• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دفن امام حسین و شهدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عمر بن سعد ملعون، پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) و یاران بزرگوارش دستور داد جسدهای پلید لشکریانش را دفن کنند؛ اما پیکرهای پاک، مطهر، بی‌سر، برهنه و چاک چاک امام (علیه‌السّلام) و یاران باوفایش بر زمین بماند. اما مدتی نگذشت که اجساد بی‌سر و مطهر شهدا با حضور امام سجاد (علیه‌السّلام) و با کمک مردم بنی‌اسد شناسایی و به خاک سپرده شدند.
متاسفانه در منابع کهن اسلامی، در روز و چگونگی دفن آن حضرت (علیه‌السّلام) و دیگر شهدای کربلا، میان مورخان اختلافاتی وجود دارد؛ در این مقاله سعی شده قولی که از نظر تاریخی و کلامی‌با انگاره‌هایی شیعی سازگارتر است انتخاب، و بدان پرداخته شود.




مورخان در مورد روزی که اجساد مطهر شهدا دفن شده‌اند اختلاف نظر دارند عده‌ای روز یازدهم
[۳] المسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
و برخی دیگر هم روز سیزدهم محرم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند. علما و مورخان اهل سنت، بالاتفاق بر این باورند که مراسم تدفین امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش در روز یازدهم محرم سال شصت و یک هجری صورت گرفته است.
[۹] المسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹
سرشناس‌ترین مورخان شیعه نیز با اهل سنت، در این که روز یازدهم محرم زمان دفن شهدای کربلا توسط طایفه بنی‌اسد است، موافقند. شیخ مفید در ارشاد و سید بن طاوس در لهوف و ابن شهر آشوب در المناقب از جمله بزرگانی هستند که این نظر را تایید کرده‌اند. از جمع روایات نقل شده در این کتب، چنین برمی‌آید که دفن شهدا در همان روزی انجام گرفته که عمر بن سعد از کربلا خارج شد؛ یعنی روز یازدهم. در این صورت دفن شهدا در عصر آن روز صورت پذیرفته است؛ چرا که بنابر نقل تاریخ عمر بن سعد بعد از ظهر روز یازدهم راهی کوفه شده بود.
[۱۱] سید بن طاوس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۰۷، جمع آوری عبدالزهرا عثمان محمد، قم، المعد، چاپ اول، ۱۹۸۸.




بنا بر برخی اقوال، پس از رفتن ابن‌سعد و یارانش، جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدنهای پاک و مقدس را به آن وضع دیدند دانستند که این بدنها، اجساد مطهر حسین (علیه‌السّلام) و یاران اوست، پس صدا به شیون و زاری بلند کردند و در شب موقعی که ایمن از دشمن بودند بر امام حسین (علیه‌السّلام) و یارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند. امام (علیه‌السّلام) را در موضع فعلی آن و علی اصغر را پایین پای آن حضرت (علیه‌السّلام) دفن کردند، قبری هم برای اهل بیت امام (علیه‌السّلام) حفر نمودند و قبری نیز برای یاران امام (علیه‌السّلام) در پایین پای حضرت (علیه‌السّلام) در نظر گرفتند و آنان را در آنجا به خاک سپردند. بدن مبارک عباس (علیه‌السّلام) را نیز در همان قبری که فعلاً قبر او شناخته می‌شود و در همان جایی که به شهادت رسیده بود دفن نمودند.


اما بر پایه نقلی دیگر، «دفن شهدا برای بنی‌اسد امکان پذیر نبود، زیرا آنان اهل روستاهایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسایی و دفن آنان نبودند به ویژه آن که سرهای شهدا را بریده بودند از این‌رو دفن دقیق و همراه با شناخت شهدا بدون وجود راهنمایی آگاه، امکان پذیر نبود و از سوی دیگر با توجه به این باور که کار دفن امام(علیه‌السّلام) را کسی جز امام (علیه‌السّلام) نمی‌تواند بر عهده بگیرد ناگزیر ما را به این مطلب می‌رساند که این راهنما باید امام سجاد (علیه‌السّلام) بوده باشد. اما این حضور باید به صورت خارق‌العاده بوده باشد، چرا که ایشان در آن زمان در بند اسارت دشمنان به سر می‌برد.


