• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خسف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




خَسَف (به فتح خاء و فاء) از واژگان قرآن کریم به معنای فرو رفتن و فرو بردن است. اين ماده در قرآن مجيد مجموعاً هشت بار به كار رفته و فقط با «باء» متعدى شده است.



خَسَف به معنای فرو رفتن و فرو بردن است. «خَسَفَهُ‌ اللَّهُ و خَسَفَ‌ هُوَ» خدا او رابه زمين فرو برد و او به زمين فرو رفت. در مجمع می‌گويد: «خَسَفَ‌ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ» خدا او را از زمين ناپديد كرد. على هذا به ماه گرفتن از آن جهت خسوف گويند كه نور ماه در نظر بيننده غایب و زایل می‌شود.
در حديث آمده كه امام كاظم (عليه‌السلام) فرمود: چون ابراهيم پسر رسول خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله) فوت كرد، در فوت وى سه سنت (دستور و حكم) بر قرار شد. يكى آن كه چون او مرد آفتاب گرفت، مردم گفتند: در اثر فوت فرزند رسول خدا (صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) آفتاب گرفت. حضرت به منبر تشريف برد و خدا را حمد و ثنا گفت، پس از آن فرمود:
««أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ آيَتَانِ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ، تَجْرِيَانِ بِأَمْرِهِ، مُطِيعَانِ لَهُ، لَا تَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَ لَا لِحَيَاتِهِ، فَإِذَا انْكَسَفَتَا او وَاحِدَةٌ مِنْهُمَا فَصَلُّوا ثُمَّ نَزَلَ فَصَلَّى بِالنَّاسِ صَلَاةَ الْكُسُوفِ.»»
ظاهراً به گرفتن آفتاب و ماه از باب تغليب كسوف اطلاق شده چنان كه در نهايه و مفردات حديثى نقل است كه در آن به هر دو از باب تغليب خسوف اطلاق گرديده است.


(فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ‌ ... لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ‌ بِنا ...) «قارون و خانه‌اش را به زمين فرو برديم ... اگر خدا بر ما منّت نمی‌گذاشت ما را نيز فرو می‌برد.»
(إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ‌ بِهِمُ الْأَرْضَ ...) (اگر ما بخواهيم‌ آن‌ها را با يک زمين‌لرزه در زمين فرو مى‌بريم...)
(أَ فَأَمِنْتُمْ أَنْ‌ يَخْسِفَ‌ بِكُمْ جانِبَ الْبَرِّ ...) (آيا از اين ايمن شديد كه در خشكى با يك زلزله شديد شما را در زمين فرو ببرد)
(فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ وَ خَسَفَ‌ الْقَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ يَقُولُ الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ) (بگو: در آن هنگام كه چشم‌ها از شدّت وحشت خيره گردد، و ماه بى‌نور شود، و خورشيد و ماه با هم جمع شوند، آن روز انسان مى‌گويد: «راه فرار كجاست؟!»)
چون به موجب‌ (إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ‌) (در آن هنگام كه خورشيد درهم پيچيده شود) آفتاب خاموش شود، نور ماه ناپديد می‌گردد و ماه می‌گيرد و غير مرئى می‌شود و شايد از (جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ) منظور پيوستن ماه به آفتاب باشد؛ آن وقت اين آيه بيان‌ (خَسَفَ‌ الْقَمَرُ) است‌؛ يعنى ماه در آفتاب ناپديد می‌گردد.
نا گفته نماند: تصوّر فرو رفتن در زمين كه قارون بدان دچار شد و كفّار با آن تهديد شده‌اند، بسيار طبيعى و آسان است. زمين به دستور خدا زلزله می‌كند و در اثر آن دهان گشوده هر چه را خدا خواست در خود فرو می‌برد.


اين ماده در قرآن مجيد مجموعاً هشت بار به كار رفته و فقط با «باء» متعدى شده است.


۱. قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۴۶.    
۲. طريحی نجفی، فخرالدين، مجمع البحرين، حسینی، ج۵، ص۴۴-۴۶.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۲.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۸، ص۲۵.    
۵. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج۵، ص۱۴۴.    
۶. ابن‌اثير، مجدالدين، النهايه في غريب الحديث والاثر، ج۲، ص۳۱.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۲.    
۸. قصص/سوره۲۸، آیه۸۱-۸۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر الميزان، ج۱۶، ص۸۰-۸۱.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۱۸-۱۱۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۷، ص۴۶۱-۴۶۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۳۸-۲۴۰.    
۱۳. سبأ/سوره۳۴، آیه۹.    
۱۴. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۲۹.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر الميزان، ج۱۶، ص۳۶۰.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۴۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۸، ص۱۹۶.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۲۱۵.    
۱۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۸.    
۲۰. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۸۹.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر الميزان، ج۱۳، ص۱۵۴-۱۵۵.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۲۱۳.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۶، ص۲۷۱-۲۷۲.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۷۴.    
۲۵. قيامت/سوره۷۵، آیه۷-۱۰.    
۲۶. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۷۷.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر الميزان، ج۲۰، ص۱۰۵.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۶۶.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۱۰، ص۱۹۴.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۰۱-۱۰۲.    
۳۱. تكوير/سوره۸۱، آیه۱.    
۳۲. مكارم شيرازى، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۶.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر الميزان، ج۲۰، ص۲۱۳.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۳۴۸.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البيان، ج۱۰، ص۲۷۶.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۲۶.    
۳۷. قصص/سوره۲۸، آیه۸۱.    
۳۸. سبأ/سوره۳۴، آیه۹.    
۳۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۸.    
۴۰. قيامت/سوره۷۵، آیه۸.    



قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «خسف»، ج۲، ص۲۴۶-۲۴۸.    






جعبه ابزار