سائِح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سائِح: (السَّآئِحُونَ الرَّاكِعُونَ)سائِح در اصل از مادّه «
سیح» و
«سياحت»، به معناى جريان و استمرار گرفته شده است.
و در اين كه منظور از «سائِح» در آيه فوق، چه نوع سياحت و جريان و استمرارى است، در ميان مفسران گفتگو است:
بعضى «سائح» را به معناى سير در ميان كانونهاى عبادت گرفتهاند، در حديثى از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مىخوانيم:
«سِياحَةُ أُمَّتِي فِي الْمَساجِدِ» «سياحت امت من در مساجد است».
بعضى ديگر، «سائِح» را به معناى «صائم» و روزهدار گرفتهاند؛ زيرا روزه يک كار مستمر در سراسر روز است، در حديثى مىخوانيم كه پيامبر (صلىاللهعليهوآله) فرمود:
«إِنَّ السَّائِحِيْنَ هُمُ الصَّائِمُونَ» «سائحان روزهدارانند».
بعضى ديگر از مفسران، «سياحت» را به معناى «سير و گردش در روى زمين»، و مشاهده آثار عظمت
خدا، و شناخت جوامع بشرى، و آشنايى با عادات و رسوم و علوم و دانشهاى اقوام، كه انديشه انسان را زنده و فكر او را پخته مىسازد، دانستهاند.
بعضى ديگر از مفسران، «سياحت» را به معناى سير و حركت به سوى ميدان جهاد، و مبارزه با دشمن مىدانند، و حديث نبوى معروف:
«إِنَّ سِياحَةَ أُمَّتِى الْجَهادُ فِى سَبِيْلِ اللَّهِ» «سياحت امت من جهاد در راه خدا است» را شاهد آن گرفتهاند.
و سرانجام، بعضى آن را به معناى، سير عقل و فكر در مسائل مختلف مربوط به جهان هستى، و عوامل سعادت و پيروزى، و اسباب شكست و ناكامى دانستهاند.
ولى، با توجّه به اوصافى كه قبل و بعد از آن شمرده شده، معناى اول مناسبتر از همه به نظر مىرسد؛ هر چند اراده تمام اين معانى از اين كلمه نيز، كاملًا ممكن است، زيرا همه اين مفاهيم در مفهوم سير و سياحت جمع است.
«سائِح» از مادّه
«سياحت» به جهانگردانى نيز مىگفتند كه بدون زاد و توشه راه مىافتادند، و با كمکهاى مردم زندگى مىكردند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با سائِح:
(التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ) (توبهكنندگان، عبادت كنندگان، سپاسگويان، جهادگران، ركوعكنندگان، سجدهگزاران، امركنندگان به معروف، نهىكنندگان از منكر، و حافظان حدود و مرزهاى الهى، مؤمنان حقيقىاند)؛ و بشارت ده به اينچنين مؤمنان!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مؤمنين به خاطر اينكه از غير خدا به سوى خدا بازگشت كردند تائبان، و چون او را میپرستند عابدان، و چون با زبان، حمد و سپاس او گويند حامدان، و چون با قدمهاى خود از اين معبد به آن معبد میروند سائحان، و به خاطر ركوع و سجودشان راكعان و ساجدانند. اين وضع ايشان در حال انفراد است، اما وضعشان نسبت به حال اجتماع، آنها مانند ديدبانانى هستند كه اجتماع خود را به سوى خير سوق میدهند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا) (اى همسران پيامبر اگر او شما را طلاق دهد، اميد است پروردگارش به جاى شما همسرانى بهتر براى او قرار دهد، همسرانى مسلمان، مؤمن، متواضع، توبهكننده، عبادت كار، هجرت كننده، زنانى غيرباكره و باكره.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: به دنبال اظهار بىنيازى خدا اظهار اميد كرد، كه اگر آن جناب طلاقتان دهد خداى تعالى زنانى بهتر از شما به او روزى كند، زنانى كه مسلمان، مؤمن، عابد، توبهكار، قانت و سائح (روزهگير) باشند، زنانى بيوه يا دوشيزگانى بكر. پس هر زنى كه با
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) ازدواج مىكرد، و متصف به مجموع اين صفات بوده، بهتر از آن دو زن بوده، و اين بهترى نبود مگر به خاطر اينكه داراى قنوت و توبه بودند، و يا داراى قنوت به تنهايى بوده و در ساير صفات با ساير زنان اشتراک داشتند و قنوت عبارت است از ملازمت به اطاعت و خضوع.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «سائِح»، ص۲۷۷.