• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خیر و شرّ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان موضوع اصلي: اخلاق
عنوان موضوع فرعي اول: فلسفه اخلاق
عنوان موضوع فرعي دوم: مفاهيم اخلاقى
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: آية الله مصباح يزدي
عنوان مقاله: خير و شر
چكيده مقاله: متن مقاله: از جمله مفاهيم عام اخلاقى كه كاربرد غير اخلاقى نير دارند تعابير خير= و شر= است. واژه خير= در قرآن گاهى در معناى صفت تفضيلى= بكار مى رود. و معناى تفضيلى دارد و گاهى ديگر به شكل وصفى و منسلخ و عراى از مفهوم تفضيلى بكار مى‌رود.
خداوند در جايى مى‌فرمايد:
و انه لحب الخير الشديد. [۱]    
و حقاً او در دوستى مال سخت است.
و در جاى ديگر مى‌فرمايد:
و ما تنفقوا من خير فلا نفسكم. [۲]    
آنچه انفاق مى كنيد از خير بنفع خود شماست.
واژه خير در آيات فوق و نظاير اين آيات
اولاً: مفهوم تفضيلى ندارد؛
ثانياً: صفت فعل اختيارى نيست بلكه به عنوان صفت مال كه عين خارجى است بكار رفته است.
در موارد ديگرى خير با مفهوم تفضيلى به خدا اطلاق شده نظير آنكه مى فرمايد:
والله خير و ابقى. [۳]    
خدا بهتر و پايداتر است.
و يا به سعادت ابدى كه نتيجه‌ء افعال اختيارى انسان است نظير:
والاخرْ خير و ابقى. [۴]    
آخرت بهتر و پايدارتر است .
والاخرْ خير لمن اتقى. [۵]    
آخرت براى كسى كه تقوى پيشه كند بهتر است.
واژه خير= در موارد فوق بر اعيان اطلاق شده و از مفاهيم اخلاقى نيست. اما در آيات ديگرى نيز خير= به عنوان صفت افعال اختيارى، مورد استفاده قرار گرفته است و مثلاً مى‌فرمايد:... فان تنازعتم فى شى‌ء فردوه الى الله و الرسول ان كنتم تومنون بالله و اليوم الاخر ذالك خير و احسن تاويلاً. [۶]    
اگر درباره‌ء چيزى با يكديگر نزاع كرده آنر به خدا و رسول ، ارجاع دهيد اگر ايمان به خدا و روز واپسين داريد كه اين كار بهتر و نيك فرجامتر است.
خير= در اين آيه صفت يك كار اختيارى است (ارجاع نزاع به خدا و رسول ) پس مفهوم ارزشى و اخلاقى دارد. ضابطه كلى اين است كه هرگاه واژه خير= صفت فعل اختيارى انسان باشد داراى مفهوم اخلاقى خواهد بود.
اكنون سئوال اين است كه خير= به كدام يك از افعال اختيارى ما و براساس چه معيارى اطلاق مى شود؟ در پاسخ مى گوئيم: كارى كه در تحقق كمال براى انسان ، نقش مبثت داشته باشد يعنى كارى كه انسان سعى مى كند با انجام آن به مطلوب و هدف نهايى خود برسد چنين كارى به خاطر اين تاءثيرش در پرتو آن مطلوب ذاتى و هدف نهايى خير= خواهد بود؛ يعنى ، چون سبب و واسطه وصول به هدف نهايى و خير ذاتى است، طبعاً خير بودن آن ؛ سببى= و مع الواسطه = و به اصطلاح مطلوب بالغير است و معناى ارزش اخلاقى = از آن انتزاع مى شود.
از سخنان فوق نتيجه مى گيريم كه خير= به طور مطلق و خود بخود معيار ارزش اخلاقى نيست، بلكه ، با توجه به قيود نامبرده اخلاقى خواهد بود؛ چنانكه، شر= نيز در صورتى كه بر فعل اختيارى اطلاق شود اخلاقى است و آن فعلى كه در تحقق كمال براى انسان نقش منفى دارد شده خواهد بود. پس شر= نيز با توجه به چنين قيودى از مفاهيم اخلاقى است و ارزش اخلاقى منفى دارد و به ديگر سخن ضد ارزش مى باشد.
پاورقى
[۷]    . از كتاب معارف قرآن
[۸]    . عاديات ۸۲.
[۹]    . بقره ۲۷۲.
[۱۰]    . طه ۷۳.
[۱۱]    . اعلى ۱۷.
[۱۲]    . نساء ۷۷.
[۱۳]    . نساء ۵۹.
منابع: معارف قران
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۹/۱۴



جعبه ابزار