• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خط در هند

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در هند، پیش از مهاجرت هندو آریاییان به شبه قاره هند، بومیان دره سِند از نشانه های متعددی بر روی اشیای گوناگون استفاده می‌کردند.



بومیان دره سِند از نشانه های متعددی بر روی اشیای گوناگون استفاده می‌کردند. حدود چهار هزار اثر با این نشانه‌ها به دست آمده است. این آثار به سال‌های حدود ۲۵۰۰ تا ۱۹۰۰ پیش از میلاد تعلق دارند. بیشتر این آثار از موهنجودارو (در حوالی دره سند)، هرپا (در پنجاب) و چانهودارو (در پاکستان)، و کالیبانگان، لوتال، باناوالی و دلاویرا (در غرب هند) به دست آمده‌اند. به علاوه، حدود پنجاه اثر یا مُهر از این نوع در خاور نزدیک یافت شده است.
آخرین نمونه های دارای این نشانه‌ها در دَیم آباد در مهاراشترا شناسایی شده است که به حدود ۱۷۰۰ پیش از میلاد تعلق دارند
[۱] دایرةالمعارف زبان و زبانشناسی<، ذیل "Indus script".
پیشتر این نشانه‌ها را خط تمدن دره سِند
[۲] یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آن‌ها از آغاز تا امروز، ج۱، ص۶۷، ترجمه فیروز رفاهی، تهران ۱۳۶۸ش.
می دانستند و بر این باور بودند که این خط از نوع واژه‌نگار ـ هجانگار (یا تکواژنگار) است و از راست به چپ خوانده می‌شود. این خط را دارای حدود چهارصد نشانه اصلی می‌دانستند.
[۳] دایرةالمعارف زبان و زبانشناسی<، ذیل "Indus script".
[۴] آندرو رابینسون، داستان نگارش، ج۱، ص۱۴۸، ترجمه مهردخت وزیرپور کشمیری و زهره میرحسینی، تهران ۱۳۸۸ش.
[۵] یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آن‌ها از آغاز تا امروز، ج۱، ص۶۸، ترجمه فیروز رفاهی، تهران ۱۳۶۸ش.
کوشش‌های بسیاری برای رمزگشایی این خط فرضی شده است
[۶] Asko Parpola, Deciphering the Indus script, Cambridge ۱۹۹۴.
اما سرانجام، فارمر، اسپروت و ویتسل
[۷] Steve Farmer, Richard Sproat, and Michael Witzel, "The collapse of the Indus،script thesis: the myth of a literate harappan civilization", Electronic Journal of Vedic studies, no۱۱،۱۲ (۲۰۰۴)، ج۱، ص۱۹ـ ۵۷.
با دلایل قانع کننده ثابت کرده‌اند که این نشانه‌ها نمایانگر هیچ زبانی نیستند و ازاینرو، خط محسوب نمی‌شوند.


به نظر می‌رسد که کاربرد خط در هند از نوآوری‌های هندو آریاییان باشد. هندو آریاییان، گروهی از آریاییان بودند که در فاصله سال‌های ۱۷۰۰ و ۱۲۰۰ پیش از میلاد با گذر از رشته کوههای هندوکش، در شمال افغانستان کنونی، به شمال غرب هند (پنجاب و نواحی مجاور آن) رفتند و سپس به تدریج مناطق شرقی و جنوبی شبه قاره هند را نیز تصرف کردند.
[۸] حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۱، اوساکا ۲۰۰۹.
قرنها پس از استقرار هندو آریاییان در شبه قاره هند، آشوکا (حک: ۲۵۹ـ۲۲۲ق م) نخستین کسی بود که در کتیبه‌های خویش از دو خط استفاده کرد که بعدها کهَرُشتهی/ خَروشتی و براهمی خوانده شدند.
[۹] Ignace Jay Gelb, A study of writing, (Chicago ۱۹۶۳)، ج۱، ص۱۸۷.

