• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذقن (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: چانه.

ذَقَن (به فتح ذال و قاف) از واژگان قرآن کریم به معنای چانه است. این واژه سه بار در آیات قرآن آمده است.



ذَقَن: به معنای چانه است.


(إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا يُتْلى‌ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ‌ لِلْأَذْقانِ‌ سُجَّداً ...)(كسانى كه پيش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامى كه قرآن بر آنان خوانده مى‌شود، سجده كنان به خاك مى‌افتند).
اَذْقان جمع ذقن به معنى چانه‌هاست. در مجمع و المیزان گويد: علت اعتبار اذقان آن است كه چانه در وقت سجده نزديكترين اجزاء صورت به زمین است. در الميزان اضافه كرده: گفته شده مراد از اذقان صورت‌ها است و جزء به طور مجاز بر كلّ اطلاق شده است.
در اقرب الموارد آمده: «خرّ لوجهه: وقع» يعنى بر رو افتاد؛ معنى آيه چنين می‌شود: «آنانكه پيش از نزول قرآن دانش داده شده‌اند چون قرآن بر آنها خوانده شود بر چانه‌ها به سجده ميافتند».
مراد از آيه چنانكه الميزان گفته سجده است، به قرينه‌ «سُجَّداً» و ذكر اذقان بدان جهت است كه گفته شد.
ولى فكر می‌كنم منظور از سجده تواضع و خم شدن است نه سجده متعارف يعنى آنگاه كه قرآن بر آنها خوانده شود در اثر تواضع و انقياد آنقدر بر رو مى‌افتند تا چانه‌ها به زمين برسد و در آيه بعدى آمده‌: (وَ يَخِرُّونَ‌ لِلْأَذْقانِ‌ يَبْكُونَ وَ يَزِيدُهُمْ خُشُوعاً)(آنها بى‌اختيار به خاك مى‌افتند و گريه مى‌كنند؛ و اين آيات، همواره بر خشوعشان مى‌افزايد)، مى‌بينيم كه از سجده خبرى نيست.
(إِنَّا جَعَلْنا فِي أَعْناقِهِمْ أَغْلالًا فَهِيَ إِلَى‌ الْأَذْقانِ‌ فَهُمْ مُقْمَحُونَ) اگر به گردن كسى زنجیر بزنند و آنقدر بگردانند تا زير چانه‌اش برسد چنين شخصى سر به بالا خواهد ماند و قدرت پائين آوردن سر خود را نخواهد داشت. آيه تشبيه است نسبت به اهل فسق و غيره يعنى: «ما به گردن آنها زنجيرهائى قرار داده‌ايم كه تا بچانه‌هايشان رسيده است و آنها سر به بالا گرفتگانند».


اذقان فقط سه بار در قرآن کریم آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۱۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۳۲۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۵۴.    
۴. اسراء/سوره۱۷، آیه ۱۰۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۳.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۲۲۲.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۲.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۱۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۲.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۱۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۲، ص۳۵.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه ۱۰۹.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۳.    
۱۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۲.    
۲۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۸.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۲۳. یس/سوره۳۶، آیه۸.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۶۴.    
۲۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۹۳.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۶۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ذقن»، ج۳، ص۱۴.    






جعبه ابزار