با توجه به این گفته، برخی دیگر از مصادر شیعی چنین بیان داشته‌اند که: بنی‌اسد در دفن شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی‌انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند. در این هنگام امام سجاد (علیه‌السّلام) به کربلا تشریف آوردند و آنان را در این امر یاری کردند. ایشان با یاری مردان بنی‌اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی قطعه حصیری ‌گذاشتند و به آرامگاه فعلی‌اش آوردند؛ سپس‌اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زین‌العابدین (علیه‌السّلام)، دستها را زیر بدن مبارک امام حسین (علیه‌السّلام) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله، و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» آن گاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ایشان در حالی که دیگران را از کمک در تدفین امام (علیه‌السّلام)، باز می‌داشت فرمودند: «با من کسانی هستند که مرا یاری دهند.» وقتی حضرت (علیه‌السّلام) بدن را در قبر نهاد صورت مبارکش را بر گلوی بریده ابی عبدالله الحسین (علیه‌السّلام) نهاد و در حالی که اشک بر گونه‌هایش جاری فرمود: «طوبی لارض تضمنت جسدک الطاهر فان الدنیا بعدک مظلمه و الآخره بنورک مشرقه و اما اللیل فمسهد و الحزن فسرمد او یختار الله لاهل بیت دارک التی انت بها مقیم و علیک منی السلام یابن رسول الله و برکاته؛ چه مبارک است زمینی که بدن مطهر تو را در برگرفته است؛ دنیا بعد از تو تاریک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نورانی. بعد از تو شبهای‌مان سخت و حزنهایمان طولانی است؛ تا آن زمان که خداوند سر منزلی را که تو مقیم آن شده‌ای برای اهل بیت (علیه‌السّلام) و خاندانت اختیار کند‌ ای زاده رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد.» آنگاه قبر را پوشانید و با انگشت مبارک روی قبر امام (علیه‌السّلام) نوشتند: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه‌السّلام) الذی قتلوه عطشانا غریبا.» سپس برادر گرامی‌اش -علی اکبر (علیه‌السّلام) - را در پایین پای امام (علیه‌السّلام) دفن کردند و بقیه‌هاشمیین و اصحاب را در قبر دیگر در زیر پای امام حسین (علیه‌السّلام) دفن نمودند. سپس امام (علیه‌السّلام) به همراه بنی‌اسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پیکر پاک عمویش -عباس (علیه‌السّلام)، - خود را بر روی بدن ابوالفضل (علیه‌السّلام) افکند و گلوی مبارکش را بوسید. امام (علیه‌السّلام) در حالی که به شدت می‌گریست، ‌فرمود: «علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی‌هاشم و علیک منی السلام من شهید محتسب و رحمة الله و برکاته؛ بعد از تو‌ای قمر بنی‌هاشم خاک بر سر این دنیا؛ و سلام من به تو و رحمت و برکات الهی بر تو باد.» آنگاه برایش قبری حفر کرد و همانند پدر شهیدش به تنهایی او را درون قبر گذاشت و به بنی‌اسد فرمود: «کسی با من هست که کمکم می‌کند» سپس بدن شریف عباس (علیه‌السّلام) را دفن کردند.»


