸-۱۶۹ق.) در هر دو مرحله از گسترش مسجدالحرام به‌وسیله کشتی‌ای که از بندر اسکندریه مصر رهسپار جده شده بود و نیز حمل چوب‌ها و مصالح از جده در روزگار سلطان مراد عثمانی برای تعمیر کعبه که بر اثر سیل سال ۱۰۳۹ق. آسیب دیده بود،
[۲۰۶] تاریخ مکه، ص۴۸۱.
[۲۰۷] الارج المسکی، ص۱۵۳.
از جمله این موارد است.
والیان جده گاه بنیان‌گذار خدماتی در مسجدالحرام بودند؛ چنان‌که به سال ۱۰۹۷ق. احمد پاشا، حکمران عثمانی جده و شیخ حرم، پلکان کعبه را تعویض کرد.
[۲۰۸] منائح الکرم، ج۵، ص۱۹.
نیز به سال ۱۱۲۷ق. محمد پاشا، دیگر حکمران جده، با خرید پلکانی که از سوی حسین حمیدان هندی، از حاکمان محلی هند، در سال ۱۱۱۶ق. برای کعبه ارسال شده و به دست حکمران آن روز جده در این بندر توقیف شده بود، آن را به مکه فرستاد که پس از دریافت اجازه از دولت عثمانی بهره‌برداری شد.
[۲۰۹] موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۱۸.
[۲۱۰] التاریخ القویم، ج۴، ص۱۴۱-۱۴۳.



رشد روزافزون اقتصادی و عمرانی جده در سده‌های اسلامی سبب شد که این بندر گاه مورد تاخت و تاز دزدان، شورشیان و یاغیان قرار گیرد. وجود دو پادگان، یکی بر ساحل دریا نزدیک جایی که حاجیان از کشتی پیاده می‌شدند و دیگری نزدیک قبر حواء
[۲۱۱] الرحلة السریه، ص۳۷۱.
از اهمیت نظامی و دفاعی این بندر حکایت دارد. به سال ۱۵۱ق. در دوران حکومت منصور عباسی (حک: ۱۳۶-۱۵۸ق.) جده از سوی قوم کُرک ساکن در شرق اردن
[۲۱۲] الاعلام، ج۱، ص۴۶.
مورد هجوم قرار گرفت.
[۲۱۳] تاریخ طبری، ج۸، ص۴۲.
حبشی‌ها در ۱۷۳ یا ۱۸۳ق. به جده حمله کردند. این تهاجم با رسیدن نیروهای نظامی از مکه، ناکام ماند.
[۲۱۴] تاریخ مکه، ص۱۴۱-۱۴۲.
در سال ۲۵۱ق. شماری از راهزنان قبیله بنی‌عقیل، راه‌های حج جده را ناامن کردند. جعفر بشاشات، حاکم مکه، با راندن آنان، امنیت را برقرار کرد.
[۲۱۵] تاریخ طبری، ج۹، ص۳۴۶.
به سال ۲۵۱ق. اسماعیل بن یوسف از علویون بر جعفر عباسی در مکه چیره گشت و پس از غارت خزائن کعبه، جده را نیز تصرف نمود و اموال تاجران آن را غارت کرد.
[۲۱۶] تاریخ مکه، ص۱۶۴.
در ۲۶۸ق. ابومغیره مخزومی در جده، فتنه و آشوب و آتش‌سوزی و ناامنی به‌راه‌ انداخت و دارایی ساکنان را به یغما برد.
[۲۱۷] تاریخ طبری، ج۹، ص۶۱۲.
در ۷۸۹ ق. کبیش، عموی عنان بن مغامس که بر مکه تسلط یافته بود، بر جده چیره شد و یاران او اموال بازرگانان را به غارت بردند.
[۲۱۸] تاریخ مکه، ص۲۸۷.

