• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حزب شیطان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در کلام امیر المومنین امام علی (علیه‌السّلام) شیطان گناه را در چشم یاران و دوستدارانش آراسته جلوه می‌دهد..



• «فی صفه الشیطان: اعترته الحمیه، و غلبت علیه الشقوه، و تعزز بخلقه النار، و استهون خلق الصلصال؛
در وصف شیطان می‌فرماید: تعصب او را فرا گرفت و بدبختی بر وی چیره گشت و به این که از آتش آفریده شده است مغرور شد و تکبر ورزید و حضرت آدم (علیه‌السّلام) را برای این که از پاره‌ای گل خشکیده آفریده شده بود، خوار شمرد.»


• «الشیطان موکل به، یزین له المعصیه لیرکبها، و یمنیه التوبه لیسوفها؛ شیطان گماشته و همراه اوست،گناه را در نظرش می‌آراید تا آن را مرتکب شود و او را به توبه امیدوار می‌کند، تا در آن تعلل و تاخیر ورزد.»


• «احمد الله و استعینه علی مداحر الشیطان و مزاجره، و الاعتصام من حبائله و مخاتله؛ خدا را می‌ستایم و در اموری که باعث راندن و دور کردن شیطان و محفوظ ماندن از دام‌ها و نیرنگ هایش می‌شود، از او یاری می‌طلبم.»


• «ان الشاذ من الناس للشیطان، کما ان الشاذ من الغنم للذئب؛ هر آن کس که از مردم به یکسو شود گرفتار (دام) شیطان گردد، همچنان که گوسفند تنها مانده طعمهگرگ باشد.»


• «اسکن سبحانه ادم دارا ارغد فیها عیشه، و امن فیها محلته، و حذره ابلیس و عداوته، فاغتره عدوه نفاسه علیه بدار المقام و مرافقه الابرار، فباع الیقین بشکه؛ خدای سبحان، آدم را در سرایی پرنعمت و امن سکونت داد و او را از ابلیس و دشمنی وی برحذر داشت. پس، دشمن آدم، چون او را در سرای جاودانی و همدم نیکوکاران می‌دید، بر وی حسد برد و او را فریفت و آدم یقین را به شکش فروخت.»


• «انما بدء وقوع الفتن اهوا تتبع... فهنالک یستولی الشیطان علی اولیائه، و ینجو الذین سبقت لهم من الله الحسنی؛ در حقیقت نقطه آغاز فتنه‌ها و گمراهی‌ها، پیروی از هواهای نفس است... در این جاست که شیطان بر دوستان خود استیلا می‌یابد، اما کسانی که بیشتر لطف خدا شامل حالشان گشته است (از سلطه شیطان) می‌رهند.»


• «من کتاب له الی الحارث الهمدانی: و احذر الغضب فانه جند عظیم من جنود ابلیس؛ امام علی (علیه‌السّلام) در نامه خود به حارث همدانی می‌فرماید: از خشم دوری کن؛ زیرا که خشم یکی از سپاهیان بزرگ ابلیس است.»


• «من کتاب له الی معاویه: فاحذر یوما یغتبط فیه من احمد عاقبه عمله، و یندم من امکن الشیطان من قباده فلم یجاذبه؛ از روزی بترس که مسرور و شادمان شود کسی که عاقبت کار خود را پسندیده کند و پشیمان گردد کسی که زمام خود را به دست شیطان سپرده و برای گرفتن زمامش را دست شیطان تلاشی ننموده است.»


• «الا فالحذر الحذر من طاعه ساداتکم و کبرائکم... و لا تطیعوا الادعیا... اتخذهم ابلیس مطایا ضلال، و جندا بهم یصول علی الناس، و تراجمه ینطق علی السنتهم؛ هلا! از پیروی مهتران و بزرگان خود را حذر کنید، حذر... و از بی بته‌های مدعی شرافت و بزرگی فرمان نبرید... ابلیس آنان را مرکب گمراهی کرده و سپاهی که با آن بر مردم می‌تازد و مقهورشان می‌سازد و سخنگویانی که از زبانشان سخن می‌گویند.»