این گزارش به وسیله روایتی که از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل شده نیز تایید می‌شود. راوی می‌گوید: «من نزد امام رضا (علیه‌السّلام) بودم که علی بن ابی‌حمزه، ابن‌سراج و ابن‌مکاری بر حضرت (علیه‌السّلام) وارد شدند. علی پس از گفتگو با حضرت (علیه‌السّلام) درباره امامت ایشان، گفت: "از پدران شما برای ما روایت کرده‌اند که کار امام (علیه‌السّلام) را کسی جز امامی‌مانند خودش بر عهده نمی‌گیرد.[پس چگونه است که پس از شهادت پدر بزرگوارتان امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) شما حضور نداشتید و متقبّل امر کفن و دفن ایشان نشدید]" امام (علیه‌السّلام) فرمود: "بگو ببینیم حسین بن علی (علیه‌السّلام) امام بود یا غیر امام؟ " گفت: "امام (علیه‌السّلام) بود". فرمود: "چه کسی عهده‌دار کارش بود. " گفت: "علی بن الحسین (علیه‌السّلام) " فرمود: "علی بن الحسین (علیه‌السّلام) کجا بود. " گفت: "در کوفه در زندان ابن‌زیاد. " امام (علیه‌السّلام) فرمود: "چگونه در حالی که زندانی بود عهده‌دار کار پدرش گردید. " گفت: "دور از چشم آنان رفت و پدرش را کفن و دفن نمود و بازگشت. " امام (علیه‌السّلام) فرمود: "آن کسی که به علی بن الحسین (علیه‌السّلام) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را بر عهده بگیرد به صاحب این امر نیز امکان می‌دهد که به بغداد برود و کار پدرش را عهده‌دار گردد. "»
آنچه که در این روایت به صراحت بدان اشاره شده است خارق‌العاده بودن حضور امام سجاد (علیه‌السّلام) در کربلا و همراهی با بنی‌اسد در تدفین شهدای کربلا است.


همچنین نقل شده است که به هنگام دفن شهدای کربلا اقوام و خویشاوندان و به نقلی مادر حر بن یزید ریاحی، جنازه او را به محلی که اکنون به آرامگاه حر بن یزید ریاحی معروف است بردند و در آنجا دفن نمودند.
همچنین نقل است طایفه بنی‌اسد راضی نشدند که پسر عم خویش - حبیب بن مظاهر - با دیگر یاران امام (علیه‌السّلام) دفن شود از این‌رو او را در جایی جدا از دیگران و در محلی در بالا سر امام (علیه‌السّلام) که امروز به قبر حبیب شناخته شده است دفن کردند.



۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۵، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۳. المسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹.
۴. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابیطالب، ج۴، ص۱۱۲، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.    
۵. مقرم، عبد الرزاق الموسوی، مقتل الحسین، ص۳۱۹، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۱۹۷۹.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۳، ص۲۰۵، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷.    
۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۵، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷.    
۸. .
۹. المسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۳، ص۶۳، تحقیق اسعد داغر، قم، دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹
۱۰. ابن‌اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۸۰، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.    
۱۱. سید بن طاوس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۰۷، جمع آوری عبدالزهرا عثمان محمد، قم، المعد، چاپ اول، ۱۹۸۸.
۱۲. شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۴، قم، کنگره شیخ مفید، ص۱۴۱۳.    
۱۳. طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، ج۱، ص۴۷۱، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ق.    
۱۴. مقرم، عبد الرزاق الموسوی، مقتل الحسین، ص۳۲۰، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۱۹۷۹.    
۱۵. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، صص۴۶۳-۴۶۴، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.    
۱۶. محمد باقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۶۹، تهران، اسلامیه، بی‌تا.    
۱۷. محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۱۳، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا.    
۱۸. مقرم، عبد الرزاق الموسوی، مقتل الحسین، ص۳۲۱، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ پنجم، ص۱۹۷۹.    
۱۹. امین، محسن، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۸، تحقیق حسن الامین، بیروت، دارالتعارف، بی‌تا    




سایت پژوهه، برگرفته از مقاله « دفن امام حسين(ع) و ديگر شهداي كربلا» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۳/۱۷    






جعبه ابزار