این بندر گاه مورد هجوم و تهدید کشورهای اروپایی نیز قرار می‌گرفت. در ۹۱۸ق. سلطان قانصوه از حکمرانان مملوکی مصر، برای دفاع از جده در برابر یورش‌های پرتغالی‌ها که به هند یورش برده بودند و نبرد آنان به دریای سرخ کشیده شده بود، حسین کردی را به سوی این بندر فرستاد. حسین برای تقویت توان دفاعی شهر در کمتر از یک سال حصار گرداگرد شهر را بازسازی کرد.
[۲۱۹] تاریخ مکه، ص۳۱۶.
[۲۲۰] التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
به سال ۹۴۸ق. پرتغالی‌ها دیگر بار قصد جده کردند. ابونُمی، حاکم مکه، با سپاهی به رویارویی با آنان شتافت و توانست از ورود آنان به جده پیشگیری کند.
[۲۲۱] تاریخ مکه، ص۳۴۷.
[۲۲۲] موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
در سال ۱۲۷۴ق. یکی از تاجران که تا آن روز کشتی خود را با پرچم انگلیس از بندر جده به حرکت در می‌آورد، بر آن شد تا از پرچم عثمانی استفاده کند. این کار بر کنسول انگستان گران آمد و پرچم عثمانی را از فراز کشتی به زیر آورد و با توهین به آن، پرچم کشور خود را برافراشت. این رفتار کنسول موجب خشم مردم جده شد. آنان با گرد آمدن در برابر منزل کنسول، او را به قتل رساندند. این کار، حمله کشتی جنگی انگلستان به جده را در پی داشت. سرانجام با دخالت خلیفه عثمانی و تشکیل شورایی از دولت‌مردان عثمانی، انگلیس و فرانسه و تحقیق و تفحص از سوی نامق پاشا که موقتاً اداره مکه را بر عهده داشت، این بحران با اعدام و تبعید برخی از بزرگان شهر پایان یافت.
[۲۲۳] تاریخ مکه، ص۵۳۴-۵۳۵.
بتنونی (م. ۱۹۳۸م.) از حمله دیگر کشتی‌های جنگی انگلستان به سال ۱۳۱۱ق. در پی کشته شدن کنسول این کشور و مجروح شدن نماینده کنسول روس و فرانسه، یاد کرده است.
[۲۲۴] الرحلة الحجازیه، ص۷۴.



اکنون شبه جزیره عربستان به ۱۳ منطقه اداری تقسیم می‌شود. در این تقسیم‌بندی، جده از شهرهای منطقه مکه به‌شمار می‌آید که پس از ریاض بزرگ‌ترین منطقه است.
[۲۲۵] اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۵.
جده پس از شهر ریاض، بزرگ‌ترین و مهم‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر عربستان سعودی
[۲۲۶] اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴، ۱۰۳.
[۲۲۷] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
و از مهم‌ترین بندرهای این کشور است.
[۲۲۸] شاهد حضاره، ص۱۴۲.

استخراج نفت و استقرار پالایشگاه‌های بزرگ نفت و آب شیرین، شرکت‌های بزرگ تولیدی و بسته‌بندی کالاهای وارداتی، و مراکز تولید آهن‌آلات و وسایل خانگی و نیز شهر صنعتی، این بندر را به مهم‌ترین قطب اقتصادی در عربستان تبدیل کرده است.
[۲۲۹] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲.
بیش از ۷۰% مواد غذایی مردم عربستان و حاجیان و زائران از این بندر وارد کشور می‌گردد.
[۲۳۰] شاهد حضاره، ص۱۴۲.
تاسیس بانک توسعه اسلامی از نهادهای تخصصی سازمان کنفرانس اسلامی در جده
[۲۳۱] مکة المکرمه، ص۱۳۷.
از اهمیت این بندر حکایت دارد.
تاسیس فرودگاه ملک عبدالعزیز در ۱۳۶۰ش./۱۹۸۱م. در شمال شهر، نقش آن را در حمل و نقل حاجیان و زائران افزوده است. بیشتر حاجیان و عمره‌گزاران از این فرودگاه وارد و خارج می‌شوند. این بندر در حمل و نقل‌ دریایی همچنان فعال است و با بنادر بزرگ جهان ارتباط دارد و از طریق آزادراه‌های نوساخته به مکه و مدینه مرتبط است.
