حجیت اجماع منقول
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به صحّت
استناد و
احتجاج به
اجماع منقول به
خبر واحد یا
خبر متواتر،
حجیت اجماع منقول گفته می شود.
حجیت اجماع منقول، به معنای صحت
تمسک و احتجاج به آن، از سوی
شارع نسبت به
مکلف _ و به عکس _ است که لازمه آن
منجزیت - در صورت
اصابت به واقع - و
معذریت - در صورت عدم اصابت به واقع - می باشد.
اجماع منقول، اگر نقل آن به حد تواتر برسد، در
حکم اجماع محصل بوده و
حجت است، اما اگر نقل آن به اندازه خبر واحد باشد، درباره حجیت آن میان اصولی ها
اختلاف است و هر یک از آنان، به حسب مبانی خود نظر متفاوتی ارائه نموده اند؛ کسانی که خبر واحد را حجت نمی دانند، اجماع منقول به خبر واحد را نیز حجت نمی دانند و کسانی که خبر واحد را حجت می دانند، در مورد اجماع منقول اختلاف دارند.
برخی میان خبر واحد حدیثی و اجماع منقول به خبر واحد، فرق نگذاشته و گفته اند: چون هر دو، خبر واحدی است که از
رأی امام( ع )
حکایت می نماید، بنابراین هر دو معتبر و حجت هستند. برخی دیگر همانند "
مرحوم نایینی" به تفصیل معتقد شده و گفته اند: اجماع منقول به خبر واحد باید به صورت
اخبار از طریق
حس باشد و طبق این مبنا، نقل، گاهی به صورت نقل
سبب است؛ یعنی دیدگاه ها و فتواهای
علما که سبب
کشف از رأی
معصوم( ع ) است نقل می شود. و گاهی به صورت نقل
مسبب می باشد؛ یعنی خود رأی معصوم ( ع ) به طور مستقیم نقل می شود. در صورتی که اجماع منقول به خبر واحد به صورت نقل سبب باشد، چون اخبار از حس است، تحت عموم
ادله حجیت خبر واحد می گنجد و
حجت می شود؛ اما اگر به صورت نقل مسبب باشد، چون اخبار از
حدس است، از طریق حجیت خبر واحد، حجت نمی گردد، مگر طبق نظر کسانی که به حجیت
اجماع حدسی معتقد هستند، در صورتی که حدس قریب به حس باشد.
برخی دیگر چون مرحوم "
شیخ انصاری " تفصیل دیگری داده اند، به این صورت که اگر
ناقل اجماع، اجماع همه علما را در همه اعصار نقل کند، به گونه ای که برای ناقل،
حدس قطعی به رأی معصوم (ع) پیدا شود، این اجماع منقول حجّت است، زیرا نازل منزله اخبار از حس می باشد، و اگر
حدس ظنی پدید آید و اجماعی را نقل کند که از راه
قانون لطف، نسبت به رأی معصوم (ع) قطع حاصل شود، چنین اجماع منقولی
اعتبار ندارد.
در مسئله، دیدگاه های دیگری نیز وجود دارد که با مبانی معتقدان به حجیت اجماع محصل، مناسبت دارد؛ برای نمونه، "
شهید صدر " اجماع منقول را به هیچ وجه حجت نمی داند، زیرا نظر امام ( ع ) از طریق حدس و
اجتهاد به دست می آید. البته کشف
اتفاق علما در مسئله، حسی است و تنها همان حجت است.
مکارم شیرازی، ناصر، انوارالاصول، ج۲، ص۳۹۲.
بحر العلوم، محمد، الاجتهاد اصوله و احکامه، ص۷۵.
نائینی، محمد حسین، فوائدالاصول، ج۳، ص۱۴۹.
قوانین الاصول ج۱، ص۳۸۴.
کفایة الاصول ج۱،ص۲۸۸.
معالم الدین و ملاذ المجتهدین ص۱۸۰.
فرائد الاصول ج۱، ص۱۷۹.
الوافیة ج۱، ص۸۱.
الوافیة ج۱، ص۱۵۵.
جناتی، محمد ابراهیم، منابع اجتهاد ازدیدگاه مذاهب اسلامی، ص۲۱۴.
مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۲، ص۱۰۷.
مشکینی، علی، تحریرالمعالم، ص۱۵۷.
فاضل لنکرانی، محمد، سیری کامل دراصول فقه، ج۱۰، ص۲۹۱.
فاضل لنکرانی، محمد، ایضاح الکفایة، ج۴، ص۲۴۴.
صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۱۷۳.
سایت مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی