• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذبح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است. بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.




ذَبْح بریدن رگهای چهارگانه گردن است.به حیوان ذبح شده «ذبیحه» و به ذبح کننده «ذابح» گفته می‌شود. از آن در باب صید و ذباحه سخن گفته‌اند.
ذبح، یکی از راههای تذکیه حیوان ات خشکی تذکیه پذیر جز شتر و ملخ است.
حیوان ات دریایی نیز که خون جهنده دارند جز ماهی با ذبح تذکیه می‌شوند.



ذابح باید مسلمان یا در حکم مسلمان باشد؛ بنابراین، ذبیحه کافر غیر کتابی ( اهل کتاب) حلال نیست.
در اینکه ذبیحه اهل کتاب مطلقا حرام است یا در صورت بردن نام خداوند هنگام ذبح، حلال می‌باشد، اختلاف است. مشهور قائل به قول اوّل اند.
ایمان (دوازده امامی بودن) بنابر مشهور در ذابح شرط نیست؛ از این رو، ذبیحه تمامی فرقه‌های مسلمان، جز آنان که محکوم به کفرند، مانند ناصبی حلال است.
ذبیحه کودک ممیز آشنا به چگونگی ذبح حلال است.
از دیگر شرایط ذابح قصد تذکیه است.
بنابر این، ذبیحه فرد مست، دیوانه یا کودک غیر ممیز حلال نیست.
[۸] منهاج الصالحین (خویی) ج۲ ص۳۳۵




آلت ذبح باید از جنس آهن برنده، مانند کارد باشد؛ بنابر این، ذبح با آلتی دیگر صحیح نیست، مگر در صورت دسترسی نداشتن به آن و بیم تلف شدن حیوان که در این صورت، ذبح با شی‌ء تیز دیگری مانند سنگ، صحیح است ( آلات تذکیه).



بنابر مشهور، ذبح با بریدن تمامی رگهای چهارگانه (معروف به اوداج اربعه) یعنی مری، حلقوم و دو شاه رگ گردن که بنابر مشهور به حلقوم و بنابر قول برخی به مری احاطه دارد، محقق می‌شود و بریدن بعض رگها در صورت امکان بریدن همه آنها، کفایت نمی‌کند.




۵.۱ - روبه قبله بودن ذبیحه


روبه قبله بودن ذبیحه هنگام ذبح در صورت امکان. در اینکه همه قسمت جلوی بدن، یعنی صورت، سینه، گلو و شکم حیوان باید روبه قبله باشد یا روبه قبله بودن محلّ ذبح (گلو) کفایت می‌کند، اختلاف است.
[۱۵] کشف اللثام ج۹ ص۲۲۸
چنانچه از روی فراموشی یا جهل و یا ندانستن قبله، حیوان به طرف قبله ذبح نشود، اشکال ندارد. روبه قبله بودن ذابح شرط نیست.

۵.۲ - بردن نام خدا توسط ذابح، هنگام ذبح


بردن نام خدا توسط ذابح، هنگام ذبح، مانند گفتن «بسم الله»، «الحمد للّٰه» یا «سبحان الله». در کفایت گفتن «الله» به تنهایی اختلاف است.

۵.۳ - زنده بودن ذبیحه هنگام ذبح


زنده بودن ذبیحه هنگام ذبح. در صورت مشتبه بودن حال حیوان بین مرگ و حیات، چنانچه پس از ذبح حرکتی که گویای حیات باشد- مانند برهم زدن چشمها، دست و پا زدن یا تکان دادن دم- از آن سربزند یا از بدنش خون متعارف بیرون آید و یا بنابر قولی، هر دو نشانه تحقق یابد، حکم به زنده بودن و حلّیت حیوان می‌شود.
[۲۱] تحریر الوسیلة ج۲ ص۱۴۹ و۱۵۰
[۲۲] مهذّب الاحکام ج۲۳ ص۷۳ تا۷۷
البته بسیاری از فقها استقرار حیات، به معنای قابلیت زنده ماندن حیوان به مدّت یک روز یا بیشتر قبل از ذبح را شرط دانسته‌اند و برخی در حکم به حلّیت ذبیحه، تکان خوردن آن پس از ذبح یا بیرون آمدن خون متعارف یا تحقق هر دو نشانه را کافی دانسته‌اند.
قائلان به استقرار حیات نیز در فرض مشتبه بودن حال حیوان، حرکت گویای حیات، یا خروج خون متعارف و یا هر دو را نشانه استقرار حیات دانسته‌اند. بنابر این، در فرض اشتباه، بدون هیچ اختلافی، حرکت یا خروج خون و یا هر دو- بنابر اختلاف اقوال- در حکم به حلّیت ذبیحه کفایت می‌کند. از این رو، برخی گفته‌اند:
بین علامت یاد شده و استقرار حیات ملازمه وجود دارد و در نتیجه، اکتفا به آن مطلقا جایز است؛ زیرا شرط استقرار حیات در صورتی فایده خواهد داشت که با وجود علامت یاد شده علم به عدم استقرار حیات حاصل شود؛ در حالی که با وجود ملازمه بین آن دو، چنین چیزی امکان پذیر نیست. در نتیجه، ثمره‌ای بر این شرط مترتّب نخواهد بود.