[۲۳۲] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۳۳۱-۳۳۲.

این شهر شامل چهار منطقه تاریخی با بناهای کهن و اداری و تجاری و زیبای ساحلی (کورنیش) با خیابان‌های پهناور و بازارهای بزرگ است.
[۲۳۳] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
دانشگاه ملک عبدالعزیز، دومین دانشگاه معتبر عربستان، در شرق جده قرار دارد که در سال ۱۳۸۷ق. افتتاح گشت.
[۲۳۴] اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۳۱.
جمعیت این شهر در سال ۱۹۸۱م. یک میلیون نفر و در سال ۱۹۹۱م. افزون بر ۰۰۰/۲۱۰/۱ بوده و تا پیش از سال ۲۰۰۰م. به بیش از دو میلیون تن افزایش یافته است.
[۲۳۵] اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴.
این رشد فزاینده، بیانگر گسترش عمرانی و پیشرفت اقتصادی جده در دوره معاصر است.
[۲۳۶] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
[۲۳۷] الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۲.
[۲۳۸] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۲۷-۶۳۳.



اهمیت این شهر چندان برای مسلمانان چشمگیر بوده که محققان سده‌های پیشین در کتاب‌هایی جدا‌گانه به وصف آن پرداخته‌اند؛ از جمله: کتاب تنسم الزهر المانوس عن ثغر جده المحروس نوشته نجم‌الدین بن علی بن یعقوب مدنی (م. ۷۹۰ق.)، تاریخ جده ابن ظهیره شافعی (م. ۹۴۰ق.)، السلاح و العدة فی تاریخ بندر جده نوشته محمّد بن عبدالعزیز بن فهد قرشی‌هاشمی (م. ۹۵۴ق.) خطیب یکی از مساجد جدّه، السلاح و العدة فی فضل ثغر جده نوشته ابن فرج عبدالقادر بن احمد شافعی خطیب جده (م. ۱۰۱۰ق.)، الفرج بعد الشدة فی تاریخ جده از جمال الدین مکی (م. ۱۲۸۴ق.)، الجواهر المعدة فی فضائل جده نوشته احمد بن محمد حضراوی (م. ۱۳۲۷ق.) و نیز موسوعة تاریخ مدینة جده نوشته عبدالقدوس انصاری که بار نخست در ۱۳۸۳ق. چاپ گشت. سیدعلی خیرخواه علوی


۱. المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۲. نک: الجغرافیه، ص۸۶.
۳. تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۲۴۷.    
۴. المحکم، ج۷، ص۱۸۴.    
۵. معجم دیوان الادب، ج۳، ص۲۴.    
۶. تاج العروس، ج۴، ص۳۷۷، «جدد».    
۷. الرحلة الحجازیه، ص۵.
۸. العین، ج۶، ص۹.    
۹. الصحاح، ج۲، ص۴۵۳.    
۱۰. لسان العرب، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۱. لسان العرب، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۲. تهذیب اللغه، ج۱۰، ص۲۴۷، «جدد».    
۱۳. معجم ما استعجم، ج۲، ص۳۷۱.    
۱۴. تحصیل المرام، ج۱، ص۴۸۰.
۱۵. معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۷.    
۱۶. معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۵.    
۱۷. احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۱۸. بستان السیاحه، ص۱۹۹.
۱۹. المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۲۰. موسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
۲۱. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۲۲. مکة المکرمه، ص۱۱۶.
۲۳. الاعلاق النفیسه، ص۸۷.
۲۴. رحلة ابن جبیر، ص۴۱.    
۲۵. رحلة ابن بطوطه، ج۱، ص۲۲۶.    
۲۶. النجوم الزاهره، ج۱۶، ص۳۵۳.    
۲۷. الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.
۲۸. اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.
۲۹. احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۳۰. رحلة ابن جبیر، ص۴۸.
۳۱. نک: اطلس المملکة العربیه، ص۴۹.
۳۲. سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۳.
۳۳. الموسوعة العربیه، ج۸، ص۲۳۰.
۳۴. اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۳۱۳.
