• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حفظ قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حفظ قرآن، به معنی بحثی قرآنی ـ حدیثی درباره‌ی فراگیری و به خاطر سپردن قرآن است.

فهرست مندرجات

۱ - معنی لغوی حفظ
۲ - معنی اصطلاحی حفظ قرآن
۳ - اصطلاح حافظ قرآن
۴ - اولین معنی حافظ
۵ - اصطلاح جمع در علوم قرآنی
۶ - اهمیت و تأکید پیامبر به حفظ قرآن
       ۶.۱ - عجله حضرت در حفظ قرآن
       ۶.۲ - مقابله و تکرار محفوظات با جبرئیل
       ۶.۳ - تشویق دیگران به حفظ قرآن
       ۶.۴ - توصیه پیامبر به حضرت علی
۷ - شواهد دیگر بر تأکید حفظ قرآن از طرف پیامبر
       ۷.۱ - تأسیس کانون تعلیم قرائت و حفظ
       ۷.۲ - گوش دادن پیامبر به قرائت حافظان
۸ - تأثیر اهمیت حفظ قرآن بر مسلمانان
۹ - تعداد حافظان قرآن در زمان پیامبر
۱۰ - مدرسین قرآن در زمان پیامبر
۱۱ - برخی حافظان کل قرآن در زمان پیامبر
۱۲ - امّ ورقه و ابن‌مسعود از حافظان زمان پیامبر
۱۳ - تقسیم حفظ قرآن بین صحابه
۱۴ - برتری داشتن حافظان قرآن در صدر اسلام
۱۵ - اثرات حفظ قرآن در روایات
       ۱۵.۱ - حافظان برجستگان امت
       ۱۵.۲ - دور شدن عذاب از حافظان
       ۱۵.۳ - شفاعت حافظان در قیامت
       ۱۵.۴ - حافظان هم ردیف فرشتگان
۱۶ - ضرورت عمل به قرآن و عواقب فراموشی آن
۱۷ - نظر علم‌الهدی درباره عواقب فراموشی قرآن
۱۸ - نظر سیوطی درباره وجوب حفظ و شیوه‌های حفظ قرآن
۱۹ - حفظ قرآن در دوران معاصر
۲۰ - کتاب‌هایی درباره معرفی و زندگی حافظان
۲۱ - فهرست منابع
۲۲ - پانویس
۲۳ - منابع



حفظ به معنای نگاهداری و مراقبت از چیزی و غفلت نورزیدن از آن، و در برابر کلمه فراموشی است.
[۱] خلیل‌بن احمد، کتاب العین، ذیل «حفظ»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
این واژه به معنای خویشتن‌داری و قدرت ضبط نَفْس، رعایت چیزی و غمخواری نیز آمده است.
[۲] حسین‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «حفظ»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.




در اصطلاح، حفظ قرآن یعنی یاد گرفتن و ازبر کردن قرآن کریم.
[۳] محمد بن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ذیل «حفظ»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
در قرآن نیز حافظ (اسمِ فاعل حفظ در معنای نگاهدارنده) آمده است. به این ترتیب، حافظ قرآن یعنی کسی که همه قرآن یا بخشی از آن را، با رعایت همه قواعد، از بر باشد.



می‌توان گفت اصطلاحِ حافظ قرآن از نیمه دوم قرن دوم در فرهنگ اسلامی رواج یافته است.



اولین بار، واژه حافظ به معنای ازبرکننده قرآن، در روایتی که فُضیل‌بن یسار از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده، آمده است.



در تاریخ و علوم قرآنی، اصطلاح «جمع» به معانی گوناگون، از جمله حفظ قرآن در قلب‌ها و سینه‌ها، به‌کار رفته است.
[۸] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء۱، ص۴۹، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
عده‌ای از اصحاب پیامبر اکرم ، قرآن را به این معنا جمع، یعنی حفظ کردند، لذا به آن‌ها جُمّاع یا حفّاظ قرآن گفته‌اند.
[۱۰] محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۶ـ۳۳۷، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
حافظان قرآن به قُرّاء نیز نامبردار بوده‌اند.
[۱۱] محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۶ـ۳۳۷، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
[۱۲] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۴۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش،.
[۱۳] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۱۲، تهران ۱۳۶۲ش.
به نظر ابن‌جزری
[۱۴] ابن‌ جزری، النشر فی القراءات العشر، ج۱، ص۶، چاپ علی محمد ضباع، مصر (۱۹۴۰ (، چاپ افست تهران (بی‌تا).
، اعتماد در نقل و روایت قرآن به‌سبب محفوظ بودن آن در سینه‌ها بود. در دیدگاه ابن‌اثیر،
[۱۵] ابن‌اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۲۳، چاپ محمودمحمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش،.
عبارت «اَناجیلُهُم صُدورُهُم» به این مطلب اشاره دارد، که سینه‌های امت اسلامی محل نگهداری آیات قرآن است. بدین‌سان، جمع قرآن به معنای حفظ آن، از زمان پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله آغاز شد و خود ایشان، به عنوان «سید حافظان»، تمام قرآن را ازبر داشت.
[۱۶] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۳، تهران ۱۳۶۲ش،.





