حکم ظاهری و واقعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حکم واقعی حکمی است که به عنوان مجعول اولی برای
موضوع خودش جعل شده و
حکم ظاهری آن حکمی است که در موضوعش جهل به
حکم واقعی و شک در
حکم واقعی اولی اخذ شده است
در مورد حکو واقعی و ظاهری بحث های مختلفی بین اندیشمندان اسلامی واقع شده است که به برخی از آن ها اشاره ای می نماییم.
مرحوم شیخ اعظم انصاری وقتی میخواهد وارد این بحث شود، میگوید چه تعریفی
برای
حکم واقعی و ظاهری وجود دارد و فارق میان
حکم واقعی و ظاهری چیست؟
مشهور این است که
حکم واقعی حکمی است که به عنوان مجعول اولی برای
موضوع خودش جعل شده، و در این موضوع، هیچ ملاحظهی جهل به
واقع و
یا
شک در واقع اخذ نشده است؛ اما
حکم ظاهری آن حکمی است که در
موضوعش جهل به حکم واقعی و شک در حکم واقعی اولی اخذ شده است؛ یعنی میگوید
حکم ظاهری جایی است که اگر کسی
فحص از حکم واقعی کرد و دلیلی بر آن
پیدا نکرد و در حال شک باقی ماند، در این فرض ببیند چه حکمی وجود دارد؟ به
آن حکمی که هست حکم ظاهری میگویند.
بعضی از احکام واقعیه داریم که در موضوعشان شک اخذ شده است
مثلاً
شارع فرموده است که اگر بین
رکعت سوم و چهارم شک کردی، مثلاً بنا
را بر اکثر بگذار و بعد از اینکه بنا را بر اکثر گذاشتی، یک
رکعت [[نماز
احتیاط]] بخوان؛ آیا این مطلب را بپذیریم که گاه در موضوع احکام واقعیه شک
اخذ میشود؟
مثال دیگری عرض کنیم؛ اگر شارع فرمود إذا شککت فی هذا الامر فتصدّق بدرهم؛
یا مثلاً شارع فرمود إذا شککت فی دینک فدمک هدر ومالک لوارثک ، به مجرّد
اینکه در
دین خودت و حقّانیت آن شک کردی، خون تو هدر است و مال تو هم
برای
وارث ت است.
پس، نتیجه میگیریم که گاه در موضوع بعضی از احکام واقعیه هم شک وجود دارد.
اما این که فارق بین حکم ظاهری و واقعی چیست؟ میگوئید در حکم واقعی حکم
برای موضوع به
عنوان خودش جعل شده، لا دخل للجهل و لا للشک فیه ،
تصریح آقایان است که در موضوع حکم واقعی اصلاً جهل و شک اخذ نشده است.
مرحوم صاحب فصول میگوید فرق بین حکم ظاهری و واقعی این است که حکم واقعی
آن
حکم شأنی در لوح محفوظ است و حکم ظاهری این است که فعلاً دست ماست.
که در این بحث شک و ظن مطرح نمیشود.
اما اگر گفتیم
حکم واقعی آن حکمی است که برای موضوع اخذ شده و قرار داده
شده «بلا ملاحظة الجهل و مدخلیة الشک»، اصلاً شک نباید در آن باشد. ولی حکم
ظاهری جایی است که شک در حکم واقعی دارید.
مرحوم شیخ این مطب را دارد که قد یؤخذ الشک فی الحکم الواقعی کما اینکه
یؤخذ الشک فی الحکم الظاهری؛ بعد .
مرحوم نائینی نیز در کتاب فوائد الاصول همین را پذیرفته و مثالی که می زند
مثال مرحوم شیخ است که اگر کسی در عدد
رکعات شک کرد،
انقلاب پیدا
میکند، یعنی
حکم واقعی این آدم از
رکعات متّصله انقلاب پیدا میکند به
رکعات منفصله؛ بر اساس نظر مرحوم شیخ و نائینی
رکعات منفصله حکم ظاهری
نیست؛
در برخی از مصادیق حکم ظاهری اختلاف شده است مثلاکسی که بین سه و چهار شک میکند و بنا را بر چهار میگذارد، بعد هم یک
رکعت نماز احتیاط اضافه میکند، آیا این نماز احتیاط به عنوان حکم ظاهری است؟
شیخ انصاری معتقد است که نماز احتیاط حکم واقعی است منتهی این آدم
اگر شک نمیکرد، حکم واقعیاش نماز با
رکعات متصله بوده، اما حالا که شک
کرد، حکم واقعیاش نماز با
رکعات منفصله است؛ یعنی بنا را بر چهار بگذارد و
یک
رکعت نماز احتیاط هم به صورت جداگانه بعد از این نماز بیاورد. پس، شک
میکند در
رکعتین اخیرتین و این شک، موضوع واقع میشود برای انقلاب؛ آن هم
انقلاب به یک
حکم واقعی دیگر، نه اینکه
حکم ظاهری باشد.
ما برای اینکه مطلب را روشن کنیم، اولاً این نکته را عرض میکنیم که در
اینکه در عدد
رکعات نماز انقلاب به وجود میآید یا انقلاب به وجود نمیآید،
باید ادلهاش را در محل خودش ملاحظه کنیم و ببینیم که آیا از
ادلهی
صلاة احتیاط این مطلب استفاده میشود یا نه؟
اما نکته دیگر این است که ببینیم در باب
حکم ظاهری، شک در موضوع وجود دارد،
نسبت به حکم واقعی همین موضوع، و الا اگر شما شک کنید در
وجوب
صلاة،
شارع وجوب صدقه را بر
ذمه شما قرار داده که اینها دوتا
حکم واقعی میشود؛
ما در
احکام ظاهریه میگوئیم اگر در وجوب یک شیء شک کردیم، آیا وجوب آن شیء
به عنوان
حکم ظاهری برای ما هست یا نه؟ وجوب همان شیء منظور است و نه وجوب
شیء دیگر؛ لذا،
این نقطه، نقطهی اختلاف بین حکم واقعی و ظاهری است؛ یعنی ما قبول داریم در
بعضی از
احکام واقعیه شک اخذ میشود، حالا شک در
رکعتین اخیرتین، یا شک در
مثال إذا شککت فی وجوب الصلاة فتصدّق بدرهم ، منتهی حکم واقعی دیگری مطرح
میشود؛ ولی در باب
احکام ظاهریه، در موضوعش شک اخذ میشود اما نسبت به
همین حکمی که الآن میخواهیم ببینیم آیا سابق است یا نه؟ شک داریم در حکم
واقعی این شیء که آن حکم واقعی برای ما مشکوک است،
مثلاً
شرب توتون که در حرمت آن شک داریم؛ در حرمت واقعیه همین شرب توتون؛ اگر در اینجا گفتیم حکم
ظاهریاش حرمت است، باز هم
حرمت همین
شربت توتون منظور است، یا گفتیم حکم
ظاهریاش جواز است، جواز همین شرب توتون است؛ و الا اگر گفتیم: اگر در حرمت
شرب توتون شک کردیم،
صدقه واجب میشود، این دیگر عنوان
حکم ظاهری را
پیدا نمیکند.
[۱] پایگاه اطلاع رسانی حضرت استاد حاج شیخ جواد فاضل لنکرانی (مد ظله)