• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکمیت بین یهود (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیاتی از قرآن در باره حکمیت بین یهود است که به بیان آن خواهیم پرداخت.



یهود، برای حکمیت بین آنان به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مراجعه نمودند.
"سمـعون للکذب اکــلون للسحت فان جاءوک فاحکم بینهم... وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط... • وکیف یحکمونک وعندهم التورة فیها حکم الله.. آنها بسیار به سخنان تو گوش می‌دهند تا آن را تکذیب کنند مال حرام فراوان می‌خورند پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر کنی، به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد! • چگونه تو را به داوری می‌طلبند؟! در حالی که تورات نزد ایشان است و در آن، حکم خدا هست. (وانگهی) پس از داوری خواستن از حکم تو، (چرا) روی می‌گردانند؟! آنها مؤمن نیستند. "


در شان نزول این آیه، روایات متعددی وارد شده که از همه روشنتر، روایتی است که از امام باقر علیه‌السلام در این زمینه نقل گردیده که خلاصه اش چنین است:
یکی از اشراف یهود خیبر که دارای همسر بود، با زن شوهرداری که او هم از خانواده‌های سرشناس خیبر محسوب می‌شد عمل منافی عفت انجام داد، یهودیان از اجرای حکم تورات (سنگسار کردن) در مورد آنها ناراحت بودند، و به دنبال راه حلی می‌گشتند که آن دو را از حکم مزبور معاف سازد در عین حال پای بند بودن خود را به احکام الهی نشان دهند، این بود که به هم مسلکان خود در مدینه پیغام فرستادند که حکم این حادثه را از پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بپرسند (تا اگر در اسلام حکم سبکتری بود آن را انتخاب کنند و در غیر این صورت آن را نیز بدست فراموشی بسپارند و شاید از این طریق می‌خواستند توجه پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را نیز به خود جلب کنند و خود را دوست مسلمانان معرفی نمایند) به همین جهت جمعی از بزرگان یهود مدینه به خدمت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم شتافتند، پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود: آیا هر چه حکم کنم می‌پذیرید؟ آنها گفتند: بخاطر همین نزد تو آمده‌ایم! در این موقع حکم سنگباران کردن کسانی که مرتکب زنای محصنه می‌شوند نازل گردید ولی آنها از پذیرفتن این حکم (به عذر اینکه در مذهب آنها چنین حکمی نیامده شانه خالی کردند! ) پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اضافه کرد، این همان حکمی است که در تورات شما نیز آمده آیا موافقید که یکی از شما را به داوری بطلبم و هر چه او از زبان تورات نقل کرد بپذیرید، گفتند: آری.
پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم گفت: ابن صوریا که در فدک زندگی می‌کند چگونه عالمی است؟ گفتند: او از همه یهود به تورات آشناتر است، به دنبال او فرستادند و هنگامی که نزد پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم آمد به او فرمود: ترا به خداوند یکتایی که تورات را بر موسی علیه‌السلام نازل کرد و دریا را برای نجات شما شکافت و دشمن شما فرعون را غرق نمود و در بیابان شما را از مواهب خود بهره مند ساخت سوگند می‌دهم بگو آیا حکم سنگباران کردن در چنین موردی در تورات بر شما نازل شده است یا نه؟
او در پاسخ گفت: سوگندی به من دادی که ناچارم بگویم آری چنین حکمی در تورات آمده است.
پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم گفت: چرا از اجرای این حکم سرپیچی می‌کنید؟
او در جواب گفت: حقیقت این است که ما در گذشته این حد را در باره افراد عادی اجرا می‌کردیم ولی در مورد ثروتمندان و اشراف خود داری می‌نمودیم، این بود که گناه مزبور در طبقات مرفه جامعه ما رواج یافت تا اینکه پسر عموی یکی از رؤسای ما مرتکب این عمل زشت شد، و طبق معمول از مجازات او صرفنظر کردند، در همین اثنا یک فرد عادی مرتکب این کار گردید، هنگامی که می‌خواستند او را سنگباران کنند، خویشان او اعتراض کردند و گفتند: اگر بنا هست این حکم اجرا بشود باید در مورد هر دو اجرا بشود به همین جهت ما نشستیم و قانونی سبکتر از قانون سنگسار کردن تصویب نمودیم و آن این بود که به هر یک چهل تازیانه بزنیم و روی آنها را سیاه کرده و وارونه سوار مرکب کنیم و در کوچه و بازار بگردانیم! در این هنگام پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دستور داد که آن مرد و زن را در مقابل مسجد سنگسار کنند. آنکه یهود آن را از بین بردند.
در این هنگام آیات فوق نازل شد و جریان مزبور را به طور فشرده بیان کرد.

۲.۱ - انگیزه یهود از [[مراجعه به پیامبر

فرار از احکام تورات، انگیزه]] مراجعه گروهی از یهودیان به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، برای حکمیت بین آنان:
"وکیف یحکمونک وعندهم التورة فیها حکم الله ثم یتولون من بعد ذلک وما اولـئک بالمؤمنین. "
می‌فرماید یهود امتی است صاحب کتاب و شریعت و منکر نبوت و کتاب و شریعت تو، فعلا به واقعه‌ای بر خورده‌اند که حکمش در کتاب خودشان نیز هست ولی نمی‌خواهند آن حکم را که حکم خدا است جاری سازند، با این حال چگونه به حکم تو که آن نیز همان حکم خدا است تن در می‌دهند؟ معلوم است که تن در نمی‌دهند اینان از کتاب خدا و حکم آن گریزانند هرگز به آن ایمان نخواهند آورد.
و بر اساس این معنا جمله: " ثم یتولون من بعد ذلک" چنین معنا می‌دهد که" یتولون" اعراض می‌کنند از حکم واقعه به اینکه تورات نزد ایشان است و حکم خدا در آن تورات موجود است و جمله: " و ما اولئک بالمؤمنین" چنین معنا می‌دهد که این طائفه از آنهایی نیستند که به تورات و حکم آن ایمان بیاورند پس اینها گروهی هستند که از ایمان به تورات و به حکم تورات به سوی کفر گرائیده‌اند

