• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جمع زید بن ثابت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وصیت پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) جمع قرآن بود تا مانند تورات یهود در معرض ضایع شدن قرار نـگـیـرد
[۱] محمد بن ابراهیم، تفسیر قمی، ص۷۴۵.
علی (علیه‌السّلام) پس از رحلت پیامبر از وصیت تبعیت کرد و به این مهم پرداخت و آن را عرضه داشت، ولی به دلایلی پذیرفته نشد اما از آن جایی که قرآن اولین مرجع تشریع آیین اسلام و زیربنای ساخت جامعه اسلامی است، ضرورت داشت خلفای وقت از دیگر کاتبان کلام الهی استفاده کنند تا با جمع قرآن از روی قطعات چوب و استخوان و سینه‌های حافظان قرآن، آن را ضبط کنند و خـلا از دسـت رفتن هفتاد تن و بنابر قولی چهارصد تن از حافظان قرآن را که در جنگ یمامه به شهادت رسیدند، جبران کنند.
[۲] ابن حجر عسقلانی، فـتح الباری، ج۷، ص۴۴۷.
(در آن واقعه ۳۶۰ تن از مهاجرین و انصار از شهر مدینه و ۳۰۰ تن از مهاجرین ساکن در غیر مدینه و ۳۰۰ تن از تابعین کشته شده بودند.
[۳] طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۶.
)



ابوبکر از زید بن ثابت خواست تا قرآن را جمع آوری کند زید می‌گوید: (ابوبکر مرا فـراخواند، و پس از مشاوره با عمر (که در آن جابود) گفتک بسیاری از قاریان و حافظان قرآن در حـادثـه یـمـامه کشته شده‌اند و بیم آن می‌رود که در موارد دیگر نیز گروهی دیگر کشته شوند و قسمت عمده قرآن از بین برود آنگاه جمع آوری قرآن را مطرح ساخت گفتم: چگونه می‌خواهید کـاری کنید که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن را انجام نداد؟
گفتند: این کار ضرورت دارد و باید انجام شود و آن انـدازه سخن گفتند و به من اصرار ورزیدند تا آن را پذیرفتم آنگاه ابوبکر به من گفت: می‌بینم کـه جوان عـاقلی هستی و هرگز ما به تو اندیشه ناروا نمی‌داریم تو کاتب وحی رسول خدا بودی، ایـن کـار را دنـبـال کـن و به خوبی انجام ده) زید می‌گوید: (سنگینی این کار که بر من تحمیل شـده بـود از تحمل کوه گران سخت‌تر بود، ولی به ناچار آن را پذیرفتم و قرآن را که بر صفحاتی از سنگ و چوب نوشته شده بود، جمع آوری کردم).
[۴] بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۲۲۵.
[۵] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۷.
[۶] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳ ،ص ۵۶.
[۸] مصاحف سجستانی، ص۶.



زید به جمع آوری قرآن مشغول شد و قرآن را از صورت پراکندگی درآورد و در یک جا فراهم کرد او‌ایـن کـار را با هم کاری گروهی از صحابه انجام داد نخستین اقدام وی آن بود که اعلام کرد: هر کـس هـرچـه از قـرآن نزد خود دارد، بیاورد یعقوبی می‌گوید: (وی گروهی مرکب از ۲۵ نفر را تـشـکـیل داد)
[۹] احمد بن ابو یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۳.
و خود ریاست آن گروه را بر عهده گرفت این گروه هر روز در مسجد گـردهـم مـی‌آمـدنـد و افرادی که آیه یا سوره‌ای از قرآن در اختیار داشتند به این گروه مراجعه مـی‌کـردنـد.

۲.۱ - آوردن دو شاهد

این گروه از هیچ کس، هیچ چیز را به عنوان قرآن نمی‌پذیرفتند، مگر آن که دو شاهد ارائه دهند که آن چه آورده است جز قرآن است شاهد اول نسخه خطی، یعنی نوشته‌ای که حکایت از وحـی قـرآنی داشته باشد شاهد دوم شاهد حفظی، یعنی دیگران نیز شهادت دهند که آن را از زبان پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیده‌اند در این جا دو نکته قابل توجه است:

