• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سجده به آدم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زمانیکه خداوند حضرت آدم را آفرید، به فرشتگان دستور داد بر آدم سجده کنند، بجز ابلیس ، همه فرشتگان سجده کردند، این مطلب در چند آیه امده است، درکیفیت سجده بین مفسران آرای مختلفی وجود دارد.



فرمان سجده فرشتگان بر آدم، در آیه «و‌إِذ قُلنَا لِلمَلــئِکةِ اسجدُوا لاَِدمَ...» و آیات ۶۱ اسراء، ۱۱۶ طه، ۵۰ کهف، ۱۱ اعراف، ۳۰حجر، ۷۳ ص، آمده است. در این‌که مقصود از این سجده چه بوده و آیا به شخص آدم علیه‌السلام اختصاص داشته یا مربوط به همه ذرّیه او است و آیا همه ملائکه به سجده مأمور بودند، یا گروهی خاص، و‌ زمان این سجده، چه هنگامی بوده، مفسّران آرای گوناگونی دارند.


شیخ طوسی درباره این سجده دو وجه را ذکر کرده است: وجه نخست که در روایات شیعه نیز آمده و گروهی آن را برگزیده‌اند، قول قتاده، عدّه‌ای از اهل علم و اختیار، ابن‌اخشید و رمانی است. در این وجه، امر به سجده برای تکریم و تعظیم شأن آدم بوده است. ملاّصدرا نیز این وجه را پذیرفته است.
[۸] ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷_۹.
وجه دیگر، سخن جبایی ، بلخی و گروهی است که گفته‌اند: آدم برای سجده ملائکه، قبله قرار داده شده است. شیخ طوسی این وجه را نادرست می‌داند.
[۱۰] طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۹، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
فخررازی بر دو وجه پیشین، وجه سومی افزوده؛ مبنی بر این‌که این سجده، به معنای خضوع و فرمان‌برداری بوده و نه جبین بر خاک نهادن در برابر آدم. به گفته او، مسلمانان اجماع کرده‌اند که این سجده، سجده عبادتی نبوده. وی قول دوم را ترجیح داده است.
[۱۱] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۳.
براساس روایتی از امام‌ رضا علیه‌السلام، سجده فرشتگان، پرستش خداوند از یک سو، و‌اکرام و احترام آدم از سوی دیگر بود؛ چرا که اهل‌بیت علیهم‌السلام، در صلب آدم بودند.
[۱۲] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۵۴۱، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۴.



از ظاهر بیش‌تر تفاسیر برمی‌آید که مسجود بودن را مختص شخص آدم علیه‌السلام دانسته‌اند؛ ولی برخی سجده ملائکه را ویژه شخص آدم ندانسته و گفته‌اند: این سجده برای همه فرزندان آدم و حیات انسانی بوده و آدم علیه‌السلام از باب نمونه و به نمایندگی از طرف همه افراد انسان ، مسجود فرشتگان قرار گرفته است. برای اثبات این مطلب سه دلیل ذکر شده است:

۳.۱ - دلایل کسانی که سجده را مختص ادم ندانسته‌اند

۱. سجده بر آدم فرع خلافت او است و چون خلافت مذکور در آیات ۳۰ تا ۳۳ از سوره بقره به همه آدمیان مربوط است و به شخص آدم اختصاص ندارد، سجود ملائکه نیز برای آدم و تمام فرزندان او است.
۲. ابلیس آن گونه که از آیات ۱۶ و ۱۷ اعراف، ۳۹ حجر، ۸۲ ص، برمی‌آید، بدون واسطه قرار دادن آدم و بدون اختصاص به او، درصدد انتقام‌جویی از فرزندان وی برآمده و به آنان تعرض کرده است.
۳. خداوند در آیه ۳۳ و ۳۵ بقره، و‌۱۱۷ طه، آدم علیه‌السلام را مخاطب قرار داده است؛ ولی در آیه ۲۷ اعراف، همه فرزندان او مخاطبند.
[۲۵] الفرقان، ج۸، ص۴۲.



گفته شده: این سجده در حقیقت ، احترام به انسانیّت، به ویژه اهل‌بیت رسالت علیهم‌السلام بوده است؛ همان‌گونه که امام علی علیه‌السلام در حدیثی می‌فرماید: خداوند ما را در صلب آدم قرار داد و فرشتگان را فرمود که برای ما بر او سجده کنند.
[۲۶] الفرقان، ج۸، ص۴۲_۴۳.
برخی نیز آدم علیه‌السلام را الگویی برای انسان کامل بر شمرده و گفته‌اند: این مقام مخصوص شخص آدم علیه‌السلام نیست؛ بلکه متعلّق به انسان کامل است.
[۲۷] تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۱۰.