۲.۲ - شگفت آور بودن مراجعه به پیامبر

مراجعه یهود به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، برای حکمیت بین آنان، امری شگفت آور است.
"وکیف یحکمونک وعندهم التورة فیها حکم الله.. چگونه تو را به داوری می‌طلبند؟! در حالی که تورات نزد ایشان است و در آن، حکم خدا هست. (وانگهی) پس از داوری خواستن از حکم تو، (چرا) روی می‌گردانند؟! آنها مؤمن نیستند. "
باید دانست که حکم مزبور یعنی (حکم سنگسار کردن زن و مردی که زنای محصنه کرده‌اند) در تورات کنونی در فصل بیست و دوم از سفر تثنیه آمده است.
تعجب از این است که آنها تورات را یک کتاب منسوخ نمی‌دانند، و آئین اسلام را باطل می‌شمرند با این حال چون احکام تورات موافق امیالشان نیست آن را رها کرده و به سراغ حکمی می‌روند که از نظر اصولی با آن موافق نیستند. و از آن عجبتر اینکه بعد از انتخاب تو برای داوری، حکم تو را که موافق حکم تورات است چون بر خلاف میل آنها است نمی‌پذیرند. .

۲.۳ - اختیار پیامبر در قبول حکمیت

پیامبر صلی الله علیه وآله، در پذیرش حکمیت میان یهود و رد آن مخیر بود.
"سمـعون للکذب اکــلون للسحت فان جاءوک فاحکم بینهم او اعرض عنهم وان تعرض عنهم فلن یضروک شیــا وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان الله یحب المقسطین. آنها بسیار به سخنان تو گوش می‌دهند تا آن را تکذیب کنند مال حرام فراوان می‌خورند پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داوری کن، یا (اگر صلاح دانستی) آنها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر کنی، به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و اگر میان آنها داوری کنی، با عدالت داوری کن، که خدا عادلان را دوست دارد! "
سپس به پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم اختیار می‌دهد که هر گاه این گونه اشخاص برای داوری به او مراجعه کردند می‌تواند در میان آنها داوری به احکام اسلام کند و می‌تواند از آنها روی گرداند.
(فان جاؤک فاحکم بینهم او اعرض عنهم).
البته منظور این نیست که پیغمبر صلی الله علیه وآله تمایلات شخصی را در انتخاب یکی از این دو راه دخالت دهد بلکه منظور این است شرائط و اوضاع را در نظر بگیرد اگر مصلحت بود دخالت و اختیار حکم کند و اگر مصلحت نبود صرفنظر نماید.


۲.۴ - مصونیت در قبال رد حکمیت

نوید خدا به مصونیت پیامبر صلی الله علیه وآله، از توطئه‌ های یهودیان، در صورت ترک حکمیت میان آنان:
"سمـعون للکذب اکــلون للسحت فان جاءوک فاحکم بینهم او اعرض عنهم وان تعرض عنهم فلن یضروک شیــا وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان الله یحب المقسطین. "
در این جمله رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را مخیر می‌کند بین اینکه در آنان البته اگر آن جناب را حکم قرار دادند- حکم کند و یا از آنان اعراض نماید و معلوم است که انتخاب یکی از این دو طرف از آن جناب صادر نمی‌شود مگر به خاطر مصلحتی که آن جناب را وادار به آن سازد.
در نتیجه خدای تعالی امر را ارجاع به نظر و رای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نموده است.
خدای تعالی سپس این تخییر را بیان کرده به اینکه اگر از آنان اعراض کنی و حکمی نکنی هیچ ضرری برای تو ندارد و نیز سفارش فرموده که اگر خواستی حکم کنی جز به قسط و عدل حکم نکنی، در نتیجه برگشت مضمون سر انجام به این می‌شود که خدای سبحان راضی نمی‌شود که غیر حکم او را جاری کند یا باید حکم او را جاری کند و یا اصلا در کارشان مداخله نکند تا اگر حکمی دیگر در بین آنان جاری شد به دست آن حضرت جاری نشده باشد.

۲.۵ - حکم بر اساس عدالت

حکمیت میان یهود، بر اساس حق و عدالت، فرمانی از سوی خدا به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم است.
"سمـعون للکذب اکــلون للسحت فان جاءوک فاحکم بینهم او اعرض عنهم وان تعرض عنهم فلن یضروک شیــا وان حکمت فاحکم بینهم بالقسط ان الله یحب المقسطین. "
و اگر خواستی در میان آنها داوری کنی حتما باید اصول عدالت را رعایت نمایی زیرا خداوند افراد دادگر و عدالت پیشه را دوست دارد


۱. مائده/سوره۵، آیه۴۲..    
۲. مائده/سوره۵، آیه۴۳..    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۱.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۴۳..    
۵. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵ ص۵۵۹.    
۶. مائده/سوره۵، آیه۴۳..    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۸.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۴۲..    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۶.    
۱۰. مائده/سوره۵، آیه۴۲..    
۱۱. طباطبائی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۵ ص۵۵۸.    
۱۲. مائده/سوره۵، آیه۴۲..    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۸۷.    





مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکمیت بین یهود »    


رده‌های این صفحه : حکمیت | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار