• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حکیم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: حکیم (ابهام‌زدایی).

حَکیم (به فتح حاء)، از واژگان قرآن کریم است به معنای محکم‌کار، حکمت‌کردار و کسی که کار را از روی تشخیص و مصلحت انجام دهد. این واژه نود و هفت بار در قرآن کریم آمده که، پنج بار وصف قرآن، یک بار وصف امر و نود و یک بار آن وصف خداوند است.



حَکیم به معنی محکم‌کار، حکمت‌کردار و کسی که کار را از روی تشخیص و مصلحت انجام دهد. در گذشته از جوهری نقل شد که حکیم کسی است کارها را محکم و استوار انجام دهد و آنچه از طبرسی نقل شده: حکیم به معنی مانع از فساد است. عبارت دیگر محکم‌کار می‌باشد و آن صیغه مبالغه است.


این کلمه از اسماء حسنی است و مجموعا ۹۷ بار در قرآن مجید به کار رفته، فقط در پنج محل صفت قرآن و در یک محل صفت امر آمده، بقیّه همه درباره حکیم بودن خداوند سبحان است و آن پنج محل عبارت‌اند از: (ذلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیاتِ وَ الذِّکْرِ الْحَکِیمِ‌) (اينها را كه بر تو مى‌خوانيم، از نشانه‌هاى حقّانيّت تو و يادآورى حكيمانه است.) (یس)(وَالْقُرْآنِ‌ الْحَکِیمِ‌) (يس. سوگند به قرآن حكيم و استوار.) و آیه اوّل سوره یونس و آیه دوّم سوره لقمان و آیه چهارم سوره زخرف در المیزان ذیل آیه اوّل یس، حکمت را به معنی حقائق معارف و فروعات آن گرفته و گوید که: قرآن، حکیم است زیرا که حکمت و حقائق معارف در آن مستقر است. به نظر می‌آید که: قرآن مجید را در اطلاق این صفت یک شخص عاقل و محکم کار فرض کنیم همانطور که شخص را در اثر حکمت کردار و محکم‌کار بودنش حکیم می‌گوئیم؛ هکذا قرآن در تعالیم خود مثل یک شخص محکم‌کار است و اطلاق حکیم بر قرآن و یک شخص دانا بنا بر آنچه گفته شد یکسان است.
قرآن حکیم است یعنی از روی تشخیص دستور می‌دهد و محکم‌کار و حکمت‌کردار است، و آن یک محل که حکیم وصف امر آمده این آیه است‌: (فِیها یُفْرَقُ کُلُّ اَمْرٍ حَکِیمٍ‌) (در آن شب هر امرى بر اساس حكمت الهى تدبير مى‌گردد.) می‌شود گفت: حکیم در این آیه به معنی مفعول و محکم کاری شده است معنی آیه چنین می‌شود: «در آن شب هر امری که از روی تشخیص و محکم کاری است از هم جدا می‌شوند.« در المیزان به قرینه‌ «یُفْرَقُ» حکیم را بسیط و آنچه اجزائش مشخص نیست، معنی می‌کند نظیر آنکه در آیه‌: (اُحْکِمَتْ‌ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ‌) گفته شد.
به استثنای شش مورد فوق، کلمه حکیم ۹۱ بار وصف خداوند متعال آمده است مثل‌: (اِنَّکَ اَنْتَ الْعَلِیمُ‌ الْحَکِیمُ‌) (زيرا تويى كه دانا و حكيمى.) (لا اِلهَ اِلَّا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌) (معبودى جز خداوند توانا و حكيم، نيست.) (وَاللَّهُ عَلِیمٌ‌ حَکِیمٌ‌) (و خداوند دانا و حكيم است.)


این واژه ۹۷ بار در قرآن کریم آمده؛ که ۹۱ بار وصف خداوند و ۵ بار وصف قرآن و یک بار وصف امر است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۶۴.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۴۷.    
۳. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر،ج۱، ص۴۱۸-۴۱۹.    
۴. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح تاج اللغة، ج۵، ص۱۹۰۱.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۵۴.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۵۸.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷.    
۸. یس/سوره۳۶، آیه۱-۲.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۰.    
۱۰. یونس/سوره۱۰، آیه۱.    
۱۱. لقمان/سوره۳۱، آیه۲.    
۱۲. زخرف/سوره۴۳، آیه۴.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۷، ص۶۲.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۹۰.    
۱۵. دخان/سوره۴۴، آیه۴.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۶.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۸، ص۱۳۲.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۹۹-۲۰۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۱۰۳.    
۲۰. بیستونی، محمد، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۲، ص۲۸۹.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۸، ص۱۳۲.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۹۹-۲۰۰.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۳۲.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶.    
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۶.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰.    
۲۷. نساء/سوره۴، آیه۲۶.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حکیم»، ج۲، ص۱۶۴-۱۶۵.    






جعبه ابزار