بیش‌تر مفسّران، همه فرشتگان را مأمور به سجده دانسته و به جمع بودن «ملائکه» و آمدن «ال» بر آن و تأکیدش با «کُلُّهم أَجمَعونَ» و نیز استثنای ابلیس از جمع ملائکه در آیه «فَسَجَدَ الملـلـِکَةُ کُلُّهُم أَجمَعونَ إِلاَّ إِبلیس» استدلال کرده‌اند.
[۳۲] طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۸، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
[۳۳] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۸۲.
[۳۴] ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷۹.
برخی دیگر بر این باورند که همه فرشتگان زمینی، مأمور به سجده بر آدم بوده‌اند.
[۳۵] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۳۸.
[۳۶] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۴۷.
[۳۷] ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷۸.
به گفته ابن‌عربی گروهی از ملائکه که جزو عالینند، مأمور به سجده نبودند؛ چون اصلاً به غیر خداوند توجّه‌ ندارند.
[۳۸] الفتوحات‌المکیه، ج۲، ص۶۱.
[۳۹] الفتوحات‌المکیه، ج۲، ص۴۲۳.
[۴۰] شرح فصوص قیصری، ج۱، ص۵۴۷.

به‌ گفته علاّمه‌ طباطبایی ، سجده‌ همه فرشتگان بر آدم، نشانه آن است که آنان برای رسیدن به کمال و سعادت انسان ، مسخّر او، و‌ فرشتگان حیات، مرگ ، روزی، وحی و... همگی اسباب الهی و یاری‌گر انسان در راه سعادت و کمالند.


به جز ابلیس ، همه ملائکه سجده کردند و او از سجده سرباز زد: «فَسَجدَ المَلـلـِکَةُ کُلُّهُم أَجمَعون • إِلاّ إِبلِیس أَبی... ‌.» مفسّران برای خودداری ابلیس از سجده بر آدم، عللی چون خوی استکباری، حسادت ،
[۴۵] زحیلی، تفسیر المنیر، ج۱، ص۱۶۱، دارالفکر المعاصر، بیروت.
قیاس کردن،
[۴۶] طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۶۲۰، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
[۴۷] رشید رضا، المنار، ج۸، ص۳۳۰، بیروت.
و مستقل پنداشتن خود را یادآور شده‌اند.

۶.۱ - دلیل سر باز زدن ابلیس از سجده

بر پایه روایتی از امام صادق علیه‌السلام، ابلیس در توجیه مخالفت خود از فرمان خداوند، گرفتار قیاس شد و خداوند هرکس را در امور دین قیاس کند، در قیامت ، همنشین شیطان خواهد کرد.
[۵۰] رشید رضا، المنار، ج۸، ص۳۳۱، بیروت.
قتاده گفته است: کرامتی که خداوند به آدم علیه‌السلام عطا فرمود، باعث حسادت ابلیس شد؛ از این رو گفت: «أَنا خَیرٌ مِنهُ خَلقتَنِی مِن نَار وَ خَلَقتَهُ مِن طِین» درباره استثنای ابلیس از فرشتگان در آیاتی مانند ۳۰ و ۳۱ حجر این پرسش مطرح می‌شود که با توجّه به عصمت فرشتگان، چگونه ابلیس از سجده سرباز زد. در پاسخ این پرسش می‌توان به جنّی بودن ابلیس اشاره کرد
[۵۴] علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۴، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.
: «فَسَجَدُوا إِلاّ إِبلِیسَ کَانَ مِن الجِنِّ فَفَسَقَ عَن أَمرِ رَبِّهِ» بنابراین، استثنای ابلیس از ملائکه در آیات، استنثای منقطع است؛ گرچه درباره ماهیت ابلیس آرای دیگری نیز گفته شده است.


در این‌که فرمان و زمان سجده چه وقت بوده، بیش‌تر مفسّران با استناد به آیه «فَإِذا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فیهِ مِن روحِی فَقَعُوا لَهُ سـجِدین _ پس چون او را آراستم و در او از روح خود دمیدم، همگی برای او سجده کنید» گفته‌اند: امر به سجده، پیش از تسویه و کامل شدن آدم و زمان امتثال آن، پس از تسویه و دمیده شدن روح بوده است.
[۵۷] طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۶۱۸_۶۱۹، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
[۵۸] فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۲.
[۵۹] ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۴.
برخی برخلاف غالب مفسّران برآنند که فرشتگان دو بار به سجده فرمان داده شده‌اند.
[۶۰] کشف‌الاسرار، ج۳، ص۵۶۵.
[۶۱] الفرقان، ج۱، ص۲۹۷.
[۶۲] مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۸۱.