اگر واژه کهَرُشتهی اصل هندی داشته باشد، دو معنی میتوان برای آن در نظر گرفت: ۱) لبِ خر (سنسکریت: khara- «خر»؛ ostha- «لب»)، که شاید به سبب شکل حروفش آن را بدین نام خوانده بودند؛ ۲) خَر و شُتُر (خط سرزمین خَر و شُتُر؛ سنسکریت: khara- «خر»؛ ustra- «شتر») که شاید به پنجاب و دیگر نواحی شمال غرب هند اشاره داشته باشد.
[۱۰] پانویس ۷، Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۹.
[۱۱] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۳.
شایان ذکر است که برخی از محققان ریشه‌هایی سامی یا ایرانی برای این واژه ذکر کرده‌اند.
[۱۲] رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۹ـ ۵۷، ص ۱۱،، Steve Farmer, Richard Sproat, and Michael Witzel, "The collapse of the Indus-script thesis: the myth of a literate harappan civilization", Electronic Journal of Vedic studies, no۱۱-۱۲ (۲۰۰۴).



خط خروشتی در قرن چهارم یا شاید حتی پنجم پیش از میلاد از خط آرامی هخامنشی گرفته شده بود
[۱۳] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.
(بخش ۳) و مانند آن از راست به چپ نوشته می‌شد.
[۱۴] Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
مرکز رواج خط خروشتی و احتمالا خاستگاه آن، منطقه گندهاره، در نزدیکی پیشاور کنونی در شمال غرب پاکستان ، بود. این خط تا مناطق هم جوار در شمال پاکستان کنونی، شمال غرب و شمال هند، شرق و شمال افغانستان کنونی، و بخش‌های جنوبی ازبکستان و تاجیکستان کنونی (بلخ باستان) گسترش یافت. این خط حتی در برخی از شهرهای مسیر جاده ابریشم در اطراف حوضه تاریم، در ایالت سینکیانگ چین، به خطی مهم بدل شد.
[۱۵] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲.
مهمترین زبان هندو آریایی میانه که به خط خروشتی نوشته می‌شد، زبان گندهاری (یکی از پراکریتها) بود.
[۱۶] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۶.


۳.۱ - عاقبت خط خرشتی

کهن‌ترین نمونه‌های قابل تاریخگذاری خط خروشتی، کتیبه‌های آشوکا، به خصوص سنگ نبشته‌های شاهبازگرهی و مانسِهرا در منطقه گندهاره است که تاریخ نگارش آن‌ها به سال ۲۵۰ پیش از میلاد می‌رسد.
[۱۷] Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
آثار خروشتی تا قرن نخست پیش از میلاد نسبتآ نادر است، اما پس از آن، به خصوص در قرن‌های اول و دوم میلادی، تعداد آن‌ها بیش‌تر می‌شود. بزرگترین حکومت مروج خط خروشتی حکومت کوشانیان بود، اما با انحطاط این امپراتوری، در قرن سوم میلادی، خط خروشتی مغلوب گونه های محلی خطوط مشتق از براهمی شد، هرچند گونه‌های محلی آن در بلخ و ایالت سینکیانگ دستکم یک یا دو قرن دیگر دوام آورد.
[۱۸] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲.
از خط خروشتی هیچ اثری باقی نمانده است. بیشتر خطوط امروزی رایج در شبه قاره هند که تعداد آن‌ها به دویست خط می‌رسد مشتق از خط براهمی است.
[۱۹] Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
علاوه بر این، خط براهمی منشأ خطوط تبتی و بسیاری از خطوط رایج در کشورهای آسیای جنوب شرقی است
[۲۰] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۱.
(بخش ۶).

