جهل جنین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق آیه
قرآن جنین، فاقد هرگونه
علم و
دانش قبل از
تولد است.
والله اخرجکم من بطون امهـتکم لا تعلمون شیــا وجعل لکم السمع والابصـر والافـدة لعلکم تشکرون. «و
خداوند شما را از
شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمی دانستید و برای شما،
گوش و
چشم و
عقل قرار داد، تا
شکر نعمت او را بجا آورید.»
این
آیه به وضوح می گوید
انسان در آغاز تولد، مطلقا علمی نداشته، بنا بر این هر چه کسب کرده بعد از تولد و بوسیله ابزاری که خدا در اختیارش قرار داده بوده است.
در اینجا این سؤال پیش می آید که چگونه
قرآن می گوید به هنگام خارج شدن از محیط
جنین هیچ چیز نمی دانستید در حالی که ما دارای یک سلسله
علوم فطری هستیم، مانند آگاهی از
توحید و
خداشناسی و همچنین مسائل بدیهی (مثل عدم اجتماع نقیضین و یا اینکه مثلا کل از جزء بزرگتر است و یا در مسائل اجتماعی و اخلاقی مانند حسن
عدالت و
قبح ظلم، و امثال اینها) همه اینها علومی هستند که در نهاد ما از آغاز قرار داشته و با ما از
مادر متولد شده است، پس چگونه قرآن می گوید در آغاز تولد هیچ نمی دانستید.
آیا حتی علم ما به وجود خویشتن که
علم حضوری محسوب می شود نیز وجود نداشت و از طریق "سمع و بصر و افئده" (گوش و چشم و عقل) بدست آمد؟
در پاسخ این سؤال می گوئیم: بدون شک حتی این
علوم بدیهی و ضروری و فطری در آن لحظه به صورت "فعلیت" در انسان نبود، تنها استعداد و قوه آن در نهاد آدمی وجود داشت، و به تعبیر دیگر، ما، در لحظه تولد از همه چیز
غافل بودیم حتی از خویشتن خویش، ولی درک بسیاری از حقایق به صورت بالقوه در ما نهفته بود، کم کم چشم ما قدرت بینایی پیدا کرد و گوش قدرت شنوایی، و عقل قدرت درک و تجزیه و تحلیل یافت و ما از این مواهب سه گانه الهی بهره مند شدیم، نخست تصورات بسیاری از اشیاء را از طریق حس درک کردیم، و آن را به عقل سپردیم سپس از آنها مفاهیم کلی، و کلی تر، ساختیم و از طریق "تعمیم" و "تجرید" به حقایق عقلی دست یافتیم.
قدرت تفکر ما به جایی می رسد که از خویشتن (به عنوان یک علم حضوری آگاه می شویم) سپس علوم و دانشهایی که بصورت بالقوه در نهاد ما بود، جان می گیرد و فعلیت پیدا میکند، و ما این علوم بدیهی و ضروری را پایهای قرار می دهیم برای شناخت
علوم نظری و غیر بدیهی.
بنا بر این عمومیت و کلیت آیه که می گوید: در آغاز تولد هیچ نمی دانستید تخصیص و استثنایی بر نداشته است.
اینکه فرمود: "و الله اخرجکم من بطون امهاتکم" اشاره است به تولد، و جمله "لا تعلمون شیئا" حال از ضمیر خطاب است، یعنی شما را از رحمهای مادرانتان متولد کرد، در حالی که شما از این معلوماتی که بعدا از طریق
حس و
خیال و عقل درک کردید خالی بودید.
این آیه نظریه علماء نفس را تایید می کند که می گویند: لوح نفس
بشر در ابتدای تکونش از هر نقشی خالی است- به طوری که گفته شد- و بعدا به تدریج چیزهایی در آن نقش می بندد.
البته این درباره علم انسان است به غیر خودش، چون
عرفا علم به خویشتن را "یعلم شیئا" نمی گویند، دلیل قرآنی بر این مطلب قول خدای تعالی است که در آیات قبلی درباره کسی که به حد ارذل العمر (پیری) برسد می فرمود: "لکی لا یعلم بعد علم شیئا" چون این از ضروریات است که چنین کسی در چنین حالی عالم به نفس خود هست و هر چه پیرتر شود نسبت به خودش
جاهل نمی شود.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «جهل جنین».