• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم اطاعت از جاهلان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند متعال در قرآن مجید رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را مأمور می‌کند که تنها پیرو دین و فرامینی باشد که به وی وحی می‌شود، و از هواهای جاهلان که مخالف دین الهی هستند پیروی نکند.



اطاعت از جاهلان در قرآن کریم از جانب خداوند متعال تحریم شده است: «واذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله والی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه ءاباءنا او لو کان ءاباؤهم لا یعلمون شیــا ولایهتدون؛ و هنگامی که به آنها گفته شود، به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیائید می‌گویند آنچه را از پدران خود یافته‌ایم ما را بس است!، آیا نه چنین است که پدران آنها چیزی نمی‌دانستند و هدایت نیافته بودند؟!»
«قال قد اجیبت دعوتکما فاستقیما ولا تتبعان سبیل الذین لایعلمون؛ فرمود: دعای شما پذیرفته شد، استقامت بخرج دهید و از راه (و رسم) کسانی که نمی‌دانند تبعیت نکنید.»
«ثم جعلنـک علی شریعة من الامر فاتبعها ولا تتبع اهواء الذین لا یعلمون؛ سپس تو را بر شریعت و آئین حقی قرار دادیم از آن پیروی کن و از هوسهای سرکش کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن!»

۱.۱ - شریعت

شریعت به معنی راهی است که برای رسیدن به آب در کنار نهرهائی که سطح آب از ساحل نهر پائینتر است احداث می‌کنند، سپس به هر راهی که انسان را به مقصد و مقصودش می‌رساند اطلاق شده است، بکار گرفتن این تعبیر در مورد آئین حق به خاطر آن است که انسان را به سرچشمه وحی و رضایت الهی و سعادت جاویدان که همچون آب حیات است می‌رساند، این واژه یکبار در قرآن بکار رفته و تنها در مورد اسلام است.

۱.۲ - دعوت به امر دین

خطاب در این جمله به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است که امتش نیز با او در آن خطاب شریکند، و کلمه امر در اینجا به معنای امر دین است، و معنای جمله این است که بعد از آنکه به بنی اسرائیل دادیم آنچه را که دادیم، تو را بر طریقه خاصی از امر دین الهی قرار دادیم، و آن عبارت است از شریعت اسلام که رسول اسلام و امتش بدان اختصاص یافتند.
«فاتبعها...» در این جمله رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را ماءمور می‌کند که تنها پیرو دین و فرامینی باشد که به وی وحی می‌شود، و از هواهای جاهلان که مخالف دین الهی هستند پیروی نکند، از این آیه دو نکته استفاده می‌شود: اول اینکه پیامبر اسلام هم مانند سایر امت مکلف به دستورات دینی بوده است.
دوم اینکه هر حکم و عملی که مستند به وحی الهی نباشد، و یا بالاخره منتهی به وحی الهی نباشد، هوائی نفسانی از هواهای جاهلان است، و نمی‌توان آن را علم نامید.

۱.۳ - دین نیاکان

بعضی از مفسران گفته‌اند: رؤسای قریش نزد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمدند و عرض کردند. بیا و به آئین نیاکانت بازگرد که هم از تو افضل بودند و هم سالمندتر! در آن زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنوز در مکه بود، آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت که راه وصول به حق وحی آسمانی است که بر تو نازل شده، نه آنچه هوا و هوس این جاهلان اقتضا می‌کند.
همیشه رهبران راستین به هنگامی که آئین جدید و پاک و نوینی را عرضه می‌کردند با این وسوسه جاهلان روبرو بودند که تو بهتر می‌فهمی یا نیاکان و بزرگان و پیشکسوتان قبل از تو؟ و اصرار داشتند آنها نیز همان روشهای خرافی را ادامه دهند که اگر اینگونه پیشنهادها عملی می‌شد هرگز انسان گامی به سوی تکامل برنمی داشت.


۱. مائده/سوره۵، آیه۱۰۴.    
۲. یونس/سوره۱۰، آیه۸۹.    
۳. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۸.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۲۵۳.    
۵. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۵۳.    
۶. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۵۳.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۲۵۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اطاعت».    



جعبه ابزار