جذامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُذامی، ابوبکر محمد بن علی، معروف به ابن فخار (د ۷۲۳ق/۱۳۲۳م)، نحوی، فقیه، مفسر و شاعر اندلسی است.
منابع از وی به اَرکُشی، شَریشی و مالقی نیز یاد کردهاند.
وی زمانی در اَرکُش (شهری کوچک از توابع شریش) چشم به
دنیا گشود که
حکومت اسلامی در
اندلس رو به زوال بود و
اسپانیا دیگر از چنگ موحدون بیرون رفته بود؛ به همین سبب، زندگانی وی با تعقیب و گریزهای بسیار همراه است. او در همان اوان کودکی به همراه
پدر و
مادر از ارکش به شریش منتقل شد، چه،
مسیحیان یکی پس از دیگری شهرها را
تصرف میکردند. با این همه، جذامی هیچگاه از فراگرفتن
علم و
دانش پای بازپس ننهاد و هیچ فرصتی را برای دانشاندوزی از دست نداد.
گویا وی تا پایان عمر که نزدیک به ۸۰
سال بود، در مالقه ماند.
در شریش
زبان عربی و
ادب را نزد
ابوالحسن علی سکونی کرمانی ،
ابو محمد عبدالله قیسی ،
ابوبکر محمد بن رباح ،
ابن متیوان ،
ابوالحسن هلال ازدی مراکشی و دیگران فراگرفت؛ اما با
سقوط شریش، به ناچار خود به تنهایی به شهر
جزیرةالخضراء ، در
مغرب پناه برد و نزد
ابوعبدالله ابن خمیس ،
ابومحمد رکبی و دیگران کسب دانش کرد. دیری نپایید که جزیرةالخضراء را ترک کرد و از راه
دریا به سبته رفت و نزد
ابوالحسن محمد بن ابیالربیع ،
ابو یعقوب محبسانی ،
ابو عمرو عثمان عبدری و دیگران به شاگردی پرداخت. در همان هنگام والدینش به جزیرةالخضراء پناه بردند، وی نیز به ناچار دوباره راهی آن شهر شد؛ اما آنجا هم دیری درنگ نکرد و به امید یافتن آرامش بیشتر به قلمرو
بنی نصر (بنی احمر) (حک ۶۲۹-۸۷۹ ق) و پایتختشان
غرناطه پناه آورد. آنجا نیز نزد
ابوالقاسم ابن ابی عامر ابن ربیع ،
ابو جعفر طباع ،
ابوالولید اسماعیل اَزدی و
ابوالحسن ابنصائغ تحصیل علم کرد و سرانجام، در مالقه سکنا گزید و از محضر
ابو محمد عبدالعظیم بن شیخ ،
ابو عبدالله محمد جُذامی سهیلی و
ابو عبدالله ابن عباس قرطبی بهرهها برد و از
ابو عمر عبدالرحمان بن حوطالله حدیث شنید.
برخی از منابع به اشتباه،
ابن خطیب لسانالدین محمد (۷۱۳-۷۷۶ق)، صاحب
الاحاطة را در شمار شاگردان وی آوردهاند
و شماری نیز
ابن فخار ارکشی (ابوبکر) را استاد
ابو اسحاق شاطبی پنداشتهاند؛ (نک : ه د، ۴/۳۸۲) حال آنکه، دیگر منابع معاصر
ابن فخار ابو عبدالله بیری (د ۷۵۴ق) را استاد شاطبی دانستهاند.
البته این نکته را نباید فراموش کرد که ابو اسحاق شاطبی، ابو عبدالله ابن فخار و ابوبکر ابن فخار مدتی را با هم در
غرناطه میزیستند و طبیعی است که گاه با هم مجالسی داشته باشند.
گویند: جذامی در علم به مرتبتی رسید که با موافقت
قاضی و
مفتی مالقه کار
اقراء را به عهده گرفت، بیآنکه دستمزدی بپذیرد. وی از
نماز صبح تا
ظهر به
تدریس مشغول بود، پس از آن در
مسجد ، تا پایان نماز عصر در امور
زنان فتوا میداد، و پس از نماز مغرب، در جامع اعظم برای عموم به فتوا مینشست.
بیتردید
اختلاف با فتواهای دیگر شیوخ، موجب بروز دشمنیهایی از سوی ایشان میگردید، چندان که امیر مالقه او را به بازخواست کشانید و مستمریاش را قطع کرد؛ اما جذامی از آن مخمصه رهایی یافت، به خصوص که همگان او را دوست داشتند و وی را سخت
تکریم میکردند.
از اشعار او که ابن خطیب «فراوان» پنداشته، تنها ۵
بیت که بسیار ساده و عامی است، باز مانده
و شماری نیز سعی در رد اشعار وی کردهاند.
