• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شعوب (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شعوب: (شُعُوباً وَ قَبآئِلَ)
در اين كه ميان‌ «شعوب» جمع‌ «شَعْب» (بر وزن صعب) به معناى «گروه عظيمى از مردم» و «قبائل» جمع «قبيله» چه تفاوتى‌ است؟ مفسران احتمالات مختلفى داده‌اند: جمعى گفته‌اند كه دايره «شعوب» گسترده‌تر از دايره «قبائل» است، همان طور كه «شعب» امروز بر يک «ملت» اطلاق مى‌شود. بعضى «شعوب» را اشاره به «طوائف عجم»، و «قبائل» را، اشاره به «طوائف عرب» مى‌دانند و بالاخره بعضى ديگر، «شعوب» را از نظر انتساب انسان به مناطق جغرافيايى و «قبائل» را ناظر به انتساب او به نژاد و خون، شمرده‌اند. ولى تفسير اول، از همه مناسب‌تر به نظر مى‌رسد.



(يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ) (اى مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را تيره‌ها و قبيله‌ها قرارداديم تا يكديگر را بشناسيد؛ اين‌ها ملاک برترى نيست، گرامى‌ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ به يقين خداوند دانا و آگاه است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه شعوب جمع شعب - به كسره شين و سكون عين - است و - به طورى كه در مجمع البيان‌ گفته - به معناى قبيله بزرگى از مردم است، مانند قبيله ربيعه و مضر و كلمه قبائل جمع قبيله است كه جمعيتى كوچک‌تر از شعب است و تيره‌اى از آن است مانند تيم كه يكى از تيره‌هاى مضر است. بعضى‌ هم گفته‌اند: مطلب به عكس است و شعوب جمعيت‌هاى كمتر از قبائل است به طورى كه چند شعب يک قبيله را تشكيل مى‌دهد و اگر اين جمعيت‌ها را شعب خوانده‌اند چون از يک قبيله منشعب مى‌شوند. راغب مى‌گويد: شعب عبارت است از قبيله‌اى كه از يک قبيله ديگر منشعب گردد و جمع آن شعوب مى‌آيد، در كلام خداى عزوجل هم آمده‌ (شُعُوباً وَ قَبائِلَ) و اما كلمه شعب در مورد زمين عبارت است از دامنه چند دره كه اگر از طرف دامنه نگاه كنى به نظرت مى‌رسد يک زمين است كه در آخر، چند شقه شده و اگر از طرف دره‌ها نگاه كنى به نظرت مى‌رسد كه چند تكه زمين است كه در آخر يكى شده و لذا بعضى گفته‌اند: اين كلمه، هم به جاى كلمه اجتماع استعمال مى‌شود، مثلاً مى‌گويى شعبت يعنى من جمع شدم و هم به جاى كلمه تفرقه استعمال مى‌شود، مثل اينكه مى‌گويى شعبت يعنى من جدا شدم‌. بعضى‌ ديگر گفته‌اند: كلمه شعوب به معناى نژادهاى غير عرب از قبيل ترک و فارس و هندى و آفريقايى و امثال اين‌ها است و كلمه قبائل به معناى تيره‌هاى عربى است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۵۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۸۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۰۵.    
۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۷.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۵۵.    
۸. آلوسی، شهاب‌الدين، تفسير روح المعانی، ج۲۶، ص۱۶۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۸۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۲۵-۳۲۶.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۲۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۶-۲۰۷.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «شعوب»، ص۳۱۳-۳۱۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره حجرات | لغات قرآن




جعبه ابزار