۳.۲ - ویژگی‌های خط خروشتی

از ویژگی‌های خط خروشتی این است که غالبآ کوتاهی و کشیدگی مصوتها را نشان نمی‌دهد.
[۲۱] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۶.
خط خروشتی و براهمی و تمام خطوط بازمانده از خط براهمی جزو خطوط آبوگیدا محسوب می‌شوند (بخش۱). در هر دوی این خطوط همه صامت‌ها نوشته می‌شود و مصوت‌ها (به جز یک مصوت، مصوت ذاتی) به صورت علایمی بر رو، زیر یا کنارِ آنها نشان داده می‌شود. در این خطوط، خوشه‌های صامتی به صورت نویسه‌های مرکّب در آمده است. در این نویسه‌های مرکّب نخستین صامت غالبآ در بالای دومین صامت نوشته شده است (مانند نشانه‌های ردیف آخر جدول ۲). شکل نخستین صامت کامل است، اما شکل دومین صامت گاه تا حدودی کاهش یافته است. در خط براهمیِ آغازین نویسه های مرکّب عمومآ شفاف بوده (جدول۲)، اما در خط خروشتی برخی از این نویسه‌های مرکّب تیره بوده‌اند (یعنی ساختار درونیشان مشخص نبود؛ مانند نویسه‌های ردیف آخر در جدول۱)
[۲۲] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶.



خط براهمی نام خود را از برهما، خدای هندو، گرفته است که او را خالق این خط دانسته‌اند.
[۲۳] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۸۹.
درباره منشأ خط براهمی چهار نظریه وجود دارد: الف) خطی اصالتآ هندی است که مستقیم یا غیرمستقیم از خط تمدن دره سند گرفته شده که با توجه به آنچه پیشتر درباره خط فرضی تمدن دره سند گفته شد، این نظریه مردود است؛ ب) خطی قرضی، برگرفته یا برساخته بر پایه یک خط سامی (فنیقی یا آرامی) است؛ ج) خطی کاملا ابداعی از دوره آشوکاست و احتمالا زیرنظر مستقیم وی ابداع شده است؛ د) خطی برگرفته از خط خروشتی است.
[۲۴] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۱۱.
[۲۵] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۳۳ـ۱۳۴.
[۲۶] Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۷۰ـ۷۱.
با این حال، به علت نداشتن اطلاعات کافی، هیچیک از این نظرها را نمی‌توان با قطعیت درباره منشأ خط براهمی پذیرفت.
[۲۷] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۷.

خط براهمی اساسآ برای نگارش زبان‌های هندو آریایی میانه (پراکریت) پدید آمده بود.
[۲۸] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۸۹.
پس از مدتی برای نگارش سنسکریت نیز به کار گرفته شد. قدیم‌ترین کتیبه سنسکریت به خط براهمی، سنگ نبشته‌ای از حدود نیمه دوم قرن نخست پیش از میلاد است.
[۲۹] Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۸.

خط براهمی در یکی از فرمان‌های آشوکا به گونه چرخشی، از راست به چپ و چپ به راست، نوشته شده است،
[۳۰] Bapurao Naik, Typography of Devanagari، Bombay ۱۹۷۱، ج۱، ص۵.
اما در همه آثار بعدی، جهت نگارش آن فقط از چپ به راست است.

۴.۱ - تقسیم خط براهیمی

پس از آشوکا، خط براهمی به تدریج دارای دوگونه شمالی و جنوبی شد. در تقسیم بندی دقیق‌تر، گونه شمالی در سده‌های چهارم و پنجم میلادی به خط گوپته انجامید که در شمال غرب هند به صورت خط شاردا و در مرکز هند به صورت خط کوتیله (سدههای ششم تا دهم میلادی) درآمد. خط تبتی نیز در قرن اول/ هفتم بر پایه گون‌های از خط گوپته ابداع شد. خطوط ناگری اولیه و بنگالی آغازین از خط کوتیله مشتق شده‌اند. گونه‌ای از خط شاردا که تا همین اواخر خط برهمنان کشمیری بود لندا نامیده می‌شد و در میان هندوان پنجاب و سند رواج داشت. به روایتی، انگد، دومین پیشوای سیک‌ها، خط گورموکی را در قرن دهم/ شانزدهم بر پایه خط لندا پدید آورد. گونه‌ای از خط شاردا که تا همین اواخر در هیماچال پرادش و جامو رواج داشت، تاکری خوانده می‌شد که خطوطی چون دُگری و چمآلی صورت‌های اصلاح شده آن هستند. ناگری اولیه منشأ خطوط ناگری/ دوناگری (دوناگری، خط)، کایتی، گجراتی، و مدی بود. از بنگالی آغازین نیز خطوط مایتیلی، بنگالی (و گونه آسامی آن)، اوریه، منیپوری، و نوری پدید آمد. خطوط منیپوری و نوری برای نگارش دو زبان از خانواده زبان‌های تبتی ـ برمه‌ای به کار می‌رفتند. اکنون منیپوری به خط بنگالی نوشته می‌شود.
[۳۱] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.