۶.۱ - عجله حضرت در حفظ قرآن


اهتمام پیامبر به حفظ قرآن به حدی بود که به استناد آیات شانزدهم و هفدهم  سوره قیامت  در این کار عجله می‌کرد و خدا او را مطمئن ساخت که قرآن را در سینه‌اش حفظ می‌کند.

۶.۲ - مقابله و تکرار محفوظات با جبرئیل


براساس روایتی،
[۱۷] ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۲۸۸، بیروت، دارصادر، (بی‌تا).
[۱۸] ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۳۶۳، بیروت، دارصادر، (بی‌تا)،.
[۱۹] ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۳۶۶، بیروت، دارصادر، (بی‌تا).
پیامبر اکرم هر سال در ماه رمضان قرآن را تا آن‌جا که نازل شده بود، براساس حافظه‌اش با جبرئیل مقابله و تکرار می‌کرد.

۶.۳ - تشویق دیگران به حفظ قرآن


پیامبر اسلام دیگران را نیز تشویق می‌کرد هرچه می‌توانند قرآن را بیش‌تر حفظ کنند
[۲۰] ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، ج۱، ص۳۵ـ۳۷، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.
و آنچه را حفظ کرده‌اند نزد او بخوانند تا ایشان درستی آن را تأیید کند.
[۲۱] مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۲۳، قاهره، مکتبه الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲،.
[۲۲] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء۱، ص۳۹، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.


۶.۴ - توصیه پیامبر به حضرت علی


بر مبنای روایتی دیگر، پیامبر اکرم به علی علیه‌السلام توصیه کرد، از خدا توفیق حفظ قرآن را بخواهد.
[۲۳] محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۶۴، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.




تأکید پیامبر اکرم بر حفظ قرآن شواهد دیگری نیز دارد.

۷.۱ - تأسیس کانون تعلیم قرائت و حفظ


از جمله ایجاد کانون تعلیم قرائت و حفظ و نظارت بر آن، به گونه‌ای که اگر فردی به مدینه هجرت می‌کرد، پیامبر او را نزد قاریان و حافظان می‌فرستاد و هرکس آنچه از قرآن می‌دانست، بر دیگری از حفظ می‌خواند.
[۲۴] محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.


۷.۲ - گوش دادن پیامبر به قرائت حافظان


پیامبر به قرائت حافظان قرآن گوش می‌کرد و این خود بیانگر اهتمام ایشان به موضوع حفظ قرآن بود. آن حضرت از ابن‌مسعود خواست که قرآن را بخواند و شنیدن آن را از زبان وی خوشایند دانست.
[۲۵] آرنتیان ونسینک، مفتاح کنوز السّنه، ج۱، ص۳۹۹، نقله الی اللغه العربیه محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره) ۱۴۰۴، چاپ افست قم (بی‌تا).
اُبیّبن کعب نیز از حافظانی بود که قرآن را نزد پیامبر قرائت کرد و پیامبر هم قرآن را برای او خواند.
[۲۶] ابن‌جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، ج۱، ص۳۱، چاپ برگشترسر، قاهره (بی‌تا)،.




اهمیت حفظ قرآن در نظر پیامبر باعث شد مسلمانان صدر اسلام نیز به آن توجه ویژه‌ای پیدا کنند و در تقویت و افزایش حفظ قرآن بکوشند. حفظ قرآن برای آنان می‌توانست از جنبه‌های گوناگون مهم باشد، مثلاً، تلاش برای صیانت قرآن یا حفظ برای آن‌که آیات را در بین نمازهای واجب یا  مستحب بخوانند.
[۲۷] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۴۳ـ۲۴۴، تهران ۱۳۶۲ش،.




