حقیقت شرعى
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حقیقت شرعى، به کارگیرى
شارع، لفظى را در معنایى خاص میگویند.
حقیقت شرعى عبارت است از اینکه
شارع مقدّس لفظى را در معنایى خاص استعمال کند؛ به نحو
وضع تعیینى یا
تعینى .
از آن در علم
اصول فقه بحث شده است.
بدون شک الفاظى مانند
صلات،
زکات،
صوم و
حج داراى معانى شرعىاند؛ بدین معنا که قبل از
اسلام این معانى از آنها استفاده نمىشد.
لیکن سخن در این است که آیا کاربرد این
الفاظ در معانى
شرعى به گونه
وضع تعیینى یا
تعینى در عصر
شارع مقدس است (
تعیینى یعنى اینکه
شارع تصریح مىکند من این
لفظ را براى این
معنا قرار دادم و
تعینى بدین
معنا است که
شارع ابتدا لفظى را به طور
مجاز- با قرینه- در معنایى به کار مىبرد و سپس بر اثر کثرت
استعمال، در عصر
شارع،
مجاز به
حقیقت منقلب مىگردد) یا اینکه
استعمال در زمان
ائمّه علیهم السّلام، به سبب کثرت کاربرد متشرعان، به
وضع تعینى حقیقى گردیده است؟ بنابر احتمال دوم،
حقیقت متشرعه ثابت مىگردد نه حقیقت شرعى.
ثمره این اختلاف در الفاظى که در عصر
شارع بدون قرینه به کار رفته، اعم از
کتاب و
سنت، آشکار مىشود. بنابر ثبوت حقیقت شرعى، الفاظ یاد شده بر معانى
شرعى حمل مىشوند و بنابر عدم ثبوت آن،
الفاظ بر معانى لغوى خود حمل مىگردند یا- بنابر قول به توقف در دوران امر بین معناى
حقیقى و
مجازى- مجمل خواهند بود و بر هیچ یک حمل نمىشوند.
البته اختلاف یاد شده براى ما ثمرهاى ندارد؛ زیرا
احادیث حضرت
رسول صلّى اللَّه علیه و آله از طریق
اهل بیت آن حضرت
علیهم السّلام براى ما بازگو شده و کاربرد آن
الفاظ در معانى
شرعى در عصر آنان حقیقى است.
قرآن کریم نیز اغلب، این
الفاظ را با قرینه و شاهد به کار برده است؛ بنابر این فایده مهمى بر این بحث مترتّب نیست.
برخى گفتهاند: ثبوت حقیقت شرعى در
الفاظ عبادات از قبیل
صلات و
صوم منوط به این است که ماهیت این گونه
عبادات در
اسلام ابداع شده باشد، در حالى که نوع این
عبادات در میان ملتها و ادیان پیشین رایج و متداول بوده و براى این نوع
اعمال در هر زبانى، لغتى به کار مىرفته است، که در زبان عرب از آنها با
الفاظ صلات،
صوم، و مانند آنها تعبیر شده است؛ بنابر این،
استعمال این
الفاظ در
عبادات خاص، اختصاص به دین
اسلام ندارد؛ هرچند در کیفیت، اجزا و شرایط آنها تصرف و تغییر حاصل شده است؛ بنابر این، این
الفاظ در کلام
شارع در همان معانى
لغوى خود به کار رفتهاند.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ج۳،ص۳۴۷