گونه جنوبی خط براهمی از یک سو به خطوط کانّاده و تلوگو و از سوی دیگر از طریق خط پالّاوا به خطوط گرنته، مالایالام و تامیلی بدل شد. سومین مسیر تحول به خط سینهالی/ سیلانی منجر شد. خط پالّاوا همچنین منشأ چندین خط رایج در آسیای جنوب شرقی شد، مانند مون ـ برمه‌ای، کامبوجی، تایلندی، لائویی، جاوهای، بالیایی، و خطوط رایج در سلب و سوماترا
[۳۲] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
[۳۳] Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۹.
بخش۶).

۴.۲ - شکل حروف خط براهیمی

در همه خطوط شاخه جنوبی، شکل حروف منحنی است؛ در حالی که حروف در خطوط شاخه شمالی زاویه دارند.
[۳۴] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
خطوط مشتق از براهمی که برای نگارش زبان‌های هندو آریایی نو به کار می‌روند، به چهار گروه تقسیم می‌شوند: ۱) گروه غربی ـ شمال غربی؛ شامل گورموکی، شاردا، تاکری، لندا و گونه‌های آنها؛ ۲) گروه شمالی ـ مرکزی: شامل دوناگری، گجراتی و گونه‌های آنها؛ ۳) گروه شرقی: شامل بنگالی (و گونه آسامی آن)، اوریه، و مایتیلی، کایتی و دیگر خطوط بهار؛ ۴) گروه جنوبی: سینهالی.
[۳۵] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۶۹.

به طور کلی همه خطوط هند ساختار اولیه خط براهمی را حفظ کرده‌اند. خطوط شمالی دارای سادگی نسبی‌اند، اما خطوط جنوبی مغلق و پیچیده شده‌اند. تقسیم‌بندی خطوط هند به دو شاخه شمالی و جنوبی به خانواده زبان‌های رایج در هند مربوط می‌شود که در ذیل دو دسته کلی زبان‌های هندوآریایی و زبان‌های دراویدی قرار می‌گیرند.
[۳۶] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲.



سال‌هاست که خط دوناگری جایگاهی خاص و نزدیک به «خط ملی» در هند یافته و جایگزین بسیاری از خطوط محلی شده است.
[۳۷] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۷۵.
اکنون این خط، خط رسمی برای زبان‌های هندی، مراتی و نپالی است. نیز برای نگارش ادبیات جدید راجستانی، دُگری و مایتیلی (و دیگرگویش های بهاری)، و گویش‌های پاهاری (مثلا کوماونی) به کار می‌رود. خطوط مایتیلی، کایتی، لندا، نوری، مدی، دگری، چمآلی (و دیگر خطوط تاکری) نیز تاحد زیادی کاربردشان را از دست داده‌اند.
[۳۸] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.

