• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حرف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: حرف (ابهام‌زدایی).

حَرْف (به فتح حاء و سکون راء)، از واژگان قرآن کریم به معنای طرف و میل کردن به یک طرف است. مشتق این واژه در قرآن کریم به صورت مُتَحَرِّفا (به ضم میم و فتح تاء و حاء) به معنای کسی که به یه طرفی میل می‌کند، آمده است. تحریف نیز که از ریشه همین واژه گرفته شده، به همین معنا می‌باشد.



حَرْف به معنی طرف است. حرف هر چیز، طرف آن است، مثل: حرف شمشیر، حرف کشتی، حرف کوه.


(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلی‌ حَرْفٍ‌ فَاِنْ اَصابَهُ خَیْرٌ اطْمَاَنَّ بِهِ وَ اِنْ اَصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلی‌ وَجْهِهِ...) «بعضی از مردم خدا را بر طرفی عبادت می‌کند اگر خیری به او رسید به آن خاطر جمع می‌شود و اگر امتحانی پیش آید روی بگرداند.» یعنی این شخص در وسط و حقیقت بندگی نیست و در گوشه آن قرار گرفته لذا با خیری مطمئن و با امتحانی رو گردان می‌شود «فَاِنْ اَصابَهُ» «حرف» را تفسیر می‌کند.
متحرّف کسی است که به یک جانب میل می‌کند. مثل‌: (وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ اِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَوْ مُتَحَیِّزاً اِلی‌ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ‌) (و هر كس در آن هنگام به آنها پشت كند به غضب خدا گرفتار خواهد شد... مگر آنكه هدفش از كناره‌گيرى، تجديد نيرو براى حمله مجدد و يا پيوستن به گروهى از مجاهدان باشد.) آیه در خصوص حرمت فرار از جنگ است مگر کسی که برای جنگ به محلّی و جانبی میل کند و یا خود را به کنار دسته دیگر از مجاهدین برساند که این عقب‌نشینی فرار نیست بلکه یافتن‌ موضع محکم و یا لاحق شدن به دسته دیگر است. یعنی: هر که آن روز پشت به دشمنان کند با غضب خدا هم قرین شده مگر آنکه پشت کردن برای موضع گرفتن در ناحیه‌ای و لاحق شدن بدیگران باشد.


تحریف شی‌ء، به یک طرف بردن آن است مثل‌: (مِنَ الَّذِینَ‌هادُوا یُحَرِّفُونَ‌ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ...) (وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَ‌ یُحَرِّفُونَهُ‌ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ...)
راغب گوید: تحریف کلام آن است که آن را در گوشه‌ای از احتمال قرار بدهی که بتوان به دو وجه حمل کرد. علی هذا معنی آن محتمل کردن کلام صریح است‌ «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» هم قرینه آن است یعنی پس از آنکه مراد از آن کلام را دانستند آن را از معنای صریح منحرف می‌کردند مثلا می‌گفتند: مراد از این جمله خاتم پیغمبران نیست بلکه جبرئیل است ظاهرا از (یُحَرِّفُونَ‌ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ‌) همین معنی مراد است و یا جای کلمه‌ها را عوض کرده و طور دیگر جابجا می‌کردند، شاید هر دو تحریف را انجام می‌داده‌اند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۲۰.    
۲. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۲، ص۴۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۳۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۸.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح تاج اللغة، ج۴، ص۱۳۴۲.    
۶. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۳، ص۱۲۶.    
۷. حج/سوره۲۲، آیه۱۱.    
۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۳۶.    
۹. انفال/سوره۸، آیه۱۶.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۳۷-۳۸.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۵-۴۶.    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۷۵.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۲۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "حرف"، ج۲، ص۱۲۰-۱۲۱.    






جعبه ابزار