۲.۲ - پذیرش آیه از خـزیـمـة بن ثابت

از خزیمة بن ثابت انصاری (خـزیمة بن ثابت انصاری به (ذو الشهادتین) لقب یافت، زیرا او در تمامی جنگ‌های پیامبر حضور داشت و از نزدیکان و شیفتگان مولی علی بود در واقعه صفین و جمل شرکت داشت و اوست کـه حـدیـث (تـقتل عماراالفئة الباغیة) را در واقعه صفین روایت کرد او برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که از اعرابی اسبی خریده بود شهادت داد، که با آن که ندیده بود، صرفا چون طرف دعوا پیامبر است به حق سخن می‌گوید، لذا حضرت شهادت او را دو شهادت قرار داد ) دو آیه آخر سوره برائت بدون شاهد پذیرفته شد، زیرا پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شهادت او را به جای شهادت دو نفر قرار داده بود.
[۱۱] مصاحف سجستانی، ص۹-۶.


۲.۳ - عدم پذیرش آیه از عمر

از عمر بن خطاب عبارت (الشیخ و الشیخة اذا زنیا فارجموهما البتة) که گمان می‌کرد آیه قـرآن اسـت، پذیرفته نشد از وی شاهد خواستند، نتوانست ارائه دهد و بر هر کس عرضه کرد انکار نـمـود کـه از پیامبر چنین چیزی شنیده باشد عمر تا آخر عمر بر صحت آن اصرار داشت و همواره مـی‌گـفـت: (اگـر مردم نمی‌گفتند عمر چیزی بر قرآن افزود، هرآینه این آیه را در قرآن درج می‌کردم).


بـدیـن کـیفیت، زید آیه‌ها و سوره‌های قرآن را جمع آوری کرد و آن را از پراکندگی و خطر از بین رفتن نجات داد هر سوره که کامل می‌شد در صندوقچه مانندی از چرم به نام (ربعه) قرار می‌داد تـا آن کـه سوره‌ها یکی پس از دیگری کامل شد ولی هیچ گونه نظم و ترتیبی بین سوره‌ها به وجود نـیـاورد
[۱۳] ابـن کـثیر القرشی الدمشقی، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۶۱.
[۱۵] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۵۸.
[۱۸] احمد امین مصری، فجرالاسلام، ص۱۹۵.



‌ایـن صحیفه‌ها، که سوره‌های قرآنی برآن نگاشته شده بود، پس از اتمام به ابوبکر سـپـرده شد این مجموعه پس از ابوبکربه عمر انتقال یافت و پس از وفات وی نزد دخترش حفصه نـگهداری شد و هنگام یکسان کردن مصحف‌ها، عثمان آن را به عاریت گرفت تا نسخه‌های دیگر قـرآن را بـا آن مقابله کند و سپس آن را به حفصه باز گردانید چون حفصه درگذشت، مروان که ازجانب معاویه والی مدینه بود، آن را از ورثه حفصه گرفت و از بین برد.
[۲۰] باقلانی، ابوبکر، التمهید، ج۱، ص۳۰۰.



۱. محمد بن ابراهیم، تفسیر قمی، ص۷۴۵.
۲. ابن حجر عسقلانی، فـتح الباری، ج۷، ص۴۴۷.
۳. طبری، محمدبن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۵۱۶.
۴. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۶، ص۲۲۵.
۵. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۴۷.
۶. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۳ ،ص ۵۶.
۷. زرکشی، البرهان، ج۱، ص۲۳۳.    
۸. مصاحف سجستانی، ص۶.
۹. احمد بن ابو یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱۳.
۱۰. ابن اثیر، اسد الغابة، ج۲، ص۱۱۴.    
۱۱. مصاحف سجستانی، ص۹-۶.
۱۲. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۱، ص۳۲۷.    
۱۳. ابـن کـثیر القرشی الدمشقی، تفسیر ابن کثیر، ج۱، ص۲۶۱.
۱۴. زرکشی، البرهان، ج۲، ص۳۵.    
۱۵. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۵۸.
۱۶. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۹، ص۱۶.    
۱۷. زرقانی، مناهل العرفان، ج۱، ص۲۵۴.    
۱۸. احمد امین مصری، فجرالاسلام، ص۱۹۵.
۱۹. ابن حجر قسطلانی، ارشاد الساری فی شرح البخاری، ج۷، ص۴۴۹.    
۲۰. باقلانی، ابوبکر، التمهید، ج۱، ص۳۰۰.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «جمع زید بن ثابت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۱۱/۲۶.    



جعبه ابزار