برای نگارش زبان سنسکریت بیش‌تر از خط دوناگری استفاده می‌شود، البته نگارش آن به دیگر خطوط مشتق از براهمی (نظیر گجراتی، بنگالی، اوریه و خطوط اصلی جنوب هند) نیز ممکن است.
[۳۹] Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۷۰.
اخیرآ در هند برای انتشار متون پالی، از زبان‌های هندی میانه و زبان متون مقدس بودایی، از خط دوناگری استفاده می‌شود. هرچند بنابر سنّت رایج در میان بوداییان، این زبان به خطوط محلی مناطق بودایی نشین (مانند سینهالی، برمهای، تایلندی، لائویی و خمری) نوشته میشود.
[۴۰] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.



خط گجراتی برای نوشتن زبان‌های گجراتی و کاچی به کار می‌رود. در گذشته نوشته‌های رسمی زبان گجراتی نظیر متون علمی و ادبی به خط دوناگری نوشته می‌شد اما با رواج صنعت چاپ (در ۱۲۱۵/۱۸۰۰) خط گجراتی عمومآ برای نوشتن متون منثور به کار رفت، هر چند متون منظوم هنوز هم گاه به خط دوناگری نوشته می‌شود. نخستین اسنادی که به خط گجراتی نوشته شده متعلق به سال ۱۰۰۰/۱۵۹۲ است.
[۴۱] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۲.



خط بنگالی، برای نوشتن زبان بنگالی، زبان ملی بنگلادش ، به کار می‌رود. بنگال ایالتی در غرب هند است که مردم آن مسلمان‌اند. اکثر زبان‌هایی که مسلمانان هند به آن‌ها سخن می‌گویند یا فقط به خط عربی نوشته می‌شوند یا علاوه بر خطی دیگر به عربی نیز نوشته می‌شوند، اما زبان بنگالی تنها به خط بنگالی نوشته می‌شود. خط بنگالی برای نوشتن زبان‌های آسامی مانیپوری و برخی زبان‌های موندا نیز به کار می‌رود. در شمال هند سیک‌های پنجابی زبان (پنجابی) برای نوشتن زبان خود از خط گورموکی استفاده می‌کنند. پنجابی زبانهای پاکستان این زبان را به خط فارسی ـ عربی نیز می‌نویسند. زبان اوریه که زبان اصلی ایالت اریسه است به خط اوریه نوشته می‌شود. خط اوریه برای نوشتن بسیاری از زبان‌های گفتاری کم گویشور رایج در ایالت اُریسه نیز به کار می‌رود. خطوط کاناده و تلوگو بسیار به هم شبیه‌اند و برای نوشتن زبان‌های دراویدی کانّاده و تلوگو که در جنوب هند رایج‌اند به کار می‌روند. خط مالایالام در جنوب هند به کار می‌رود؛ این خط دارای اشکال متعدد و خاصی از حروف مرکّب است. خط تامیلی برای نوشتن زبان گفتاری تامیلی در جنوب هند و سریلانکا به کار می‌رود. این خط در میان خطوط هندی به دو دلیل غیر معمول به نظر می‌رسد نخست آن‌که مبتنی بر ویژگی‌های واج شناختی زبان‌های دراویدی است و شکل اولیه آن مناسب نوشتن زبان سنسکریت نیست برای این کار نیازمند به کارگیری چندین حرف اضافه است؛ دوم آن‌که در این خط نویسه های مرکّب به کار نمی‌روند، چرا که این خط بیش‌تر از آن‌که خطی آبوگیدا باشد خطی الفبایی است. از خط سینهالی برای نوشتن زبان سینهالی در سریلانکا استفاده می‌شود.
[۴۲] Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
[۴۳] Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۴۱.
[۴۴] Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۸.