۳۵. الکامل، ج۶، ص۱۷۹.
۳۶. الموضوعات، ج۲، ص۵۱.    
۳۷. المجروحین، ج۲، ص۱۳۳.    
۳۸. الموضوعات، ج۲، ص۵۱-۵۲.    
۳۹. اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۵۳.
۴۰. اخبار مکه، فاکهی، ج۳، ص۵۳.
۴۱. الکافی، ج۴، ص۲۶۵-۲۶۶.    
۴۲. الاستبصار، ج۲، ص۱۴۸-۱۴۹.    
۴۳. تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۷.    
۴۴. احسن التقاسیم، ص۶۹.    
۴۵. نخبة الدهر، ص۳۳۵-۳۳۶.
۴۶. جغرافیای حافظ ابرو، ج۱، ص۲۱۳.
۴۷. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۴۸. معجم البلدان، ج۲، ص۱۱۵.    
۴۹. المفصل، ج۲، ص۴۰.    
۵۰. رحلة ابن بطوطه، ج۲، ص۹۷.    
۵۱. الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۵۲. تاریخ المستبصر، ص۵۵.
۵۳. تاریخ المستبصر، ص۵۶-۵۷.
۵۴. نک: تحصیل المرام، ج۱، ص۴۷۹.
۵۵. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۸.
۵۶. رحلة ابن جبیر، ص۴۷-۴۸.    
۵۷. تاریخ المستبصر، ص۵۵.
۵۸. السیرة النبویه، ج۴، ص۸۷۴.
۵۹. تاریخ طبری، ج۳، ص۶۳.
۶۰. اسد الغابه، ج۲، ص۴۰۶.
۶۱. نک: تاریخ المستبصر، ص۵۶.
۶۲. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
۶۳. المعالم الاثیره، ص۸۸.    
۶۴. فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۲۱۲.
۶۵. اتحاف الوری، ج۱، ص۲۱۴.
۶۶. البلدانیات، ص۴۳.
۶۷. اتحاف الوری، ج۲، ص۵۷۵.
۶۸. التاریخ القویم، ج۲، ص۴۴۰.
۶۹. تاریخ مکه، ص۳۱۶.
۷۰. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
۷۱. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
۷۲. موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
۷۳. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۷۴. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۸.
۷۵. احسن التقاسیم، ص۹۶.    
۷۶. النجوم الزاهره، ج۱۶، ص۳۵۳.    
۷۷. الدر الکمین، ج۱، ص۱۳۳.
۷۸. اتحاف الوری، ج۴، ص۶۴.
۷۹. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۲۹۰.    
۸۰. اخبار مکه، فاکهی، ج۴، ص۳۱۲.
۸۱. البلدان، ابن فقیه، ص۵۳۶.
۸۲. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
۸۳. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۳۹.
۸۴. سفرنامه فرهاد میرزا، ص۱۲۹.
۸۵. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۸۶. تاریخ المستبصر، ص۶۱.
۸۷. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۰.
۸۸. احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۸۹. سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
۹۰. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
۹۱. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
۹۲. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۵.
۹۳. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۲۷.
۹۴. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
۹۵. رحلة ابن جبیر، ص۴۷-۴۸.    
۹۶. رحلة ابن بطوطه، ج۲، ص۹۷.    
۹۷. موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۹.
۹۸. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۹۹. المسالک و الممالک، ص۱۹.
۱۰۰. صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
۱۰۱. احسن التقاسیم، ص۹۶.    
۱۰۲. رحلة ابن بطوطه، ج۲، ص۹۸.    
۱۰۳. موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
۱۰۴. ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۸.
۱۰۵. ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
۱۰۶. تاریخ مکه، ص۳۹۱.
۱۰۷. الثقات، ج۷، ص۱۹.
۱۰۸. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۳۵.
۱۰۹. التاریخ الکبیر، ج۵، ص۴۰۶.
۱۱۰. سنن ابی داود، ج۲، ص۵۲۱.
۱۱۱. سنن الترمذی، ج۵، ص۵۶.
۱۱۲. الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.