• «لقد سمعت رنه الشیطان حین نزل الوحی علیه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقلت: یا رسول الله! ما هذه الرنه؟ فقال: هذا الشیطان قد ایس من عبادته؛ زمانی که وحی بر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نازل شد، من شیون شیطان را شنیدم؛ پرسیدم: ‌ای رسول خدا! این چه شیونی است؟ فرمود: شیطان بود که از عبادت خود (توسط مردم) نومید شد.»


• «و قد اصبحتم فی زمن لا یزداد فیه الشیطان فی هلاک الناس الا طمعا؛ شما در زمانی هستید که شیطان در هلاکت و نابودی مردم طمع بسته است.»


• «اتخذوا التواضع مسلحه بینکم و بین عدوکم ابلیس و جنوده؛ فان له من کل امه جنودا و اعوانا، و رجلا و فرسانا؛ فروتنی را انبار اسلحه میان خود و دشمنان، ابلیس و سپاهیانش کنید؛ زیرا او در هر امتی لشکریان و یاران، و نیروهای پیاده و سواره دارد.»


• «افرایتم جزع احدکم من الشوکه تصیبه، و العثره تدمیه، و الرمضا تحرقه؟ فکیف اذا کان بین طابقین من نار، ضجیع حجر، و قرین شیطان؟؛ آیا دیده‌اید که چون به بدن یکی از شما خاری فرو رود و با لغزشی تنش را خونین سازد و یا ریگ گرم (بیابان) بدنش را بسوزاند، چگونه فریاد و فغان می‌کند؟ پس هنگامی که میان دو طبقه آتش فرو افتد و همبستر سنگ‌های داغ و همنشین شیطان گردد، چه کار می‌کند؟ و چه حالتی به او دست دهد؟»


• «اصدفوا عن نزغاته و نفثاته، و اقبلوا النصیحه ممن اهداها الیکم، و اعقلوها علی انفسکم؛ از وسوسه‌های (شیطان) روی گردان شوید، و سخن کسی که همه شما را پند و اندرز می‌دهد بپذیرد و آن را برای خویش نگه دارید.»


• «اتق الله فی نفسک، و نازع الشیطان قیادک؛ از خدا بترس، و با شیطان که در رام کردن تو می‌کوشد، بستیز! »


• «من خطبه له حین بلغه خیر الناکثین بیعت: الا و ان الشیطان قد ذمر جزبه، و استجلب جلبه، لیعود الجور الی اوطانه، و یرجع الباطل الی نصابه. و الله ما انکروا علی منکرا، و لا جعلوا بینی و بینهم نصفا؛ قسمتی از خطبه آن حضرت که با شنیدن خبر بیعت شکنان ایراد فرمود: هان! شیطان دار و دسته خود را برانگیخته و سپاه‌اش را بسیج کرده است تا ستم در جای خود برقرار ماند و باطل به جایگاه خود بازگردد، به خدا سوگند، ناروایی نبود که به من نسبت ندهند و میان من و خودشان به انصاف رفتار نکردند.»


• «ان الشیطان یسنی لکم طرقه، و یرید ان یحل دینکم عقده عقده، و یعطیکم بالجماعه الفرقه، و بالفرقه الفتنه. فاصدقوا عن نزغانه و نفثاته؛ همانا شیطان راه‌های خود را برای شما آسان و هموار می‌کند و می‌خواهد بندبند دین شما را بگسلاند و به جای یکپارچگی پراکندگی نصیبتان کند و بر اثر پراکندگی فتنه و فساد پدید آورد. پس از وسوسه‌ها و افسون هایش روی گردان شوید.»


• «اصبحتم فی زمن لا یزداد الخیر فیه الا ادبارا، و لا الشرفیه الا اقبالا، و لا الشیطان فی هلاک الناس الا طمعا. فهذا اوان قویت عدته، و عمت مکیدته، و امکنت فریسته؛ شما در روزگاری به سر می‌برید که خیر هر چه بیشتر پشت می‌کند، و شر هر چه بیشتر روی می‌آورد و شیطان، هر چه بیشتر به تباه کردن مردم چشم طمع می‌بندد؛ پس، اکنون زمانی است که اسباب کار او قوت گرفته و نیرنگش فراگیر شده و شکارش در دسترس او قرار گرفته است.»