اردو، زبان ملی پاکستان و زبان اصلی مسلمانان هند، به خط اردو نوشته می‌شود. مهاجرت‌های فارسی زبانان به شمال هند درحدود سده چهارم/ دهم، به ویژه در قالب بازرگانان، آموزگاران دینی و عارفان، زمینه پیدایی زبان اردو
[۴۵] اردو لغت (تاریخی اصول پر)، کراچی: اردو لغت بورد، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۷.
را، به عنوان زبان مستقل هندوآریایی نو، فراهم آورد. از سوی دیگر، گسترش اسلام در شبه قاره هند در نتیجه کوشش‌های مبلّغان و عارفان فارسی زبان، و کاربرد زبان فارسی به عنوان زبان رسمی دربار و اصلی‌ترین زبان اداری و ادبی در دوره حکومت مسلمانان، نخست در قلمرو غزنویان لاهور و سپس در بیشترِ مناطق شمالی و مرکزی هند
[۴۶] رضائی باغبیدی، > «ارتباط زبانهای ایرانی و هندی» <، ص 43، حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، اوساکا 2009
،
[۴۷] گوپیچند نارنگ، اردو زبان اور لسانیات، ج۱، ص۵۱ـ۵۳، دهلی ۲۰۰۶.
[۴۸] Robert D King, "Thepoisonous potency of script: Hindi and Urdu", International Journal of the sociology of language, no۱۵۰ (۲۰۰۱)، ج۱، ص۴۶.
سبب شد که خط فارسی ـ عربی با تغییراتی، برای نگارش زبان اردو به کار رود.

۸.۱ - الفبای خط اردو

الفبای اردو شامل بیش از سی حرف و تعدادی علائم زیر و زبری تکمیلی است. اغلب صامت‌های زبان اردو تنها با یک حرف واحد نوشته می‌شوند، اما تعدادی نیز با بیش از یک حرف نمایش داده میشوند. برای مثال: در این خط، صامتهای دمیده را با افزودن حرف «ه» («به»، «په»، «ته»، «جه»، «چه»، «ده»، «ره»، «که»، «گه»، «مه»، «نه») نشان می‌دهند. صامت‌های برگشته را با قراردادن نشانه «ط» کوچک بر بالای آن (ب، به، د، ده، ر، ره) می‌نمایانند. برای آوای غنه اخفاشده از حرف «ن» (نون بینقطه) و برای نمایاندن یای مجهول در پایان کلمات از حرف (یای برگشته) استفاده می‌شود.
[۴۹] Choudhri, Mohammed Naim, Introductory Urdu, New Delhi ۲۰۰۶، ج۱، ص۵ـ۶.
[۵۰] اردو لغت (تاریخی اصول پر)، کراچی: اردو لغت بورد، ج۱، مقدمه نسیم امروهوی، صذ، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۷.
در خط اردو تنها دو مصوت از مصوت‌های کشیده (آنهم در جایگاه پایانی واژه) با حروف نشان داده می‌شوند، بقیه مصوت‌ها، به ویژه مصوت‌های کوتاه، براساس بافت پیشبینی می‌شوند. خط اردو از راست به چپ و سرهم نوشته می‌شود.
[۵۱] Choudhri, Mohammed Naim, Introductory Urdu, New Delhi ۲۰۰۶، ج۱، ص۵ـ۶.
درباره تعداد حروف الفبای زبان اردو آرای مختلفی وجود دارد، برای مثال کولماس
[۵۲] Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۳۲.
تعداد حروف الفبای اردو را ۳۵ حرف، نشریه >اردو برای همه< که توسط شورای ملی هند برای توسعه زبان اردو منتشر میشود، 36 حرف و اشمیت
[۵۳] ,Ruth Laila Schmidt, "Urdu", in ibid.، ص ۳۴۴.
۳۹ حرف ذکر کرده‌اند.


اکنون زبان کشمیری، که عضو شاخه شرقی زبان‌های دردی (دردی، زبانها) است نیز به خط برگرفته از فارسی ـ عربی نوشته می‌شود.
[۵۴] Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
دیگر مسلمانان شبه قاره هند نیز گاه برای نگارش زبان خویش (مثلا برای نگارش زبان‌های پنجابی و سِندی) از خط فارسی ـ عربی استفاده می‌کنند.
[۵۵] ثریا پناهی، «خط فارسی در زبانهای شبه قاره»، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱، نامه فرهنگستان، دوره ۷، ش ۴ (زمستان ۱۳۸۴).