در زمان حیات پیامبر اکرم، بیش از ده تن از صحابه تمام قرآن را از حفظ بودند.
[۲۸] عبدالرحمان‌ بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، ج۱، ص۳۸، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
سیوطی
[۲۹] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، ج۱، ص۲۴۴، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
[۳۰] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، ج۱، ص۲۴۹، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
سخن کسانی را که قاریان قرآن را در زمان پیامبر اکرم ــ که به‌نظر می‌رسد همان حافظان قرآن‌اندــ چهار نفر دانسته‌اند،
[۳۱] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۸، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۳۲] مسلم‌ بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۹۱۴ـ۱۹۱۵، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
نادرست خوانده و از ۳۷ تن حافظ قرآن در آن زمان نام برده است. افزون بر این، حوادثی چون  بِئْرمَعونه  (در سال چهارم هجرت)، که در آن هفتاد تن از قاریان و حافظان به شهادت رسیدند،
[۳۳] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۴۱ـ۴۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
نشان‌دهنده فراوانی حافظان در زمان پیامبر است.



برخی از آنان، نظیر اُبیّ بن کعب یا معاذبن جبل ، علاوه بر حفظ قرآن، به امر پیامبر اکرم تدریس قرآن هم می‌کردند.
[۳۴] عبدالرحمان‌ بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، ج۱، ص۳۶، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.




امام علی علیه‌السلام، عبداللّه‌بن مسعود ، عبداللّه‌بن عباس و ابیّ بن کعب از جمله حافظان تمام قرآن بودند.
[۳۵] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۴۸ـ۲۵۴، تهران ۱۳۶۲ش.




ابن‌سعد از زنی به ‌نام امّ ورقه نام برده که در زمان پیامبر حافظ قرآن بوده است. ابن‌مسعود هفتاد سوره را از پیامبر اکرم و بقیه قرآن را از علی علیه‌السلام فراگرفت و حفظ کرد.
[۳۷] ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، ج۱، ص۳۶، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.




چون به خاطر سپردن قرآن برای همه آسان نبود و، چنان‌که زرکشی
[۳۸] محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
گفته است، مقدور شدن حفظ قرآن برای مسلمانان از اسرارِ نزول تدریجی قرآن به شمار می‌رفت، شمار زیادی از صحابه بخش‌هایی از قرآن را در حافظه داشتند. به همین دلیل، برای جبران ناتوانی از حفظ تمام قرآن، حفظ آن در میان اصحاب تقسیم شد.
[۳۹] محمدعبدالحی‌بن عبدالکبیر کتانی، نظام الحکومه النبویه، ج۲، ص۲۹۲، المسمی التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، (بی‌تا).
مثلاً، زیدبن ثابت انصاری در نوجوانی هفده سوره قرآن را از حفظ داشت.
[۴۰] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۹، تهران ۱۳۶۲ش.




حفظ کل قرآن یا بخشی از آن، در صدر اسلام نوعی برتری و امتیاز به شمار می‌آمد. این امتیاز برای مثال باعث می‌شد فردی امام جماعت شود گرچه نوجوان باشد یا پس از جنگ اُحُد، شهدای حافظ قرآن، نزدیک‌تر به حمزه ، عموی پیامبر، دفن شدند.
[۴۱] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۱، تهران ۱۳۶۲ش.
[۴۲] محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۸، تهران ۱۳۶۲ش.




موضوع حفظ قرآن در روایات هم انعکاس یافته است.

۱۵.۱ - حافظان برجستگان امت


پیامبر اکرم حافظان قرآن را برجستگان امت اسلام معرفی کرده است.

۱۵.۲ - دور شدن عذاب از حافظان


طبق روایت دیگری از ایشان، خدا حافظ قرآن را از عذاب دور نگه خواهد داشت.

۱۵.۳ - شفاعت حافظان در قیامت


شفاعت آنان در مورد ده تن از اعضای خانواده‌شان که مستوجب  دوزخ‌اند ، پذیرفته خواهد شد.
[۴۴] ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۷۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.


۱۵.۴ - حافظان هم ردیف فرشتگان


در روایتی از امام صادق علیه‌السلام، حافظ قرآن درصورت عامل بودن به آن، جایگاهی هم‌ردیف فرشتگان الهی دارد.



