• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ریشه های خشم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



انسان باید برای از بین بردن و تسلط بر خشم ریشه‌های ان را بازیابی و پیدا کند و آنان را مورد بررسی قرار دهد.





۱.۱ - تعجیل

شتاب زدگی یکی از عوامل خشم است. امام علی علیه‌السّلام در این باره فرمود: «با شتاب زدگی، لغزش‌ها زیاد می‌شود و انسان دچار هلاکت می‌گردد».
[۲] ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه ج۷، ص۳۴۸۵، ش ۱۱۹۲۴.

افرادی هستند که در کارها تدبیر و اندیشه ندارند؛ بدون بررسی جوانب کار، فوری و با شتاب تصمیم می‌گیرند و وارد کار می‌شوند و با خشم اقدام می‌کنند، ولی بعد هم پشیمان می‌شوند و نمی‌توانند جبران گذشته نمایند.

۱.۲ - فقر

ریشه برخی خشونت‌های اجتماعی در محرومیت‌ها و نیازهاست. به گزارش قرآن کریم ، جامعه جاهلی پیش از اسلام به دلیل تهی دستی، خشونت را به آن جا رسانده بودند که فرزندان خود را می‌کشتند!. قرآن کریم با نکوهش خشونت فرزندکشی، از راه تقویت باورهای دینی و توجه دادن به زشتی این، سعی در ریشه کن کردن آن می‌نماید.
ولا تقتلوا اولادکم خشیة املاق نحن نرزقهم وایاکم ان قتلهم کان خطئا کبیرا.
و فرزندانتان را از ترس فقر نکشید، ما آنها و شما را روزی می‌دهیم، مسلما کشتن آنها گناه بزرگی است.
اختلاف طبقاتی، فقدان عدالت اجتماعی و جامعة نامتعادل طبعا خشونت به همراه خود می‌آورد؛ پدری که از تامین حداقل‌های خانواده خود ناتوان است، توان پرداخت بدهی را ندارد، بیکاری و گرانی به او فشار می‌آورد، یکی از راه‌های فرار از مشکلات را بدخلقی و تندی می‌بیند، گرچه الان در مقام بیان راه حل‌های مبارزه با خشم نیستیم، اما همین جا اشاره می‌کنیم که فقر و غنا پدیده‌ای هستند که همواره در جوامع بشری و حتی در میان انبیای الهی وجود داشته‌اند. هنر آن است که به کمک آموزه‌های دینی و با مهر و عاطفه خلاء فقر اقتصادی را پر کنیم. خشونت و غضب، این مشکل را تشدید نموده و آسیب‌های جسمی و روحی به ارمغان می‌آورد.

۱.۳ - حسادت و کینه توزی

افراد حسود و کینه توز یکی از راه‌های ارضای خود را خشونت و خشم می‌بینند. امام علی علیه‌السّلام می‌فرماید: «کینه توزی سبب خشم است».
[۴] ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۴۵۶، ش ۴۰۴۱.

حس رقابت انسان‌ها اگر در جنبه منفی و تخریب ارزش‌ها به کار گرفته شود، عامل حسادت و کینه می‌شود که نتیجه اش خشونت و خشم است و نمونه بارز آن کشته شدن « هابیل » به دست « قابیل » و به چاه انداخته شدن یوسف به دست برادرانش بود. قدرت تخریبی حسادت، برادران یوسف را به خشونت برادرکشی و نادیده گرفتن عواطف و احساسات کشاند.
اشخاص پرخاشگر و تندخو با این رفتارشان می‌کوشند شخصیتی دروغین برای خود ساخته، توجه دیگران را به خود جلب کنند؛ به تعبیر دیگر، اعتماد به نفس ساختگی برای خود درست می‌کنند.

۱.۴ - تکبر و خودمحوری

از حضرت عیسی (ع) پرسیده شد: عامل غضب و خشم چیست؟ فرمود: « تکبر و خودبزرگ بینی و کوچک شمردن مردم».
[۵] قمی، سفینة البحار، ج۳، ص۷۹۶.