۱۱۳. ضعفاء العقیلی، ج۱، ص۸۶.
۱۱۴. الاکمال، ج۲، ص۲۶۳.
۱۱۵. البلدانیات، ص۴۶.
۱۱۶. رحلة ابن جبیر، ص۴۷.    
۱۱۷. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۹.
۱۱۸. رحلة ابن جبیر، ص۴۷.    
۱۱۹. تاریخ مکه، ص۱۳۹-۱۴۹.
۱۲۰. تاریخ مکه، ص۴۵۲-۴۵۳.
۱۲۱. اتحاف الوری، ج۴، ص۶۰۴.
۱۲۲. تاریخ امراء مکه، ص۳۸۳.
۱۲۳. افادة الانام، ج۳، ص۷۵.
۱۲۴. تاریخ مکه، ص۱۹۲-۱۹۳.
۱۲۵. تاریخ مکه، ص۲۲۴.
۱۲۶. شفاء الغرام، ج۲، ص۲۷۸.
۱۲۷. تاریخ مکه، ص۲۹۹-۳۰۱.
۱۲۸. منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.
۱۲۹. تاریخ مکه، ص۳۴۴.
۱۳۰. اتحاف الوری، ج۴، ص۱۸۱.
۱۳۱. الدر الکمین، ج۱، ص۱۱۴.
۱۳۲. تاریخ مکه، ص۴۲۲، ۴۲۸.
۱۳۳. رحلة ابن جبیر، ص۴۷.    
۱۳۴. تنضید العقود، ج۲، ص۳۹۲.
۱۳۵. اتحاف الوری، ج۴، ص۵۹۰.
۱۳۶. تاریخ الیمن، ص۱۲۷.
۱۳۷. منائح الکرم، ج۳، ص۲۳۱.
۱۳۸. جغرافیة جزیرة العرب، ص۱۴۱.
۱۳۹. الرحلة السریه، ص۱۴۸.
۱۴۰. تاریخ مکه، ص۴۰۲، ۴۵۱.
۱۴۱. الرحلة السریه، ص۳۷۱.
۱۴۲. تاریخ مکه، ص۴۶۰.
۱۴۳. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۲.
۱۴۴. سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.
۱۴۵. تاریخ مکه، ص۴۹۹.
۱۴۶. کشف الارتیاب، ص۲۵.
۱۴۷. فتنة الوهابیه، ص۱۱-۱۲.
۱۴۸. کشف الارتیاب، ص۲۵.
۱۴۹. فتنة الوهابیه، ص۱۲.
۱۵۰. کشف الارتیاب، ص۳۰.
۱۵۱. فتنة الوهابیه، ص۱۳.
۱۵۲. کشف الارتیاب، ص۳۵.
۱۵۳. فتنة الوهابیه، ص۱۴.
۱۵۴. کشف الارتیاب، ص۳۹-۴۰.
۱۵۵. تاریخ مکه، ص۶۰۶-۶۰۷.
۱۵۶. التاریخ القویم، ج۳، ص۳۲۲.
۱۵۷. تاریخ الحجاز السیاسی، ص۳۰۹-۳۴۴.
۱۵۸. قلب الجزیره، ص۳۸۰-۳۸۲.
۱۵۹. تاریخ مکه، ص۶۲۵.
۱۶۰. تاریخ مکه، ص۶۳۲.
۱۶۱. تاریخ مکه، ص۶۳۴.
۱۶۲. تاریخ مکه، ص۶۴۰.
۱۶۳. تاریخ مکه، ص۶۵۵-۶۵۶.
۱۶۴. کشف الارتیاب، ص۵۲.
۱۶۵. کشف الارتیاب، ص۵۵.
۱۶۶. اطلس التاریخ العربی، ص۵۳-۵۸.
۱۶۷. البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
۱۶۸. البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
۱۶۹. البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
۱۷۰. المسالک و الممالک، ص۱۹.
۱۷۱. الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۷۲. احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۱۷۳. ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
۱۷۴. ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹-۴۰.
۱۷۵. مرآة الحرمین، ج۱، ص۲۳.
۱۷۶. موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۷.