براساس حدیثی دیگر، امام ششم شیعیان، افزون بر حفظ قرآن، به ضرورت پایبندی به حدود قرآنی تأکید کرده‌اند. در برخی روایات راجع به حفظ قرآن، از عقوبت فراموشی قرآن هم سخن رفته است.
[۴۶] عبداللّه‌بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۸۳۳، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱،.




اما به نظر عَلَم‌الهدی،
[۴۸] علی ‌بن حسین علم‌الهدی، امالی السید المرتضی، ج۱، جزء۱، ص۴، ج ۱، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۴۰۳.
برداشت افرادی چون ابوعبید قاسم‌ بن سلّام و ابن ‌قتیبه در بحث فراموشی قرآن و کیفر آن، نادرست است. به اعتقاد این متکلم شیعی، مقصود از عقوبت فراموشی در این‌گونه روایات، به مراتبِ کمال نرسیدنِ حافظِ قرآن است.



سیوطی
[۴۹] عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۴۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
حفظ قرآن را واجب کفایی دانسته و به دو روش حفظ در زمان پیامبر اکرم اشاره کرده است، یکی شنیدن قرائت پیامبر و دیگری قرائت صحابه نزد ایشان. افزون بر این، اجازه پیامبر به صحابیانِ حافظ، که قرآن را به دیگران آموزش بدهند، نیز از راه‌های معمول حفظ در صدر اسلام به شمار آمده است.
[۵۰] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۹۱۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.




پس از گسترش اسلام و انتشار نسخه‌های قرآن کریم در جهان اسلام، روش حفظ قرآن نیز تغییر کرد. مسلمانان در طول تاریخ اسلام ، موضوع حفظ قرآن را مورد عنایت قرار داده‌اند. بسیاری از مسلمانان، تا روزگار معاصر، فرزندان خود را از سن کودکی به حفظ قرآن می‌گمارند و آنان را برای این منظور به مراکز تعلیم و حفظ قرآن می‌فرستند. تا دوران اخیر، حفظ قرآن مهم‌‌ترین وظیفه کودکان در سطوح اولیه تحصیلی در مصر بود. در آن زمان جامع‌الازهر و مدارس پیرامونی آن، حفظ کل قرآن را شرط ورودی قرار داده بودند(سعید، ص ۵۸ ـ۵۹).



ذهبی نام بسیاری از حافظان قرآن را به صورت طبقه ‌طبقه در کتاب معرفه القراءالکِبار آورده است، همچنین محمد سالم مُحَیسِن نیز در معجم حفّاظ القرآن عَبْرالتاریخ، از زندگی ده‌ها تن از حافظان و قاریان یاد کرده است.



(۱) آرنتیان ونسینک، مفتاح کنوز السّنه، نقله الی اللغه العربیه محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره) ۱۴۰۴، چاپ افست قم (بی‌تا).
(۲) ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمودمحمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
(۳) ابن‌ جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، چاپ برگشترسر، قاهره (بی‌تا).
(۴) ابن‌ جزری، النشر فی القراءات العشر، چاپ علی محمد ضباع، مصر (۱۹۴۰ (، چاپ افست تهران (بی‌تا).
(۵) ابن‌ حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت، دارصادر، (بی‌تا).
(۶) ابن‌ سعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۷) ابن ‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۸) ابن ‌منظور.
(۹) عبدالرحمان‌ بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۱۰) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۱) محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۲) خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۱۳) عبداللّه ‌بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۴) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش .
(۱۵) محمود رامیار، تاریخ قرآن، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۶) محمد بن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۷) محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
(۱۸) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۱۹) ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.
(۲۰) عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۲۱) علی ‌بن حسین علم‌الهدی، امالی السید المرتضی، ج ۱، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۴۰۳.
(۲۲) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
(۲۳) محمدعبدالحی‌بن عبدالکبیر کتانی، نظام الحکومه النبویه، المسمی التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، (بی‌تا).
(۲۴) علامه مجلسی، بحار الانوار.
(۲۵) مسلم‌ بن حجاج، صحیح مسلم، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۶) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره، مکتبه الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲.