• «الشیطان المضل، و الانفس الاماره بالسوء، غرتهم بالامانی، و فسحت لهم بالمعاصی، و وعدتهم الاظهار، فاقتحمت بهم النار؛ شیطان گمراه کننده است و نفس اماره آن‌ها (خوارج نهروان) را با آرزوهای نابه جا فریب داد و میدان گناه را بر ایشان گشود و به آنها وعده پیروزی داد، پس آن‌ها را به جهنم فرستاد.»


• «لا تجعلن للشیطان فیک نصیبا، و لا علی نفسک سبیلا؛ شیطان را از خود بهره‌مند مساز و راه او را در نفس خود باز مگذار.»


• «اسی ان یلی امر هذه الامه سفهاوها و فجارها، فیتخذوا مال الله دولا، و عباده خولا، و الصالحین حربا، و الفاسقین جزبا؛ اندوه و تاسف من از این است که بی خردان و نابکاران این امت را به دست گیرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را به بندگی خود گیرند و با صالحان بستیزند و تبهکاران را دار و دسته خود کنند.»


• «من خطبه له یصف فیها المنافقین: هم لمه الشیطان، و حمه النیران: اولئک حزب الشیطان، الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون؛ قسمتی از خطبه آن حضرت در توصیف منافقان: آنان گروه شیطان و شعله آتش جهنم هستند. آنان دار و دسته شیطان‌اند و بدانید که پیروان شیطان بازنده و زیانکارند.»


• «الله الله فی عاجل البغی، و اجل و خامه الظلم، و سوء عاقبه الکبر، فانها مصیده ابلیس العظمی، و مکیدته الکبری؛ از خدا بترسید! از (کیفر) سرکشی در این جهان و از زیان ستمگری در آن جهان و از فرجام بد کبر؛ زیرا این‌ها (سرکشی و ستمگری و کبر) عظیم‌ترین دام و بزرگ‌ترین فریب ابلیس است.»


• «و قال (علیه‌السّلام) فی ذم اتباع الشیطان: اتخذوا الشیطان لامرهم ملاکا و اتخذهم له اشراکا، فباض و فرخ فی صدورهم، و دب و درج فی حجورهم، فنظر باعینهم، و نطق بالسنتهم، فرکب بهم الزلل، و زین لهم الخطل، فعل من قد شرکه الشیطان فی سلطانه، و نطق بالباطل علی لسانه؛ امام علی (علیه‌السّلام) در نکوهش پیروان شیطان فرمود: آنان در کارشان به شیطان تکیه کردند و شیطان هم آن‌ها را دام خود قرار داد. پس در سینه‌های آنان تخم کرد و جوجه گذاشت و به تدریج در خردهای آنان نفوذ کرد و با چشم‌هایشان نگریست و با زبان٬شان سخن گفت؛ پس آن‌ها را گرفتار خطاها و لغزش‌ها کرد و نادرستی را در نظرشان آراست؛ کارهای آنان مانند کار کسی است که شیطان در قدرتش شریک شده و زبان او را به باطل گویا کرده است! »
• «اجعلوا علیه حدکم، و له جدکم... و اجلب بخیله علیکم، و قصد برجله سبیلکم یقتنصونکم بکل مکان، و یضربون منکم کل بنان. لا تمتنعون بحیله، و لا تدفعون بعزیمه فی حومه ذل؛ خشم و جدیت خود را علیه شیطان به کار گیرید... سواران خود را بر ضد شما بسیج کرد و با پیادگانش قصد راه شما را نمود تا از راه راست منحرفتان سازد، در هر نقطه‌ای شما را شکار می‌کنند و سرانگشتان‌تان را قطع می‌کنند، با هیچ حیله و با هیچ عزمی نمی‌توانید ضربات و گزندهای آنان را از خود دفع سازید؛ این همه در حالی است که شما در محاصره انبوهی از عوامل ذلت آور هستید.»