۱۷۷. سفرنامه‌های خطی فارسی، ج۱، ص۲۵۴.
۱۷۸. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
۱۷۹. سفرنامه ناصر خسرو، ص۱۱۸.
۱۸۰. صورة الارض، ج۱، ص۳۱.
۱۸۱. احسن التقاسیم، ص۷۹.    
۱۸۲. نزهة المشتاق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.
۱۸۳. الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۸۴. ترحال فی الجزیرة العربیه، ج۱، ص۳۹.
۱۸۵. الروض المعطار، ص۱۵۷.    
۱۸۶. احسن التقاسیم، ص۱۰۴.    
۱۸۷. تاریخ مکه، ص۳۴۲، ۳۴۵.
۱۸۸. تاریخ مکه، ص۴۵۳.
۱۸۹. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۰۵.
۱۹۰. احسن التقاسیم، ص۹۵-۹۶.    
۱۹۱. المناسک، ص۶۵۵.
۱۹۲. المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.
۱۹۳. تاریخ المستبصر، ص۶۴.
۱۹۴. سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶.
۱۹۵. البلدان، یعقوبی، ص۱۵۴.
۱۹۶. المواعظ و الاعتبار، ج۱، ص۳۷۴.
۱۹۷. سفرنامه فراهانی، ص۱۶۶-۱۶۷.
۱۹۸. آثار العباد، ص۱۱۶.
۱۹۹. معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۶.    
۲۰۰. اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۵۷.
۲۰۱. معجم ما استعجم، ج۳، ص۸۰۲.    
۲۰۲. معجم البلدان، ج۳، ص۳۵۱.    
۲۰۳. آثار البلاد، ص۱۱۳.
۲۰۴. التاریخ القویم، ج۴، ص۵۴۷.
۲۰۵. احسن التقاسیم، ص۷۳.    
۲۰۶. تاریخ مکه، ص۴۸۱.
۲۰۷. الارج المسکی، ص۱۵۳.
۲۰۸. منائح الکرم، ج۵، ص۱۹.
۲۰۹. موسوعة مرآة الحرمین، ج۲، ص۸۱۸.
۲۱۰. التاریخ القویم، ج۴، ص۱۴۱-۱۴۳.
۲۱۱. الرحلة السریه، ص۳۷۱.
۲۱۲. الاعلام، ج۱، ص۴۶.
۲۱۳. تاریخ طبری، ج۸، ص۴۲.
۲۱۴. تاریخ مکه، ص۱۴۱-۱۴۲.
۲۱۵. تاریخ طبری، ج۹، ص۳۴۶.
۲۱۶. تاریخ مکه، ص۱۶۴.
۲۱۷. تاریخ طبری، ج۹، ص۶۱۲.
۲۱۸. تاریخ مکه، ص۲۸۷.
۲۱۹. تاریخ مکه، ص۳۱۶.
۲۲۰. التاریخ القویم، ج۶، ص۳۱۷.
۲۲۱. تاریخ مکه، ص۳۴۷.
۲۲۲. موسوعة مرآة الحرمین، ج۵، ص۱۲۸.
۲۲۳. تاریخ مکه، ص۵۳۴-۵۳۵.
۲۲۴. الرحلة الحجازیه، ص۷۴.
۲۲۵. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۵.
۲۲۶. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴، ۱۰۳.
۲۲۷. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
۲۲۸. شاهد حضاره، ص۱۴۲.
۲۲۹. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۱-۲۳۲.
۲۳۰. شاهد حضاره، ص۱۴۲.
۲۳۱. مکة المکرمه، ص۱۳۷.
۲۳۲. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۳۳۱-۳۳۲.
۲۳۳. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹-۲۳۲.
۲۳۴. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۳۱.
۲۳۵. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص۱۴.
۲۳۶. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۲۹.
۲۳۷. الموسوعة العربیة العالمیه، ج۸، ص۲۳۲.
۲۳۸. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۷، ص۶۲۷-۶۳۳.