(۱) اردو لغت (تاریخی اصول پر)، کراچی: اردو لغت بورد، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۷.
(۲) ثریا پناهی، «خط فارسی در زبانهای شبه قاره»، نامه فرهنگستان، دوره ۷، ش ۴ (زمستان ۱۳۸۴).
(۳) آندرو رابینسون، داستان نگارش، ترجمه مهردخت وزیرپور کشمیری و زهره میرحسینی، تهران ۱۳۸۸ش.
(۴) حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، اوساکا ۲۰۰۹.
(۵) یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آن‌ها از آغاز تا امروز، ترجمه فیروز رفاهی، تهران ۱۳۶۸ش.
(۶) گوپیچند نارنگ، اردو زبان اور لسانیات، دهلی ۲۰۰۶.
(۷) Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰.
(۸) Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹.
(۹) The Encyclopedia oflanguage and linguistics, ed R E Asher, Oxford: Pergamon Press, ۱۹۹۴- , sv "Indus script" (by Asko Parpola).
(۱۰) Steve Farmer, Richard Sproat, and Michael Witzel, "The collapse of the Indus-script thesis: the myth of a literate harappan civilization", Electronic Journal of Vedic studies, no۱۱-۱۲ (۲۰۰۴).
(۱۱) Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱.
(۱۲) Ignace Jay Gelb, A study of writing, (Chicago ۱۹۶۳).
(۱۳) Robert D King, "Thepoisonous potency of script: Hindi and Urdu", International Journal of the sociology of language, no۱۵۰ (۲۰۰۱).
(۱۴) Colin P Masica, The Indo-Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱.
(۱۵) Bapurao Naik, Typography of Devanagari، Bombay ۱۹۷۱.
(۱۶) Choudhri, Mohammed Naim, Introductory Urdu, New Delhi ۲۰۰۶.
(۱۷) Asko Parpola, Deciphering the Indus script, Cambridge ۱۹۹۴.
(۱۸) Hassan RezaiBaghbidi, "Iranian and Indian languages in contact", Journal of the Research Institute for World Languages, no۱ (۲۰۰۹).
(۱۹) Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵.
(۲۰) Richard Salomon, "Writing systems of theIndo-Aryan languages", in The Indo-Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳.
(۲۱) ,Ruth Laila Schmidt, "Urdu", in ibid.
(۲۲) Urdu for all: an introduction to Urdu script, ed, Roop Krishen Bhat, New Delhi: National Council Promotion of Urdu Language, ۲۰۰۵.


