• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جعفر بن ابی‌طالب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جعفر بن ابی طالب ملقب به ذوالجناحین و طیار امیر مهاجران به حبشه و فرمانده شهید سپاه اسلام در غزوه موته بود.





۱.۱ - اعراف گذرگاهی به بهشت

برخی مفسران، مقصود از «رجال» در آیه ۴۶ اعراف را جعفر و دیگر مردانی دانسته‌اند که در قیامت بر اعراف ، نظاره گر بهشتیان و دوزخیان‌اند.
وبینهما حجاب وعلی الاعراف رجال یعرفون کلا بسیماهم ونادوا اصحاب الجنة ان سلام علیکم لم یدخلوها وهم یطمعون (و ميان آن دو (گروه) حايلى است و بر اعراف مردانى هستند كه هر يك (از آن دو دسته) را از سيمايشان مى‌ شناسند و بهشتيان را كه هنوز وارد آن نشده و(لى) (بدان) اميد دارند آواز مى‌ دهند كه سلام بر شما.)
[۴] روض الجنان، ج۸، ص۲۰۹.

«در تعقيب آيات گذشته كه گوشه‌اى از سرگذشت بهشتيان و دوزخيان را بيان مى‌كرد، در اين آيات درباره «اعراف» كه منطقه‌اى است حدّ فاصل ميان بهشت و دوزخ ، با ويژگى‌هاى خاص، سخن مى‌گويد.
نخست به حجابى كه در ميان بهشتيان و دوزخيان كشيده شده است اشاره كرده، مى‌فرمايد: «ميان اين دو گروه حجابى قرار دارد» «وَ بَيْنَهُما حِجابٌ».
از آيات بعد، چنين استفاده مى‌شود كه: حجاب مزبور همان «اعراف» است كه مكان مرتفعى است ميان اين دو گروه، كه مانع از مشاهده يكديگر مى‌شود، ولى وجود چنين حجابى مانع از آن نيست كه آواز و صداى يكديگر را بشنوند چنان كه در آيات قبل گذشت، بسيار ديده‌ايم كه همسايگان مجاور، از پشت ديوار با يكديگر سخن مى‌گويند و از حال يكديگر جويا مى‌شوند، در حالى كه يكديگر را نمى‌بينند.
البته كسانى كه بر «اعراف» يعنى قسمت‌هاى بالاى اين مانع مرتفع قرار دارند، هر دو گروه را مى‌توانند ببينند.»

۱.۲ - شهدای صدر اسلام

همچنین نزول آیه ۲۳ احزاب را درباره وی و دیگر همرزمانش دانسته‌اند که در جنگ موته شهید شدند.
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا (از ميان مؤمنان مردانى‌ اند كه به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به شهادت رسيدند و برخى از آنها در (همين) انتظارند و (هرگز عقيده خود را) تبديل نكردند.)
«راغب گفته کلمه ((نحب)) به معناى نذرى است که محکوم به وجوب باشد، مثلا وقتى گفته مى شود ((فلان قضى نحبه)) معنایش ‌ این است که فلانى به نذر خود وفا کرد، و در قرآن آمده ((فمنهم من قضى نحبه و منهم من ینتظر)) که البته منظور از آن ، مردن است ، همچنان که مى گویند: ((فلان قضى اجله - فلانى اجلش را به سر رساند)) و یا مى گویند ((فلان استوفى اکله - فلانى رزق خود را تا به آخر دریافت کرد)) و یا مى گویند: ((فلان قضى من الدنیا حاجته - فلانى حاجتش را از دنیا برآورد.»
«در ميان اين تفسيرها، هيچ منافاتى نيست، چرا كه آيه مفهوم وسيعى دارد و همه شهداى اسلام را كه قبل از ماجراى جنگ « احزاب » شربت شهادت نوشيده بودند شامل مى‌شود، و منتظران نيز تمام كسانى بودند كه در انتظار پيروزى و شهادت به سر مى‌بردند، و افرادى همچون « حمزه سيد الشّهدا» عليه السلام و «على» عليه السلام در رأس اين دو گروه قرار داشتند.»

