دعوت همسران محمد به تقوا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند در
قرآن کریم همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به رعایت
تقوا دعوت و سفارش کرده است.
خداوند،
همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به رعایت
تقوا دعوت کرده است:
«یـنساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولا معروفـا؛
ای همسران
پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما
طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!»
«.. واذا سالتموهن متـعـا فسـلوهن من وراء حجاب... • واتقین الله...؛
... و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان
عاریت) از آنان (همسران پیامبر) میخواهید از پشت پرده بخواهید....•....• ... و تقوای الهی را پیشه کنید ...»
یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض،
این
آیه برابری زنان
پیغمبر با سایر
زنان را نفی میکند، و میفرماید: شما با سایر زنان برابر نیستید اگر تقوی به خرج دهید، و مقام آنها را به همان شرطی که گفته شد بالا میبرد، آنگاه از پارهای از کارها نهی، و به پارهای از کارها امر میکند، امر و نهیی که متفرع بر برابر نبودن آنان با سایر زنان است، چون بعد از آنکه میفرماید شما مثل سایر زنان نیستید، با کلمه (فاء) پس، آن
امر و نهی را متفرع بر آن نموده، فرموده، پس در
سخن خضوع نکنید، (و چون سایر زنان آهنگ
صدا را فریبنده نسازید)، و در خانههای خود بنشینید، و کرشمه و ناز مکنید... ، با اینکه این امور بین زنان پیغمبر و سایر زنان مشترک است.
پس از اینجا میفهمیم که آوردن جمله: شما مثل سایر زنان نیستید، برای تاکید است، و میخواهد این تکالیف را بر آنان تاکید کند، و گویا میفرماید شما چون مثل دیگران نیستید،
واجب است در امتثال این تکالیف کوشش و رعایت بیشتری بکنید، و در
دین خدا بیشتر از سایر زنان
احتیاط به خرج دهید.
مؤید و بلکه دلیل بر اینکه
تکلیف همسران آن جناب سختتر و شدیدتر است، این است که پاداش و کیفرشان دو چندان است، همان طور که دیدید آیه قبلی آن را مضاعف خواند، و معقول نیست تکلیف از همه یکسان باشد، ولی
کیفر و
پاداش از بعضی مضاعف، پس اگر کیفر و پاداش بعضی مضاعف بود، باید بفهمیم که تکلیف آنان مؤکد، و مسئوولیتشان سنگینتر است.
فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض، بعد از آنکه علو مقام، و رفعت منزلت همسران
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به خاطر انتسابشان به آن جناب بیان نموده، این علو مقامشان را مشروط به
تقوی نموده، و فرموده که فضیلت آنان به خاطر اتصالشان به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیست، بلکه به خاطر تقوی است، اینک در این جمله ایشان را از خضوع در کلام نهی میکند، و خضوع در کلام به معنای این است که در برابر
مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا
دل او را دچار
ریبه، و خیالهای شیطانی نموده، شهوتش را بر انگیزانند، و در نتیجه آن مردی که در دل
بیمار است به
طمع بیفتد، و منظور از بیماری دل، نداشتن نیروی
ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی
شهوات باز میدارد.
و قلن قولا معروفا، یعنی سخن معمول و مستقیم بگویید، سخنی که
شرع و
عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را پسندیده دارد، و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، (نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنی، تا شنونده علاوه بر درک مدلول آن دچار ریبه هم بشود).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «همسران محمّد (ص)».