منبع: منابع()

• آثار البلاد: زکریا بن محمد القزوینی (م. ۶۸۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۸م؛
• اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۰۸ق؛
• احسن التقاسیم: المقدسی البشاری (م. ۳۸۰ق.) ، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۱ق؛
• اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق؛
• اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق؛
• الارج المسکی فی التاریخ المکی: علی عبدالقادر الطبری (م. ۱۰۷۰ق.) ، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، ۱۴۱۶ق؛
• الاستبصار: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش؛
• اسد الغابه: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛
• اطلس التاریخ العربی: شوقی ابوخلیل، دمشق، دار الفکر؛
• اطلس المملکة العربیة السعودیه: ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۲۰ق؛
• الاعلاق النفیسه: ابن رسته (م. قرن۳ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م؛
• الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.) ، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛
• افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق؛
• الاکمال: علی بن هبة الله ابن ماکولا (م. ۴۷۵ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق؛
• بستان السیاحه: زین العابدین شیروانی (م. ۱۲۵۳ق.) ، تهران، سنایی؛
• البلدان: ابن الفقیه (م. ۳۶۵ق.) ، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶ق؛
• البلدان: احمد الیعقوبی (م. ۲۹۲ق.) ، به کوشش صناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق؛
• البلدانیات: السخاوی (م. ۹۰۲ق.) ، به کوشش القطان، ریاض، دار العطاء، ۱۴۲۲ق؛
• تاج العروس: الزبیدی (م. ۱۲۰۵ق.) ، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق؛
• تاریخ الحجاز السیاسی: وهیم طالب محمد، بیروت، دار العربیه، ۱۴۲۷ق؛
• التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق؛
• التاریخ الکبیر: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق؛
• تاریخ المستبصر: یوسف بن المجاور (م. ۶۹۰ق.) ، به کوشش ممدوح حسن، قاهره، مکتبة الثقافه، ۱۹۹۶م؛
• تاریخ الیمن: عمارة بن علی الیمنی (م. ۵۶۹ق.) ، به کوشش حسن سلمان، صنعاء، مکتبة الارشاد، ۱۴۲۵ق؛
• تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق؛
• تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
• تاریخ مکه: احمد السباعی (م. ۱۴۰۴ق.) ، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق؛
• تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.) ، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق؛
• تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. ۷۲۶ق.) ، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق؛
• ترحال فی الجزیرة العربیه: جان لوییس بورکهارت (م. ۱۸۱۷م.) ، قاهره، المرکز القومی، ۲۰۰۷م؛
• تنضید العقود السنیه: رضی‌ الدین بن محمد الموسوی (م. ۱۱۶۳ق.) ، به کوشش رجایی، قم، نشر الانساب، ۱۴۳۱ق؛
• تهذیب اللغه: الازهری (م. ۳۷۰ق.) ، به کوشش محمد عوض، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۲۰۰۱م؛
• الثقات: ابن حبان (م. ۳۵۴ق.) ، الکتب الثقافیه، ۱۳۹۳ق؛
• جغرافیای حافظ ابرو: عبدالله حافظ ابرو (م. ۸۳۳ق.) ، به کوشش سجادی، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۵ش؛
• جغرافیة جزیرة العرب: عمر رضا کحاله، به کوشش احمد علی، مکه، مکتبة النهضة الحدیثه، ۱۳۸۴ق؛
• الجغرافیه: محمد الزهری (م. قرن۶ق.) ، به کوشش حاج صادق، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۸۲ش؛
• دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، ۱۳۷۲ش؛
• الدر الکمین: عمر بن فهد المکی (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۱ق؛
• رحلة ابن بطوطه: ابن بطوطه (م. ۷۷۹ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق؛
• رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (م. ۶۱۴ق.) ، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م؛
• الرحلة الحجازیه: محمد لبیب البتنونی، قاهره، مکتبة الثقافه؛
• الرحلة السریة للعقید الروسی: عبدالعزیز دولتشین، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۲۸ق؛
• الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م. ۹۰۰ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م؛
