سرور اصحاب یمین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب يمين،
مؤمنان درستكار در
دنیا هستند که پس از دريافت نامه عملشان با دست راست، شاد و مسرور میشوند. اینان پس از حسابرسى در قیامت، شادمانه به سوى اهل خويش باز میگردند.
اصحاب یمین پس از واگذار شدن نامه عمل به دست راستشان، شاد و مسرور میشوند:
• «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيهْ؛ پس کسى که نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مىزند که: «(اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد!».
اما کسى که نامه اعمالش به دست راست او داده شده، از فرط خوشحالى فریاد مىزند که بیابید و بگیرید
نامه اعمال مرا و بخوانید) (فاما من اوتى کتابه بیمینه فیقول هاؤم اقراءوا کتابیه).
گویى از خوشحالى در پوست نمىگنجد و از این همه نعمت و
توفیق و هدایتى که خدا به او داده تمام ذرات وجودش شاکر است و فریاد (الحمدلله) سر مىدهد.
در
مجمع البیان گفته: کلمه (هاوم) امر به چند نفر است و به منزله (هاکم) است، و اگر طرف مرد باشد، مىگویى (هاء یا رجل)، و به دو مرد مىگویى (هاوما یا رجلان)، و به جمعیتى مىگویى (هاوم یا رجال)، و به یک
زن مىگویى (هاء یا امراه) - و همره را کسره مىدهى و بعد از همره حرف (یاء) نمىآورى - و به دو زن مىگویى (هاوما)، و به چند زن مىگویى (هاون)، ولغت اهل حجاز است.
و اهل نمیم و قیس، در مفرد مذکر مثل اهل
حجاز مىگویند: (هاء) و به دو نفر مىگویند: (هاءا) و به
جماعت مردان مىگویند: (هاوا)، و به یک زن (هاءى)، و به چند زن (هارون).
و بعضى از قبایل
عرب بهجاى همره کاف مىآورند، مىگویند: (هاک، هاکم ا، هاکم، هاک، هاکم ا، هاکن) و در همه این زبانها این کلمه به معناى (بگیر) است، و این امرى است که
نهی ندارد.
این آیه شریفه و مابعدش تا کلمه (خاطون) بیان تفصیلى
اختلاف حال مردم در روز
قیامت است، اختلافى که از حیث
سعادت و شقاوت دارند، و ما در سابق در
تفسیر (فمن اوتى کتابه بیمینه) گفتارى در معناى دادن
کتاب به راست اصحاب یمین داشتیم، و ظاهرا خطاب در جمله (هاوم اقروا کتابیه) به
ملائکه باشد، و هاء در کلمه (کتابیه) و همچنین در آخر همه
آیات بعدى، وقف است، که اصطلاحا آن راهاى استراحت مىنامند.
و معناى
آیه این است که: اما کسى که کتابش به دست راستش داده شده رو به
فرشتگان مىکند و مىگوید: بیایید نامه عمل مرا بگیرید و بخوانید که چگونه به سعادت من
حکم مىکند.
• «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود».
کلمه (اما) همواره مطالب اجمالى را
تفصیل مىدهد، در اینجا اجمالى را تفصیل مىدهد که از عبارت (انک کادح الى ربک) استفاده مىشد، و آن این بود که در این میان رجوع و بازخواستى از
اعمال، و حساب و جزایى هست، آنگاه این
اجمال را تفصیل مىدهد و مىگوید: اما آنهایى که در آن روز نامه اعمالشان را به دست راستشان مىدهند چنین و چنان مىشوند، و منظور از کتاب،
نامه عمل است، به دلیل اینکه دنبالش مسئله حساب را
ذکر کرده، و ما در سابق دادن
کتاب به دست راست و یا به دست چپ را در
سوره اسراء و
سوره الحاقه معنا کردیم.
• «فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا؛ بهزودى حساب آسانى براى او مىشود».
• «وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا؛ و خوشحال به اهل و خانوادهاش باز مىگردد».
در اینجا انسانها به دو گروه
تقسیم مىشوند؛ همانگونه که مىفرماید: (اما کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شده) (فاما من اوتى کتابه بیمینه). (به زودى حساب آسانى براى او مىشود) (فسوف یحاسب حسابا یسیرا). (و مسرور و خوشحال به اهل و خانوادهاش باز مىگردد) (و ینقلب الى اهله مسرورا).
اینها کسانى هستند که در مدار اصلى آفرینش، در همان مدارى که
خداوند براى این
انسان و سرمایهها و نیروهاى او تعیین کرده حرکت مىکنند، و تلاش و کوشش آنها همواره براى
خدا، و سعى و حرکتشان به سوى خداست، در آنجا نامه اعمالشان را به دست راستشان مىدهند که این نشانه پاکى
عمل و صحت
ایمان و نجات در
قیامت است، و مایه سرافرازى و سربلندى در برابر اهل محشر هنگامى که در پاى میزان
عدل قرار مىگیرند، میزانى که کمترین وزنها را مىسنجد، خداوند حساب را بر آنها آسان مىگیرد، از لغزشهایشان مىگذرد، و به خاطر ایمان و
اعمال صالح، سیئات آنها را تبدیل به
حسنات مىکند.
اصحاب یمین پس از حسابرسى در قیامت، شادمانه به سوى اهل خويش باز میگردند:
• «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود».
• «فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَابًا يَسِيرًا؛ بهزودى حساب آسانى براى او مىشود».
• «وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا؛ و خوشحال به اهل و خانوادهاش باز مىگردد».
مراد از (اهل) انیسهایى است که
خدا براى او در
بهشت آماده کرده، مانند
حور و غلمان و غیره، و این معنا از
سیاق استفاده مىشود.
ولى بعضى گفتهاند: مراد از آن، عشیره
مؤمن او هستند، که مانند او داخل بهشت شدهاند.
بعضى دیگر گفتهاند: عموم
مؤمنین بهشتى هستند؛ هرچند که عشیره و خویشاوند او نباشند؛ چون مؤمنین همه با هم برادرند؛ ولى این دو قول خالى از بعد نیست.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «سرور اصحاب یمین».