(۱) قرآن کریم.
(۲) ملا صدرا، تفسیر.
(۳) شیخ طوسی، التبیان، مطبعة العلمیه، نجف.
(۴) طبرسی، مجمع البیان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
(۵) فخر رازی، التفسیر الکبیر.
(۶) شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۴.
(۷) شیخ حویزی، نورالثقلین.
(۸) علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.
(۹) الفرقان.
(۱۰) تفسیر موضوعی.
(۱۱) الفتوحات‌المکیه.
(۱۲) شرح فصوص قیصری.
(۱۳) زحیلی، تفسیر المنیر، دارالفکر المعاصر، بیروت.
(۱۴) رشید رضا، المنار، بیروت.
(۱۵) کشف‌الاسرار.
(۱۶) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.


۱. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۶۱.    
۳. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۶.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۵۰.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۱.    
۶. حجر/سوره۱۵، آیه۳۰.    
۷. ص/سوره۳۸، آیه۷۳.    
۸. ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷_۹.
۹. شیخ طوسی، التبیان، ج۱، ص۱۵۰، مطبعة العلمیه، نجف.    
۱۰. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۹، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۱۱. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۳.
۱۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۵۴۱، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۴.
۱۳. شیخ حویزی، نورالثقلین، ج۱، ص۵۸.    
۱۴. بقره/سوره۲، آیه۳۰ ۳۳.    
۱۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶.    
۱۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۷.    
۱۷. حجر/سوره۱۵، آیه۳۹.    
۱۸. ص/سوره۳۸، آیه۸۲.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۳۳.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۳۵.    
۲۱. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۷.    
۲۲. اعراف/سوره۷، آیه۲۷.    
۲۳. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۰، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۲۴. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۱، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۲۵. الفرقان، ج۸، ص۴۲.
۲۶. الفرقان، ج۸، ص۴۲_۴۳.
۲۷. تفسیر موضوعی، ج۶، ص۲۱۰.
۲۸. حجر/سوره۱۵، آیه۳۰.    
۲۹. حجر/سوره۱۵، آیه۳۱.    
۳۰. ص/سوره۳۸، آیه۷۳.    
۳۱. ص/سوره۳۸، آیه۷۴.    
۳۲. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۱۸۸، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۳۳. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۸۲.
۳۴. ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷۹.
۳۵. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۳۸.
۳۶. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۴، ص۴۷.
۳۷. ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۷۸.
۳۸. الفتوحات‌المکیه، ج۲، ص۶۱.
۳۹. الفتوحات‌المکیه، ج۲، ص۴۲۳.
۴۰. شرح فصوص قیصری، ج۱، ص۵۴۷.
۴۱. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۸، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۴۲. حجر/سوره۱۵، آیه۳۰.    
۴۳. حجر/سوره۱۵، آیه۳۱.    
۴۴. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۴، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۴۵. زحیلی، تفسیر المنیر، ج۱، ص۱۶۱، دارالفکر المعاصر، بیروت.
۴۶. طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۶۲۰، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۴۷. رشید رضا، المنار، ج۸، ص۳۳۰، بیروت.
۴۸. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۹، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۴۹. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۴، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.    
۵۰. رشید رضا، المنار، ج۸، ص۳۳۱، بیروت.
۵۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۲.    
۵۲. حجر/سوره۱۵، آیه۳۰.    
۵۳. حجر/سوره۱۵، آیه۳۱.    
۵۴. علامه طباطبایی، المیزان، ج۸، ص۲۴، دفتر انتشارات اسلامی جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۱۷.
۵۵. کهف/سوره۱۸، آیه۵۰.    
۵۶. حجر/سوره۱۵، آیه۲۹.    
۵۷. طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۶۱۸_۶۱۹، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵.
۵۸. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۲، ص۲۱۲.
۵۹. ملا صدرا، تفسیر، ج۳، ص۴.
۶۰. کشف‌الاسرار، ج۳، ص۵۶۵.
۶۱. الفرقان، ج۱، ص۲۹۷.
۶۲. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱، ص۱۸۱.



دائرةالمعارف قرآن کریم جلد اول، برگرفته از مقاله «سجده بر آدم».    



جعبه ابزار