۵.۴ - ذبح کردن حیوان از طرف گلو بنا بر قولی


ذبح کردن حیوان از طرف گلو و نه پشت سر، بنابر قول گروهی از فقها.
[۲۴] وسیلة النجاة ص۶۰۶
[۲۵] منهاج الصالحین (سیدمحسن حکیم) ج۲ ص۳۶۱
[۲۶] منهاج الصالحین (خویی) ج۲ ص۳۳۹
[۲۷] تحریر الوسیلة ج۲ ص۱۴۷
در مقابل، گروهی دیگر، ذبح از قفا را نیز در صورتی که حیوان قبل از بریدن اوداج اربعه‌اش و بعد از آن زنده باشد، صحیح دانسته‌اند؛ البته با اختلاف در لزوم حیات مستقر یا کفایت صرف حیات، هرچند غیر مستقر، چنان که گذشت.
[۳۲] منهاج الصالحین (سیستانی) ج۳ ص۲۸۰


۵.۵ - پی در پی بریدن اوداج اربعه


بنابر مشهور پی در پی بریدن اوداج اربعه، به گونه‌ای که همه رگهای چهارگانه قبل از جان دادن حیوان بریده شوند.
[۳۳] مهذّب الاحکام ج۲۳ ص۶۸

در اینکه جدا کردن سر حیوان قبل از جان دادن حرام است یا مکروه، اختلاف است؛ چنان که بنابر قول به حرمت، در اینکه گوشت ذبیحه نیز حرام می‌شود یا نه، اختلاف است. بسیاری قائل به عدم حرمت آن هستند.
بنابر قول مشهور، کندن پوست ذبیحه یا جدا کردن عضوی از آن قبل از سرد شدن مکروه است. برخی، آن را حرام و موجب حرمت گوشت ذبیحه دانسته‌اند.



بستن دو دست و یک پا و باز گذاشتن پای دیگر در ذبح گوسفند و بستن هر چهار دست و پا و رها کردن دم در ذبح گاو؛ رها کردن مرغ پس از سر بریدن؛ تیز کردن آلت ذبح و سریع بریدن رگها؛ عرضه آب بر حیوان قبل از ذبح؛ رو به قبله بودن ذابح هنگام ذبح و بردن و خواباندن حیوان برای ذبح به ملایمت و نرمی.



فروبردن آلت ذبح در زیر حلقوم و کشاندن آن به سمت جلو، برخی آن را حرام دانسته‌اند؛ ذبح کردن حیوان در منظر دیگر حیوانات؛ ذبح کردن در شب، و پیش از زوال روز جمعه؛ کشتن حیوان دست پرورده و بریدن نخاع پیش از جان دادن حیوان، برخی آن را حرام دانسته‌اند.


 
۱. جواهر الکلام ج۳۶ ص۷۹ و۸۰    
۲. جواهر الکلام جلد ۳۶ ص۸۰ تا۸۷    
۳. فقه الصادق ج۲۴ ص۱۰    
۴. جواهر الکلام ج۳۶ ص۹۳ تا۹۵    
۵. جواهر الکلام ج۳۶ ص۹۰    
۶. مسالک الافهام ج۱۱ ص۴۶۶    
۷. جواهر الکلام ج۳۶ ص۹۷    
۸. منهاج الصالحین (خویی) ج۲ ص۳۳۵
۹. جواهر الکلام ج۳۶ ص۹۹ و۱۰۰    
۱۰. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۰۵    
۱۱. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۱۰ و۱۱۱    
۱۲. مسالک الافهام ج۱۱ ص۴۷۶    
۱۳. مجمع الفائده ج۱۱ ص۱۱۴    
۱۴. مستند الشیعه ج۱۵ ص۴۱۱    
۱۵. کشف اللثام ج۹ ص۲۲۸
۱۶. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۱۱    
۱۷. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۱۱ و۱۱۲    
۱۸. مسالک الافهام ج۱۱ ص۴۷۷ و۴۸۸    
۱۹. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۱۳    
۲۰. جواهر الکلام جلد ۳۶ ص۱۴۱ تا۱۵۳    
۲۱. تحریر الوسیلة ج۲ ص۱۴۹ و۱۵۰
۲۲. مهذّب الاحکام ج۲۳ ص۷۳ تا۷۷
۲۳. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۴۱ تا۱۴۸    
۲۴. وسیلة النجاة ص۶۰۶
۲۵. منهاج الصالحین (سیدمحسن حکیم) ج۲ ص۳۶۱
۲۶. منهاج الصالحین (خویی) ج۲ ص۳۳۹
۲۷. تحریر الوسیلة ج۲ ص۱۴۷
۲۸. المبسوط ج۱ ص۳۹۰    
۲۹. قواعد الاحکام ج۳ ص۳۲۳    
۳۰. مجمع الفائده ج۱۱ ص۱۰۰    
۳۱. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۴۱    
۳۲. منهاج الصالحین (سیستانی) ج۳ ص۲۸۰
۳۳. مهذّب الاحکام ج۲۳ ص۶۸
۳۴. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۲۰ تا۱۲۳    
۳۵. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۲۳ تا۱۲۵    
۳۶. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۱ تا۱۳۴    
۳۷. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۶ و۱۳۷    
۳۸. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۷    
۳۹. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۴    
۴۰. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۵    
۴۱. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۸    
۴۲. جواهر الکلام ج۳۶ ص۱۳۵ و۱۳۶    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص: ۷۰۱ تا۷۰۴



جعبه ابزار