افراد متکبر ، حدود خود را رعایت نمی‌کنند؛ فضایل و خوبی‌های دیگران را نمی‌بینند، خود را برترین و والاترین مردم به حساب می‌آورند؛ اینان با توهمات و خیال پردازی زندگی می‌کنند. طبعا مردم از آنها دوری می‌کنند، منزوی و تک زیست می‌شوند. این جدایی از مردم، باعث بدبینی و بدخلقی در آنها می‌شود؛ به گونه‌ای که از اندک چیزی ناراحت می‌شوند؛ همیشه از کسب خوبی‌ها محرومند. این صفت شیطانی ، صاحب خود را در دنیا و آخرت بدبخت می‌کند؛ گاه به مرحله خودپرستی و شرک می‌رساند. افراد متکبر، انتظار دارند همواره مردم در خدمت آنان باشند و آنها را گرامی بدارند؛ وقتی با چنین برخوردی روبه رو نمی‌شوند، عصبانی و خشمگین می‌گردند.

۱.۵ - خشونت در خانواده‌ها

نهاد خانواده نخستین کانون شکل گیری شخصیت فرزندان است. بدرفتاری و تندی والدین ، ناسازگاری آنان و خشونت مردان علیه زنان، به فرزندان سرایت کرده، به صورت یک رویه و شیوه درمی آید. مادرانی که در دوران حاملگی آرامش لازم را ندارند و نیز بعد از زایمان، با و عصبانیت به فرزندان شیر می‌دهند؛ پدرانی که تا وارد خانه می‌شوند شروع به پرخاشگری و تندی می‌کنند، باید بدانند که این رفتارشان بدون تردید بر روی فرزندان اثر می‌گذارد؛ بر اساس آمار ۳۴ والدین کودک آزار ، خود در کودکی، قربانی خشونت قرار گرفته‌اند.
[۶] مجله پژوهش‌های قرآنی، خشونت خانوادگی از منظر قرآن، ش ۴۹، ص۱۰۰.
افراد خشونت گرا، اغلب شاهد خشونت بوده‌اند. پدرانی که رفتار نیکویی با همسر ندارند و مادرانی که دایم در محیط خانه، تندی و بدرفتاری دارند، باید بدانند که فرزندانشان این آموزه‌ها را به محیط مدرسه و در آینده به محیط زندگی فردی خود خواهند برد.
کانون خانواده بزم محبت، مودت، رحمت و آرامش است. اگر این مرکز آرامش و سکون، از محبت و مودت تهی گشته، تبدیل به کانون نزاع و درگیری شود، شالوده آن سست شده، نخستین تاثیر منفی را بر روی شخصیت فرزندان می‌گذارد. بسیاری از زورگویی‌ها در دوران بزرگی معلول عقده حقارت در کودکی و فقدان محبت در دوران شکل گیری شخصیت است. برخورد کریمانه و صمیمی زن و شوهر ، فرزندان را با کرامت و صمیمیت بار می‌آورد. والدین اجازه ندارند، فرزندان را قربانی درگیری‌ها و تندخویی‌های بی مبنای خود کنند.
در سوره فرقان به عنوان آخرین ویژگی بندگان ممتاز آمده است:
والذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا وذریاتنا قرة اعین واجعلنا للمتقین اماما؛
بندگان ممتاز) می‌گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه چشم روشنی برای ما قرار ده و ما را برای پرهیزکاران پیشوا قرار ده.
فرزندی نور چشم پدر و مادر می‌شود و برای پرهیزکاران الگو قرار می‌گیرد که در محیط سالم تربیت شود. پدران و مادران تندخو، خشن، بی تعهد و لاابالی هیچ گاه فرزندانی با این ویژگی‌ها تربیت نمی‌کنند.
عوامل دیگری مانند: بدگمانی، دنیاپرستی، حرص، انتقام و تبعیض و محرومیت نیز باعث خشم می‌شوند.


۱. ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه ج۷، ص۸۰، ش ۱۱۹۲۲.    
۲. ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه ج۷، ص۳۴۸۵، ش ۱۱۹۲۴.
۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۳.    
۴. ری شهری، میزان الحکمه، ج۲، ص۴۵۶، ش ۴۰۴۱.
۵. قمی، سفینة البحار، ج۳، ص۷۹۶.
۶. مجله پژوهش‌های قرآنی، خشونت خانوادگی از منظر قرآن، ش ۴۹، ص۱۰۰.
۷. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۴.    



دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،سایت بلاغ،برگرفته از مقاله«ریشه های خشم»



جعبه ابزار