حَنیفةبن لُجَیْم، قبیله کهن عرب و شاخهای از قبیله بزرگ عدنانیبکربن وائل. حنیفةبن لجیم، که بنوحنیفه نیز خوانده شدهاند، مانند دیگر قبیلههایی که نسبشان به بکربن وائل میرسد، از طریق بکر به ربیعة بن نزار و سپس عدنان نسب میرسانند.
از اینرو از آنان با عنوان قبایل ربیعه نام برده میشود.
[۱۷]احمدبن محمد میدانی، مجمعالامثال، ج۲، ص۱۸۱ـ۱۸۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۸]توفیق برّو، تاریخالعرب القدیم، ج۱، ص۲۶ـ۲۷، دمشق ۱۹۸۸.
غیبت حنیفةبن لجیم در جنگ ذوقار ممکن است به اینسبب باشد که آنان سلطهلخمیان حیره را پذیرفته و رهبریکاروانهای ایرانی از یمن به عراق را عهدهدار شده بودند.
بنوحنیفه، برای گسترش نفوذ و قدرت خود در منطقه میان یمامه تا عراق، چندین بار با قبیله تمیم جنگیدند.
از آن میان، ثُمامة بن اُثال ــکه احتمالا جانشین هوذة بن علی در یمامه بوده است و در حملهای به اسارت مسلمانان در آمده و در حضور پیامبر به اسلام گرویده بودــ همراه شماری از افراد قبیله بنو حنیفه به اسلام وفادار ماند و مردم یمامه را از پیروی مسیلمهنهی کرد.
(۱) ابنحائک، صفة جزیرةالعرب، چاپ محمد بن علی اکوع، بغداد ۱۹۸۹.
(۲) ابن حزم، جمهرة انسابالعرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) ابنسعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
(۴) ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی محمد بجاوی، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۵) ابن کلبی، جَمْهَرةالنسب، ج۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۶) ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۷) میمون بن قیس اعشی، دیوانالاعشی الکبیر، چاپ محمد احمد قاسم، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۴.
(۸) توفیق برّو، تاریخالعرب القدیم، دمشق ۱۹۸۸.
(۹) عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۰) بلاذری (لیدن).
(۱۱) سعد زغلول عبدالحمید، فی تاریخ العرب قبلالاسلام، بیروت ۱۹۷۶.
(۱۲) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۳) احمدبن محمد میدانی، مجمعالامثال، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۴) یاقوت حموی.
(۱۵) یعقوبی، تاریخ.