 
۱. خلیل‌بن احمد، کتاب العین، ذیل «حفظ»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
۲. حسین‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «حفظ»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۳. محمد بن محمد زَبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ذیل «حفظ»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۴.   طارق/سوره۸۶، آیه۴.    
۵. حجر/سوره۱۵، آیه۹.    
۶.   یوسف/سوره۱۲، آیه۶۴.    
۷. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۷۷.    
۸. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء۱، ص۴۹، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
۹. ابن‌سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۲، ص۳۵۵۳۵۸.    
۱۰. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۶ـ۳۳۷، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۱۱. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۶ـ۳۳۷، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۱۲. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۴۴، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش،.
۱۳. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۱۲، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۴. ابن‌ جزری، النشر فی القراءات العشر، ج۱، ص۶، چاپ علی محمد ضباع، مصر (۱۹۴۰ (، چاپ افست تهران (بی‌تا).
۱۵. ابن‌اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۲۳، چاپ محمودمحمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش،.
۱۶. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۳، تهران ۱۳۶۲ش،.
۱۷. ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۲۸۸، بیروت، دارصادر، (بی‌تا).
۱۸. ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۳۶۳، بیروت، دارصادر، (بی‌تا)،.
۱۹. ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، ص۳۶۶، بیروت، دارصادر، (بی‌تا).
۲۰. ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، ج۱، ص۳۵ـ۳۷، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.
۲۱. مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، ج۱، ص۲۳، قاهره، مکتبه الخانجی، ۱۳۹۲/۱۹۷۲،.
۲۲. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء۱، ص۳۹، ج ۱، جزء۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ش.
۲۳. محمد بن عیسی ترمذی، سنن الترمذی، ج۵، ص۵۶۴، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۲۴. محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، چاپ احمد شمس‌الدین، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
۲۵. آرنتیان ونسینک، مفتاح کنوز السّنه، ج۱، ص۳۹۹، نقله الی اللغه العربیه محمدفؤاد عبدالباقی، (قاهره) ۱۴۰۴، چاپ افست قم (بی‌تا).
۲۶. ابن‌جزری، غایه النهایه فی طبقات القرّاء، ج۱، ص۳۱، چاپ برگشترسر، قاهره (بی‌تا)،.
۲۷. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۴۳ـ۲۴۴، تهران ۱۳۶۲ش،.
۲۸. عبدالرحمان‌ بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، ج۱، ص۳۸، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۲۹. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، ج۱، ص۲۴۴، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۳۰. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، ج۱، ص۲۴۹، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۳۱. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۲۸، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۲. مسلم‌ بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۱۹۱۴ـ۱۹۱۵، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۳. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۴۱ـ۴۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
۳۴. عبدالرحمان‌ بن اسماعیل ابوشامه، کتاب المرشد الوجیز الی علوم تتعلق بالکتاب العزیز، ج۱، ص۳۶، چاپ طیار آلتی قولاج، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
۳۵. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۴۸ـ۲۵۴، تهران ۱۳۶۲ش.
۳۶. ابن‌سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۸، ص۴۵۷.    
۳۷. ابوعبداللّه زنجانی، تاریخ القرآن، ج۱، ص۳۶، بیروت ۱۳۸۸/ ۱۹۶۹.
۳۸. محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی‌ذهبی، و ابراهیم عبداللّه کردی، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
۳۹. محمدعبدالحی‌بن عبدالکبیر کتانی، نظام الحکومه النبویه، ج۲، ص۲۹۲، المسمی التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، (بی‌تا).
۴۰. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۹، تهران ۱۳۶۲ش.
۴۱. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۱، تهران ۱۳۶۲ش.
۴۲. محمود رامیار، تاریخ قرآن، ج۱، ص۲۳۸، تهران ۱۳۶۲ش.
۴۳. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۷۸.    
۴۴. ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ج۱، ص۷۸، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
۴۵. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۷۹.    
۴۶. عبداللّه‌بن عبدالرحمان دارمی، سنن الدارمی، ج۱، ص۸۳۳، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱،.
۴۷. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۸۷.    
۴۸. علی ‌بن حسین علم‌الهدی، امالی السید المرتضی، ج۱، جزء۱، ص۴، ج ۱، چاپ محمد بدرالدین نعسانی، قاهره ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۴۰۳.
۴۹. عبدالرحمان‌ بن ابی‌بکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۴۳، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، (قاهره ۱۹۶۷)، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
۵۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۱۹۱۲، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حفظ قرآن»، شماره۶۳۱۹.    



جعبه ابزار