۱.۳ - مخلصین و صابران

از وی و دیگر مهاجران به حبشه در ذیل آیات دیگری از جمله آیه ۱۰ سوره زمر یاد شده است.
قل یا عباد الذین آمنوا اتقوا ربکم للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنة وارض الله واسعة انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب (بگو اى بندگان من كه ايمان آورده ‌ايد از پروردگارتان پروا بداريد براى كسانى كه در اين دنيا خوبى كرده‌ اند نيكى خواهد بود و زمين خدا فراخ است بى ‌ترديد شكيبايان پاداش خود را بى‌ حساب (و) به تمام خواهند يافت.)
«((و ارض اللّه واسعة)) - این جمله تحریک و تشویق ایشان است به مهاجرت کردن از مکه ، به خاطر این که توقف در مکه براى مؤمنین به رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) دشوار بود، و مشرکین هر روز بیشتر از روز قبل سختگیرى مى کردند و ایشان را دچار فتنه و گرفتارى مى نمودند البته آیه شریفه از نظر لفظ عام است و اختصاص به مهاجرت از مکه ندارد. بعضى از مفسرین گفته اند: ((مراد از ارض اللّه بهشت است مى فرماید: بهشت وسیع است ، و در آن مزاحمتى نیست ، پس در صدد به دست آوردن آن به وسیله اطاعت و عبادت باشد)) و لیکن این معنا از لفظ آیه بعید است .»
«سومين دستور، تشويق به « هجرت » از مراكز شرك و كفر و آلوده به گناه است مى‌گويد: «زمين خداوند وسيع است» «وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ».
كه در حقيقت پاسخى است به بهانه‌جويان سست اراده‌اى كه مى‌گفتند: ما در سرزمين «مكّه» به خاطر سيطره حكومت مشركان، قادر به انجام وظائف الهى خود نيستيم، قرآن مى‌گويد: سرزمين خدا محدود به «مكّه» نيست، «مكّه نشد مدينه » دنيا پهناور است، تكانى به خود دهيد، و از مراكز آلوده به شرك و كفر و خفقان، كه مانع آزادى و انجام وظائف شما است، به جاى ديگر، نقل مكان كنيد.
مسأله هجرت، يكى از مهمترين مسائلى است كه نه تنها در آغاز اسلام ، اساسى‌ترين نقش را در پيروزى حكومت اسلامى ايفا كرد، و به همين دليل پايه و سرآغاز تاريخ اسلامى شد، در هر زمان ديگر نيز از اهميت فوق‌العاده‌اى برخوردار است كه: از يكسو، مؤمنان را از تسليم در برابر فشار و خفقان محيط بازمى‌دارد، و از سوئى ديگر، عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان است.
قرآن مجيد، مى‌گويد: «به هنگام قبض روح ظالمان و مشركان، فرشتگان قبض روح، مى‌پرسند: شما در چه حال بوديد؟ در جواب مى‌گويند: ما مستضعف بوديم و در سرزمين خود تحت فشار، ولى فرشتگان به آنها پاسخ مى‌دهند: مگر سرزمين الهى پهناور نبود؟ چرا مهاجرت نكرديد؟»


۱. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۹۷.    
۲. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۲، ص۳۵۱.    
۳. اعراف/سوره۷، آیه۴۶.    
۴. روض الجنان، ج۸، ص۲۰۹.
۵. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج۷، ص۲۱۲.    
۶. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۴، ص۲۶۱.    
۷. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۶، ص۲۲۶.    
۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۳.    
۹. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۵، ص۱۲۲.    
۱۰. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۶، ص۴۳۴.    
۱۱. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۷، ص۳۶۵-۳۶۶.    
۱۲. زمر/سوره۳۹، آیه۱۰.    
۱۳. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، ج۱۵، ص۲۴۰.    
۱۴. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۳۷۱.    
۱۵. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۹، ص۴۲۱-۴۲۲.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جعفر بن ابی طالب».    



جعبه ابزار