۱. دایرةالمعارف زبان و زبانشناسی<، ذیل "Indus script".
۲. یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آن‌ها از آغاز تا امروز، ج۱، ص۶۷، ترجمه فیروز رفاهی، تهران ۱۳۶۸ش.
۳. دایرةالمعارف زبان و زبانشناسی<، ذیل "Indus script".
۴. آندرو رابینسون، داستان نگارش، ج۱، ص۱۴۸، ترجمه مهردخت وزیرپور کشمیری و زهره میرحسینی، تهران ۱۳۸۸ش.
۵. یوهانس فریدریش، تاریخ خطهای جهان و سیر تحولات آن‌ها از آغاز تا امروز، ج۱، ص۶۸، ترجمه فیروز رفاهی، تهران ۱۳۶۸ش.
۶. Asko Parpola, Deciphering the Indus script, Cambridge ۱۹۹۴.
۷. Steve Farmer, Richard Sproat, and Michael Witzel, "The collapse of the Indus،script thesis: the myth of a literate harappan civilization", Electronic Journal of Vedic studies, no۱۱،۱۲ (۲۰۰۴)، ج۱، ص۱۹ـ ۵۷.
۸. حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۱، اوساکا ۲۰۰۹.
۹. Ignace Jay Gelb, A study of writing, (Chicago ۱۹۶۳)، ج۱، ص۱۸۷.
۱۰. پانویس ۷، Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۹.
۱۱. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۳.
۱۲. رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، ج۱، ص۱۹ـ ۵۷، ص ۱۱،، Steve Farmer, Richard Sproat, and Michael Witzel, "The collapse of the Indus-script thesis: the myth of a literate harappan civilization", Electronic Journal of Vedic studies, no۱۱-۱۲ (۲۰۰۴).
۱۳. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲ـ۹۳.
۱۴. Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
۱۵. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲.
۱۶. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۶.
۱۷. Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
۱۸. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۹۲.
۱۹. Steven Roger Fischer، A history of writing, London ۲۰۰۱، ج۱، ص۱۰۶.
۲۰. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۱.
۲۱. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۶.
۲۲. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶.
۲۳. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۸۹.
۲۴. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۷ـ۲۱۱.
۲۵. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۳۳ـ۱۳۴.
۲۶. Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۷۰ـ۷۱.
۲۷. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۰۷.
۲۸. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۸۹.
۲۹. Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۸.
۳۰. Bapurao Naik, Typography of Devanagari، Bombay ۱۹۷۱، ج۱، ص۵.
۳۱. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
۳۲. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۳ـ۱۴۴.
۳۳. Suniti Kumar Chatterji, "Linguistic survey of India: languages and scripts", in The cultural heritage of India, vol۱, Calcutta: The Ramakrishna Mission Institute of Culture, ۱۹۷۰، ج۱، ص۶۹.
۳۴. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
۳۵. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۶۹.
۳۶. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
۳۷. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۷۵.
۳۸. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
۳۹. Richard Salomon, "Writing systems of theIndo،Aryan languages", in The Indo،Aryan languages, edGeorge Cardona and Dhanesh Jain, London: Routledge, ۲۰۰۳، ج۱، ص۷۰.
۴۰. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
۴۱. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۲.
۴۲. Henry Rogers, Writing systems: a linguistic approach، Malden, Mass ۲۰۰۵، ج۱، ص۲۱۲ـ۲۱۳.
۴۳. Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۴۱.
۴۴. Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۱۸۵ـ۱۸۸.
۴۵. اردو لغت (تاریخی اصول پر)، کراچی: اردو لغت بورد، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۷.
۴۶. رضائی باغبیدی، > «ارتباط زبانهای ایرانی و هندی» <، ص 43، حسن رضائی باغبیدی، تاریخ زبانهای ایرانی، اوساکا 2009
۴۷. گوپیچند نارنگ، اردو زبان اور لسانیات، ج۱، ص۵۱ـ۵۳، دهلی ۲۰۰۶.
۴۸. Robert D King, "Thepoisonous potency of script: Hindi and Urdu", International Journal of the sociology of language, no۱۵۰ (۲۰۰۱)، ج۱، ص۴۶.
۴۹. Choudhri, Mohammed Naim, Introductory Urdu, New Delhi ۲۰۰۶، ج۱، ص۵ـ۶.
۵۰. اردو لغت (تاریخی اصول پر)، کراچی: اردو لغت بورد، ج۱، مقدمه نسیم امروهوی، صذ، ۱۹۹۷ـ۲۰۰۷.
۵۱. Choudhri, Mohammed Naim, Introductory Urdu, New Delhi ۲۰۰۶، ج۱، ص۵ـ۶.
۵۲. Florian Coulmas, The Blackwell encyclopedia of writing systems، Oxford ۱۹۹۹، ج۱، ص۵۳۲.
۵۳. ,Ruth Laila Schmidt, "Urdu", in ibid.، ص ۳۴۴.
۵۴. Colin P Masica, The Indo،Aryan languages, Cambridge ۱۹۹۱، ج۱، ص۱۴۴.
۵۵. ثریا پناهی، «خط فارسی در زبانهای شبه قاره»، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱، نامه فرهنگستان، دوره ۷، ش ۴ (زمستان ۱۳۸۴).



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خط (۴)»، شماره۷۱۰۳.    



جعبه ابزار