• سفرنامه فرهاد میرزا: فرهاد میرزا (م. ۱۳۰۵ق.) ، به کوشش غلامرضا طباطبایی، تهران، مؤسسه علمی مطبوعاتی، ۱۳۶۶ش؛
• سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی: به کوشش مسعود گلزاری، تهران، فردوسی، ۱۳۶۲ش؛
• سفرنامه ناصر خسرو: ناصر خسرو (م. ۴۸۱ق.) ، تهران، زوّار، ۱۳۸۱ش؛
• سفرنامه‌های خطی فارسی: گروهی از نویسندگان، تهران، اختران، ۱۳۸۸ش؛
• سنن ابی‌داود: السجستانی (م. ۲۷۵ق.) ، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق؛
• سنن الترمذی: الترمذی (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۲ق؛
• السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳ق./۲۱۸ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح، ۱۳۸۳ق؛
• شاهد حضاره: مصطفی محمد المحضار، عربستان، ۱۹۹۸م؛
• شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛
• الصحاح: الجوهری (م. ۳۹۳ق.) ، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق؛
• صورة الارض: محمد بن حوقل النصیبی (م. ۳۶۷ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۳۸م؛
• الضعفاء الکبیر: محمد العقیلی (م. ۳۲۲ق.) ، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
• العلل: احمد بن حنبل (م. ۲۴۱ق.) ، به کوشش وصی ‌الله، ریاض، دار الخانی، ۱۴۰۸ق؛
• العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛
• عیون اخبار الرضا۷: الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق؛
• فتنة الوهابیه: احمد بن زینی دحلان، مرکز الابحاث العقائدیه؛
• فرهنگ اعلام جغرافیایی ـ تاریخی در حدیث و سیره نبوی: محمد محمد حسن شراب، ترجمه: شیخی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش؛
• قلب الجزیزه: فؤاد حمزه، ریاض، مکتبة النصر الحدیثه، ۱۳۸۸ق؛
• الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛
• الکامل فی ضعفاء الرجال: عبدالله بن عدی (م. ۳۶۵ق.) ، به کوشش غزاوی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق؛
• کتاب المجروحین: ابن حبّان (م. ۳۵۴ق.) ، به کوشش محمود ابراهیم، مکه، دار الباز؛
• کشف الارتیاب: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.) ، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق؛
• لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛
• المحکم و المحیط الاعظم: علی بن اسماعیل بن سیده (م. ۴۵۸ق.) ، به کوشش هنداوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م؛
• مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م. ۱۳۵۳ق.) ، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق؛
• المسالک و الممالک: ابراهیم الفارسی الاصطخری (م. ۳۴۶ق.) ، به کوشش الحسینی، وزارة الثقافة و الارشاد، ۱۳۸۱ق؛
• المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق؛
• معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. ۶۲۶ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م؛
• معجم دیوان الادب: اسحق الفارابی (م. ۳۵۰ق.) ، به کوشش احمد مختار، قاهره، دار الشعب، ۱۴۲۴ق؛
• معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م. ۴۸۷ق.) ، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق؛
• المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۴ق؛
• مکه مکرمه: السید مصطفی محمد المحضار، جده، ۱۹۹۸م؛
• المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق الحربی (م. ۲۸۵ق.) ، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، ۱۴۰۱ق؛
• منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م. ۱۱۲۵ق.) ، به کوشش المصری، مکه، جامعة‌ام القری، ۱۴۱۹ق؛
• المواعظ و الاعتبار: المقریزی (م. ۸۴۵ق.) ، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛
• الموسوعة العربیة العالمیه: مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، ۱۴۱۹ق؛
• الموضوعات: ابن الجوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش عبدالرحمن، مدینه، المکتبة السلفیه، ۱۹۶۹م؛
• النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م. ۸۷۴ق.) ، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۹۲ق؛
• نخبة الدهر: محمد بن ابی‌طالب انصاری (م. ۷۲۷ق.) ، ترجمه: طبیبیان، تهران، اساطیر، ۱۳۸۲ش؛
• نزهة المشتاق: محمد الادریسی (م. ۵۶۰ق.) ، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۹ق.



جعبه ابزار