• «اطفئوا ما کمن فی قلوبکم من نیران العصبیه و احقاد الجاهلیه، فانما تلک الحمیه تکون فی المسلم من خطرات الشیطان و نخواته، و نزغاته و نفثاته؛ شراره‌های تعصب و کینه‌های جاهلیت را که در قلب دارید خاموش کنید که این نخوت و تعصب ناروا در مسلمان از تلقین‌ها و نخوت‌ها و فساد و وسوسه‌های شیطان است.»


• «یا مالک! ایاک و الاعجاب بنفسک، و الثقه بما یعجبک منها، و حب الاطرا، فان ذلک من اوثق فرص الشیطان فی نفسه لیمحق ما یکون من احسان المحسنین؛ ‌ای مالک! خویشتن را از خودپسندی، و اعتماد به چیزی که تو را به خودپسندی می‌اندازد و علاقه به تملق گویی دیگران برحذر دار؛ زیرا این کارها مطمئن‌ترین فرصت برای شیطان است تا کارهای خوب نیکوکاران را محو و نابود سازد.»


• «اعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس اذ احبط عمله الطویل وجهده الجهید، و کان قد عبدالله سته الاف سنه، لا یدری امن سنی الدنیا‌ام من سنی الاخره؛ از کاری که خدا با ابلیس کرد درس بگیرید؛ چه، کار دراز مدت و کوشش‌های توان فرسای او را، به سبب لحظه‌ای تکبر، باطل ساخت. او هزار سال خدا را پرستش کرده بود که معلوم نیست آیا از سال‌های دنیاست یا از سال‌های آخرت


• «احذروا عباد الله عدو الله! ان یعدیکم بدائه، و ان یستفزکم بندائه، و ان یجلب علیکم بخیله و رجله. فلعمری لقد فوق لکم سهم الوعید، و اغرق الیکم بالنزع الشدید، و رماکم مکان قریب، فقال: رب بما اغوبتنی لازینن لهم فی الارض و لا غوینهم اجمعین، قذفا بغیب بعید، و رجما بظن غیر مصیب، صدقه به ابنا الحمیه، و اخوان العصبیه، و فرسان الکبر و الجاهلیه؛ ‌ای بندگان خدا! مبادا دشمن خدا (شیطان) شما را به درد خود گرفتار کند و با فریاد خویش شما را از جا بپراند و نگرانتان سازد و سواران و پیادگان خود را علیه شما فراهم آورد. به جان خودم سوگند، که تیر وعید را بر چله کمان گذاشته و آن را به طرف شما سخت کشیده است و از نزدیک به شما تیراندازی کرده و گفته است: پروردگارا! به سبب آن که مرا گمراه کردی در روی زمین بدی‌ها را در نظرشان بیارایم و همگان را گمراه کنم. او از آینده‌ای دور سخن گفت و گمان نادرستی را اظهار داشت، اما فرزندان نخوت و برادران عصبیت و سواران گردنکشی و جاهلیت دعوی او را راست از کار درآوردند.»


۱. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۴.    
۲. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۵۰.    
۳. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳۹.    
۴. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۱۹.    
۵. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۵.    
۶. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۴۲.    
۷. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۱۳.    
۸. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۲۸۷.    
۹. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۵.    
۱۰. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۲.    
۱۱. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۲۱.    
۱۲. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۵.    
۱۳. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۷۹.    
۱۴. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۱۳.    
۱۵. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۰۳.    
۱۶. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۲۱.    
۱۷. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۱۳.    
۱۸. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۲۱.    
۱۹. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۶۶.    
۲۰. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۲۵۴.    
۲۱. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۰۷.    
۲۲. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۲۰۷.    
۲۳. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۸.    
۲۴. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۳.    
۲۵. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۴.    
۲۶. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۴.    
۲۷. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۳۰۱.    
۲۸. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۳.    
۲۹. دشتی، محمد، نهج البلاغة، ج۱، ص۱۹۴.    



andisheqom. com/public/application/index/viewData?c=۵۹۵۳&t=article سایت اندیشه، برگرفته از مقاله «حزب شیطان».    



جعبه ابزار