حجب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حَجْب (به فتح حاء و سکون جیم) و
حِجاب (به کسر حاء)، یکی از مفردات به کار رفته در
قرآن کریم به معنای پنهان کردن، پرده و منع از دخول است.
حَجْب و حجاب هر دو
مصدر و به معنی پنهان کردن و منع از دخول است.
حجاب به معنی پرده نیز است.
(وَ مِنْ بَیْنِنا وَ بَیْنِکَ حِجابٌ) (و ميان ما و تو گويا حجابى وجود دارد)
(کَلَّا اِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ یَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ) «حقا که آنها آن روز از پروردگارشان در پردهاند و یا از
رحمت خدا ممنوعاند.»
(وَ اِذا سَاَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَ مِنْ وَراءِ حِجابٍ..) «چون از زنان پیغمبر متاعی خواستید از پس پرده بخواهید.» این همان
آیه حجاب درباره زنان آن حضرت است و با تنقیح مناط شامل زنان دیگر هم میشود و این غیر از پوشیده بودن زن از نامحرم است که در
سوره نور آمده بعضیها از این آیه چنین فکر کردهاند که زن مطلقا باید در پس پرده و حجاب باشد، غافل از آنکه مضمون آیه چیز دیگری است.
(وَ ما کانَ لِبَشَرٍ اَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ اِلَّا وَحْیاً اَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ اَوْ یُرْسِلَ رَسُولًا فَیُوحِیَ بِاِذْنِهِ ما یَشاءُ اِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ) (و امكان ندارد
خدا با هيچ انسانى سخن بگويد، مگر از راه
وحی يا از پشت حجابى (همچون ايجاد صوت)، يا رسولى (فرشتهاى) مىفرستد و به فرمان خود آنچه را بخواهد وحى مىكند؛ چرا كه او بلند مقام و
حکیم است.)
آیه شریفه در بیان سخن گفتن خدا با
انبیاء است و آن از سه قسم خارج نیست:
۱- وحی بدون واسطه و آن ظاهرا آن است که خدا به قلب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) القا کند.
۲- سخن گفتن از پس پرده مثل حضرت موسی (علیهالسّلام) که خدا کلام و صدا آفرید و موسی (علیهالسّلام) شنید: (وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلِیماً) (و خداوند با موسى (علیهالسّلام) سخن گفت.) (تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کَلَّمَ اللَّهُ...) (ما بعضى از آن پيامبران را بر بعضى ديگر برترى بخشيديم؛ برخى از آنها، خدا با او سخن مىگفت)
۳- آمدن ملک و آوردن وحی است مثل آمدن جبرئیل (علیهالسّلام).
ناگفته نماند: هر سه قسم، سخن گفتن خداست اعمّ از آنکه اطلاق کلام در این مورد حقیقت باشد یا مجاز. زیرا هر سه قسم استثناء است از «ما... یُکَلِّمَهُ» و نیز ناگفته نماند قسم اوّل در انبیاء و غیر انبیاء است مثلا درباره مادر موسی آمده
(وَ اَوْحَیْنا اِلی اُمِّ مُوسی اَنْ اَرْضِعِیهِ...) (اِذْ اَوْحَیْنا اِلی اُمِّکَ ما یُوحی) و نیز درباره بعضی حشرات و غیره آمده
(وَ اَوْحی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ) (وَ اَوْحی فِی کُلِّ سَماءٍ اَمْرَها) باید وحی انبیاء مرتبه اعلای آن باشد که آنان یقین میکردند این القاء حتما از جانب خداست. مشروح سخن در (و ح ی) خواهد آمد.
(وَ اِذا قَرَاْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً) چون «مَسْتُوراً» صفت حجاب است لذا این حجاب غیر مرئی است:
مؤمن و غیر مؤمن مثل عالم و غیر عالم با آنکه در کنار همند از هم بیگانهاند و فاصله زیاد دارند و به زبان هم آشنا نیستند و میانشان پرده نامرئی وجود دارد که از هم جداشان میکند. تعجّب
نادان از
دانا بیش از تعجّب دانا از نادان است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حجب»، ج۲، ص۱۰۳-۱۰۵.