• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ربیع بن خثیم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ربیع بن خثیم (یا خیثم) ثوری، یکی از هشت زاهد مشهور صدر اسلام به شمار می‌رود. او گرچه در سپاه امام علی (علیه‌السلام) باقی ماند، اما در حقانیت نبرد صفین دچار تردیدهایی شد و از امام درخواست کرد که او را به مرزهایی که نبرد با مشرکان در آن‌جا جریان داشت، اعزام کند که همین درخواست به عنوان نقطه ضعفی برای او عنوان می‌شود.
بنا بر تحقیق و پژوهش در منابع تاریخی، ربیع بن خثیم در کوفه و هنگام حکومت عبیدالله بن زیاد در سال ۶۳ هجری قمری درگذشت؛ لذا به نظر می‌رسد خواجه ربیع مدفون در مشهد، شخص دیگری غیر از ربیع بن خثیم است.



ابویزید، ربیع بن خثیم (یا خیثم (نام پدر ربیع را برخی «خثیم» و برخی دیگر، «خیثم» ضبط نموده‌اند؛ اما در منابع تاریخی کاربرد بیش‌تر با ضبط اول است.)) ثوری، از یاران عبدالله بن مسعود و به زهد، شهره بود.

۱.۱ - مراد از زهاد ثمانیه

او را یکی از هشت زاهد مشهور اوایل اسلام (زهاد ثمانیه، عبارت‌اند از: عامر بن عبدالقیس، اویس قرنی، هرم بن حیان، ربیع بن خثیم، مسروق بن الاجدع، اسود بن یزید، ابومسلم خولانی، حسن بصری.) به شمار آورده‌اند.
[۸] ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۰۵، بجوار محافظة مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق.


۱.۱.۱ - روایتی از کشی

کشی از «علی بن محمد بن قتیبه» روایت می‌کند که: وقتی از فضل بن شاذان از «زهاد هشت‌گانه» پرسیده شد، او ربیع بن خثیم را از جمله مقربان اصحاب امام علی (علیه‌السلام) و زهاد و پرهیزکاران زمان خویش به شمار برد.

۱.۲ - تردید ربیع در جنگ با معاویه

او هنگام جنگ صفین، با گروهی از قاریان به محضر امام علی (علیه‌السلام) آمد و گفت: ما با وجود شناخت فضل و برتری تو، با این حال در جنگ با معاویه تردید داریم و از طرفی تو و مسلمانان، از جنگ با مشرکان، بی‌نیاز نیستید. پس ما را به یکی از این مرزها بگمار تا در آن‌جا بجنگیم. امام علی (علیه‌السلام) هم او را به فرمان‌دهی گروهی از قاریان گماشت و آن‌ها را به اطراف قزوین و ری فرستاد.
در این ماجرا ربیع بن خثیم گرچه از امام علی (علیه‌السلام) که محور حق بود، کاملاً جدا نشد و در جای دیگری به انجام وظیفه پرداخت، اما همین مقدار تردید در برابر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نیز سزاوار نبود؛ اما به هر حال برخی رجالیان او را ستوده‌اند.
[۱۳] شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۲۹۷، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۵۴ش.



از آن‌جایی که ربیع بن خثیم اهل عزلت و گوشه‌گیری بود و بیش‌تر به عبادت و زهد می‌پرداخت؛ مقامی بلند در میان محدثان ندارد و احادیثی که از او نقل شده، انگشت‌شمارند. در میان روایاتی که ربیع بن خثیم نقل کرده، روایتی فقهی نمی‌توان یافت که مبنای حکمی شرعی قرار گیرد. همین نکته کافی است که علمای رجال، شخصیت ربیع بن خثیم را به صورت دقیق مورد بررسی و تحقیق قرار ندهند و با اشاره‌ای کوتاه از کنارش بگذرند.

۲.۱ - بصیرت در حدیث‌شناسی

اما سخنی از ربیع بن خثیم نقل شده است که نوعی بصیرت در حدیث‌شناسی برای وی به شمار می‌رود. این سخن در کتاب‌های روایی اهل‌ سنت به چشم می‌خورد. متن روایت چنین است: «الربیع بن خثیم قال: ان من الحدیث حدیثا له ضوء کضوء النهار تعرفه. و ان من الحدیث حدیثا له ظلمة کظلمة اللیل تنکره»؛ ربیع بن خثیم گفت: برخی احادیث چنان نورانی‌اند که به‌آسانی حدیث بودنش شناخته می‌شود و برخی دیگر چنان تاریک و ظلمانی‌اند که به‌آسانی می‌توان به جعلی بودنشان پی برد.
این سخن نشانگر حدیث‌شناسی ربیع است. دانشمندان حدیث‌شناس همین قاعده‌ای را که ربیع مطرح کرده، یکی از نشانه‌های شناخت حدیث راستین از حدیث ساختگی می‌دانند.


بنا بر نقل منابع تاریخی، ربیع بن خثیم در کوفه و هنگام حکومت عبیدالله بن زیاد در سال ۶۳ هجری قمری
[۱۸] بکجری، مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۴، ص۳۳۳، الفاروق الحدیثة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
درگذشت.