چنانکه ملاحظه شد، سفرها و گریزهای پیدرپی، هیچگاه مانع آن نشد که جذامی از یادگیری، آموختن و تألیف روی گرداند و به همین سبب، توانست آثار بسیاری پدید آورد؛ اما همۀ کتابها، به سبب همان کشاکشهای بیپایان از دست رفته است. فهرستی که
ابن فرحون و
ابن قاضی از آثار او ارائه کردهاند، جز در چند کتاب، مشترک است و گاه در نام کتابها اندکی اختلاف هست که آن را متذکر شدهایم.
سیوطی نیز به نام یا موضوعات برخی از این آثار اشاره کرده است.
در اینجا همگی آثار برشمردۀ او عرضه میشود:
۱.
اجوبة الاقناع و الاحساب عن مشکلات مسائل الکتاب ؛
۲.
الاحادیث الاربعون فیما ینتفع به القارئون و السامعون ؛
۳.
اختصار الانتصار لکتاب الایضاح من رسالة الافصاح ؛
۴.
ارشاد المسالک (السالک) فی بیان روایة (یا اسناد) زیاد عن مالک ؛
۵.
استواء النهج فی تحریم اللعب بالشطرنج ؛
۶.
اسعاف الطالب لسؤل فی المختار من نظم المسئول ؛
۷.
اطناب التکملة و التبریة فی اعراب البسملة و التصلیة ؛
۸.
اکمال الانفصال عن الاعراض عن اجهل الجهال ؛
۹.
املاء (فوائد) الدول فی ابتداء مقاصد الجمل ؛
۱۰.
انتفاع الطلبة النبهاء فی اجتماع السبعة القراء ؛
۱۱.
الانتصار لمالک من اعتراض حائک یقال له قرمور و ما هو یعرف بالعلم و لا مشهور ؛
۱۲.
تحبیر نظم الجمان فی تفسیر ام القرآن ؛
۱۳.
تفضیل صلاة الصبح للجماعة فی آخر وقتها المختار علی صلاة الصبح للمنفرد فی اول وقتها بالابتداء ؛
۱۴.
التوجیه الاسمی فی حذف التنوین من حدیث اسماء ؛
۱۵.
الجوابات المجمعة علی السؤالات المنوعة ؛
۱۶.
جواب البیان علی مصارمة (عن مصافحة) اهل هذا الزمان ؛
۱۷.
(الجواب) اللائح المعتمد علیه فی الرد علی من نسب رفع الخبر بلا الی سیبویه ؛
۱۸.
الجواب المختصر المروم فی تحریم سکنی المسلمین بلادالروم ؛
۱۹.
رسالة التوسل الی السول فی کیفیة الصلاة و السلام علی الرسول ؛
۲۰.
سحّ مزنة الانتخاب فی شرح خطبة الکتاب ؛
۲۱.
الصارم المشرفی فی الرد علی الزبیر الثقفی ؛
۲۲.
الفیصل المنتضی المهروز فی الرد علی من انکر صیام نیروز (من منع صوم یوم نیروز) ؛
۲۳.
القصائد الثلاثینیات و الفرائد اللزومیات فی مدح افضل العالمین و سیدالمتأخرین و المتقدمین ؛
۲۴.
المدائح العشریات و الحسام المسلول فی الانتصار لمدح الرسول ؛
۲۵.
مقال الانتهاض فی الانفصال عن الاعتراض؛ ۲۶. مناظرة الافحام لاهل الشهرة و الخصام ؛
۲۷.
منظوم الدرر فی شرح کتاب المختصر؛ ۲۸. منح (منهج) الضوابط المقسمة فی شرح قوانین المقدمة ؛
۲۹.
نصح المقالة فی شرح الرسالة .
(۱) ابن حجر عسقلانی، احمد، الدرر الکامنه، حیدرآباددکن، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۲) ابن خطیب، محمد، الاحاطه فی اخبار غرناطه، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۳) ابن فرحون، ابراهیم، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۴) ابن قاضی، احمد، درة الحجال، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
(۵) ابو اجفان، محمد، مقدمه بر الافادات و الانشادات (شاطبی).
(۶) ابو سلمان، خالد عبدالفتاح، مقدمه بر الاعتصامِ شاطبی، بیروت، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م.
(۷) بغدادی، هدیه.
(۸) خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۹) زرکلی، اعلام.
(۱۰) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۱۱) شاطبی، ابراهیم، الافادات و الانشادات، به کوشش محمد ابواجفان، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۲) عبدالحمید، محمد محییالدین، مقدمه بر الموافقات فی اصول الاحکامِ شاطبی، قاهره، مکتبه محمد علی صبیح.
(۱۳) کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م.
(۱۴) مخلوف، محمد، شجرة النور الزکیة، بیروت، ۱۳۵۰ق.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جذامی»، ج۱۷، ص۶۴۷۳.