• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکم انابه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حکم انابه
۸۹۱. وجوب انابه گناهکاران، به پیشگاه پروردگار:
«قل یـعبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعـا انه هو الغفور الرحیم• وانیبوا الی ربکم...؛بگو: ‌ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد• و به درگاه پروردگارتان بازگردید...»
در این آیه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را دستور می‌دهد تا مردم کافر را از طرف خداوند و با لفظ «یا عبادی : ‌ای بندگان من» صدا بزند. و این تعبیر نکته‌ای را هم به یادشان می‌آورد و آن این است که چرا خدا کفار را به عبادت خود دعوت می‌کند. و نیز ترغیب آنان به پذیرفتن دعوت است، اما یادآوری دلیل دعوت برای این است که یادآوری کند که ایشان عبد اویند و او مولای ایشان است و حق مولی بر عبدش این است که او را عبادت کند و اوامرش را اطاعت کند، پس مولی حق دارد که او را به اطاعت و عبادت خود دعوت کند.
دقت در تعبیرات این آیه نشان می‌دهد که از امیدبخش‌ترین آیات قرآن مجید نسبت به همه گنهکاران است، شمول و گستردگی آن به حدی است که طبق روایتی امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) فرمود: «در تمام قرآن آیه‌ای وسیعتر از این آیه نیست.»
دلیل آن نیز روشن است زیرا:
۱ - تعبیر به «یا عبادی» (ای بندگان من!) آغازگر لطفی است از ناحیه پروردگار.
۲ - تعبیر به اسراف به جای ظلم و گناه و جنایت نیز لطف دیگری است.
۳ - تعبیر به «علی انفسهم» که نشان می‌دهد گناهان آدمی همه به خود او باز می‌گردد نشانه دیگری از محبت پروردگار است همانگونه که یک پدر دلسوز به فرزند خویش می‌گوید اینهمه بر خود ستم مکن!
۴ - تعبیر به «لا تقنطوا» (مایوس نشوید) با توجه به اینکه قنوط در اصل به معنی مایوس شدن از خیر است به تنهائی دلیل بر این است که گنهکاران نباید از لطف الهی نومید گردند.
۵ - تعبیر من «رحمة الله» بعد از جمله «لا تقنطوا» بیشتری بر این خیر و محبت می‌باشد.
۶ - هنگامی که به جمله «ان الله یغفر الذنوب» می‌رسیم که با حرف تاءکید آغاز شده و کلمه «الذنوب» (جمع با الف و لام همه گناهان را بدون استثنا در بر می‌گیرد سخن اوج می‌گیرد و دریای رحمت مواج می‌شود.
۷ - هنگامی که «جمیعا» به عنوان تاءکید دیگری بر آن افزوده می‌شود امیدواری به آخرین مرحله می‌رسد.
۸ و ۹ - توصیف خداوند به «غفور» و «رحیم» که دو وصف از اوصاف امید بخش پروردگار است در پایان آیه جائی برای کمترین یاس و نومیدی باقی نمی‌گذارد، آری به همین دلیل آیه فوق گسترده‌ترین آیات قرآن است که شمول آن هر گونه گناه را در بر می‌گیرد، و نیز به همین دلیل از امیدبخشترین آیات قرآن مجید محسوب می‌شود.
و به راستی از کسی که دریای لطفش بیکران و شعاع فیضش نامحدود است جز این انتظاری نمی‌توان داشت.
از کسی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته و بندگان را برای رحمت آفریده، نه برای خشم و عذاب ، غیر از این چشمداشتی نیست. چه خداوند رحیم و مهربانی و چه پروردگار پر مهر و محبتی!!
در اینجا دو مساءله فکر مفسران را به خود مشغول ساخته که اتفاقا راه حل آن در خود آیه و آیات بعد نهفته است.
نخست اینکه : آیا عمومیت آیه همه گناهان حتی شرک و گناهان کبیره دیگر را فرا می‌گیرد؟ اگر چنین است پس چرا در آیه ۴۸ سوره نساء شرک از گناهان قابل بخشش استثناء شده است؟ «ان الله لا یغفر ا ن یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء؛ خداوند شرک را نمی‌بخشد، اما کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد می‌بخشد.»
دیگر اینکه : آیا این وعده غفران که در آیه مورد بحث آمده است مطلق است یا مشروط به توبه و مانند آن؟
البته این دو سؤال به هم مربوط است. و پاسخ آن را در آیات بعد به خوبی می‌توان یافت زیرا سه دستور در آیات بعد داده شده که همه چیز را روشن می‌سازد: «انیبوا الی ربکم...؛ به سوی پروردگارتان باز گردید...»
این دستورهای سه گانه می‌گوید درهای غفران و رحمت به روی همه بندگان بدون استثنا گشوده است مشروط بر اینکه بعد از ارتکاب گناه به خود آیند، و تغییر مسیر دهند، رو به سوی درگاه خدا آورند، در برابر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این توبه و انابه نشان دهند، به این ترتیب نه شرک از آن مستثناست و نه غیر آن، و نیز مشروط بودن این عفو عمومی و رحمت واسعه به شرائطی غیر قابل انکار است.
و اگر می‌بینیم در آیه ۴۸ سوره نساء بخشش و عفو مشرکان را استثنا کرده در مورد مشرکانی است که در حالت شرک از دنیا بروند، نه آنها که بیدار شوند و راه حق پیش گیرند، چرا که اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان صدر اسلام چنین بوده‌اند.
اگر حال بسیاری از مجرمان را در نظر بگیریم که بعد از انجام گناهان کبیره چنان ناراحت و پشیمان می‌شوند که باور نمی‌کنند راه بازگشتی به روی آنها باز باشد و آنچنان خود را آلوده می‌دانند که با هیچ آبی قابل شستشو نیستند می‌پرسند آیا به راستی گناهان ما قابل بخشش است؟
آیا راهی به سوی خدا برای ما باز است؟ آیا پلی در پشت سر ما وجود دارد که ویران نشده باشد؟ مفهوم آیه را به خوبی درک می‌کنیم، زیرا آنها آماده هر گونه توبه‌اند ولی گناه خود را قابل بخشش نمی‌دانند، مخصوصا اگر بارها توبه کرده باشند و شکسته باشند، این آیه به همه آنها نوید می‌دهد که راه به روی همه شما باز است.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.    
۲. زمر/سوره۳۹، آیه۵۴.    
۳. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۴۲۲.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۴۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۹۹.    
۶. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۶، ص۲۷۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۸، ص۴۰۷.    
۸. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۴، ص۴۹۰- ۴۹۱.    
۹. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۷، ص۲۳۶.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم انابه».    



جعبه ابزار