بنا بر آن‌چه بیان شد، باید گفت که مزار معروف به «خواجه ربیع» در مشهد مقدس که هر ساله زائرین بسیاری را پذیراست، به احتمال زیاد قبر شخص دیگری باشد و قبر ربیع بن خثیمِ معروف در همان کوفه قرار دارد و انتساب مزار «خواجه ربیع» مشهد به او هیچ اصل و ریشه‌ای ندارد و تحقیق و پژوهش چیز دیگری می‌گوید.
[۱۹] مدیر شانه‌چی، کاظم، مزارات خراسان، ص۱۳۰، چاپ‌خانه دانشگاه مشهد، ۱۳۴۵ش.


۴.۱ - دیدگاه شهید مطهری

شهید مطهری درباره قبر منسوب به ربیع بن خثیم در مشهد می‌گوید: «در میان اصحاب امیرالمؤمنین مردی را داریم به نام ربیع بن خثیم، همین خواجه ربیع معروف که قبری منسوب به او در مشهد است. حالا این قبر، قبر او هست یا نه، من یقین ندارم».
[۲۰] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۵۰۰، تهران، انتشارات صدرا.

البته شخص دیگری هم با نام ربیع بن خثیم (یا خیثم) وجود دارد که از امام صادق (علیه‌السلام) روایت می‌کند که در منابع رجالی، این فرد، مجهول بوده و نامی از او برده نشده است.
ـ «... عن محمد بن الفضیل عن الربیع بن خثیم قال: شهدت ابا عبدالله (علیه‌السلام) ...».
ـ «و فی روایة محمد بن الفضیل عن الربیع بن خثیم...».

۴.۲ - دیدگاه برخی اندیشمندان

برخی اندیشمندان معاصر احتمال داده‌اند که شاید مزار «خواجه ربیع» متعلق به این راوی باشد
[۲۴] محمدی ری شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۳، ص۱۹۲، مترجم: مسعودی، عبدالهادی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش.
که البته برای این انتساب نیز منبع قابل استنادی در دسترس نیست.

۴.۳ - روایتی از امام رضا

گفتنی است که روایتی از امام رضا (علیه‌السلام) نقل شده است که: «ان الرضا (علیه‌السلام) قال: ما استفدنا من المجی ء الی خراسان، الا زیارة الخواجة ربیع»؛ «آمدن به خراسان برای من سودی نداشت، مگر زیارت ربیع بن خثیم»! این روایت در هیچ‌کدام از منابع حدیثی قابل استناد، یافت نمی‌شود و برخی صاحب‌نظران رجالی معاصر نیز به همین نکته اشاره کرده‌اند.


۱. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۱۵، محقق:هارون، عبدالسلام محمد، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۲. ابن کثیر دمشقی، ابوالفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۱۷، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.    
۳. حلی، حسن بن علی بن داوود، کتاب الرجال، ص۹۳، محقق:بحرالعلوم، محمدصادق، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲ش.    
۴. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۹، ص۷۲ ۷۳، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.    
۵. ابوحیان توحیدی، علی بن محمد بن عباس، البصائر و الذخائر، ج۵، ص۱۱۴، بیروت، دار صادر، چاپ چهارم، ۱۴۱۹ق.    
۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۹، ص۷۲ ۷۳، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.    
۷. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲۴، ص۲۱۹، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.    
۸. ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج۲، ص۱۰۵، بجوار محافظة مصر، السعادة، ۱۳۹۴ق.
۹. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)، ص۳۱۳، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.    
۱۰. منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ص۱۱۵، محقق:هارون، عبدالسلام محمد، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۱. دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۱۶۵، تحقیق:عامر، عبدالمنعم، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۲. افندی اصفهانی، میرزا عبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۲۸۷، محقق:حسینی، سید احمد، قم، مطبعة الخیام، ۱۴۰۱ق.    
۱۳. شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، ج۱، ص۲۹۷، تهران، کتاب‌فروشی اسلامیه، ۱۳۵۴ش.
۱۴. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۲۲، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۵. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۲۲۷، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۱۶. شیبانی، خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۲۳۸، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۱۴۱۴ق.    
۱۷. ابوحاتم دارمی، محمد بن حبان، مشاهیر علماء الامصار و اعلام فقهاء الاقطار، ص۱۶۰، منصوره، دارالوفاء للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.    
۱۸. بکجری، مغلطای بن قلیج، اکمال تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۴، ص۳۳۳، الفاروق الحدیثة للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۱۹. مدیر شانه‌چی، کاظم، مزارات خراسان، ص۱۳۰، چاپ‌خانه دانشگاه مشهد، ۱۳۴۵ش.
۲۰. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۵۰۰، تهران، انتشارات صدرا.
۲۱. مازندرانی، محمدهادی بن محمد صالح، شرح فروع الکافی، ج۵، ص۲۵۸، قم، دارالحدیث للطباعة و النشر، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۴۲۲، محقق و مصحح:غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۲۳. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۴۰۳، محقق:غفاری، علی‌اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.    
۲۴. محمدی ری شهری، محمد، دانش‌نامه امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۱۳، ص۱۹۲، مترجم: مسعودی، عبدالهادی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش.
۲۵. موسوی خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال، ج۷، ص۱۶۹، قم، مرکز نشر آثار شیعه، ۱۴۱۰ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ربیع بن خثیم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۷.    



جعبه ابزار