• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شمایل پیامبر اکرم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شمایل پیامبر اکرم؛ شمایل پیامبر؛ سیمای پیامبر اکرم؛ سیمای پیامبر

وصّافان در توصيف سيماى رسول خدا(ص) سخن بسيار گفته‌ و در وصف جمال بی‌مثال او و سيماي پرفروغ و درخشان او روایات بسیار نقل کرده‌اند. به گونه‌اى كه اگر نقّاشى بخواهد تصويرى متناسب با آراستگى و زيبايى پيكر جسمانى رسول خدا(ص) و كمال هماهنگى وتناسب ميان اعضا و اندام او ترسيم كند، ترسيمى زيباتر و گوياتر از آن چه كه در روايات كسانى که پيامبر(ص) را ديده‌اند آمده است، نخواهند يافت.

سیمای رسول خدا(ص) در آینه روایات
در توصیف شمائل و سیمای مبارک رسول خدا(ص) گفته شده که: ایشان مردی بود خوش اندام،[۱]     و چهار شانه [۲]     و دارای سينه‌ای ستبر و فراخ.[۳]     قامتش ميانه بالا بود نه كوتاه بود و نه بلند؛[۴]     گرچه قامتش چندان بلند نبود؛ ولى از افراد معمولى بلندتر می‌نمود و چون همراه گروهى مى‌آمد از همگان برازنده‌تر و برتر به نظر مى رسيد؛ هيچ كس از مردم هر چند بلند قامت، با وى راه نمى‌رفت، مگر آن كه رسول خدا(ص) از او بلندتر و برجسته‌تر مى‌نمود.[۵]     نه لاغر اندام بود و نه بسيار فربه، خلقتى همگون و ميانه داشت.[۶]     بدنش فربه بود و در عين حال، سينه و شكمش در يك سطح بودند.[۷]     رنگ آن قسمت از پوست بدن حضرت(ص) که در معرض تابش خورشید و برخورد با باد و هوا بود، مایل به سرخی بود؛ اما آن قسمت از بدن که در زیر لباس ایشان مستور بود سفید درخشان بود.[۸]     عرقش بسیار [۹]     و بوى عرق آن حضرت(ص) پاكيزه‌تر و خوشبوتر از مشك مى‌نمود [۱۰]     و هیچ مشک و عنبری به خوشبویی بدن او نبود.[۱۱]    
موهايش نه مجعد بود و نه كاملاً صاف، بلكه چين و شكن اندكى داشت.[۱۲]     موهایش از حد معمولی بلندتر و از زلف کوتاهتر بود.[۱۳]     بلنداى مويش تا نیمه گوشش بود [۱۴]     و هيچ گاه موهايش از نرمه گوشش فراتر نرفت.[۱۵]     گاه موها را چهار رشته مى‌كرد و هر گوشش را ميان دو رشته قرار مى‌داد و گاه موهايش را روى گوش‌هایش قرار مى‌داد.[۱۶]     موهای سرش انبوه بود [۱۷]     و با این که سن شریفش از شصت سالگى گذشته بود با این حال موهايش كاملا سياه بود [۱۸]     تا آن جا كه اندك موهاى سفيدى كه بر سر و صورت ایشان روييده شده بود از بيست [۱۹]     تا سی [۲۰]     عدد موى سفيد تجاوز نمی‌کرد. حتّى انس بن مالک -خادم آن حضرت(ص)- شمار اين موها را فقط يازده [۲۱]     یا چهارده تار مو [۲۲]     و به نقلی دیگر هفده يا هيجده موى سپيد دانسته است.[۲۳]     موهاى سپيد آن حضرت(ص) بیشتر در كنار دو شقيقه‌اش [۲۴]     و به روایتی در چانه و جلو سر پيامبر(ص) قرار داشت.[۲۵]     که همین چند تار موی سفید هم بواسطه استعمال روغن توسط حضرت(ص) و درخشش حاصل از آن دیده نمی‌شد.[۲۶]    
رسول خدا(ص) سرى بزرگ و متناسب داشت.[۲۷]     با
چهره‌ای گرد [۲۸]     و سفيد [۲۹]     سپيدی‌ای آميخته با اندکی سرخى (گلفام)،[۳۰]     که چون ماه شب چهارده نورانی و درخشان بود.[۳۱]     دانه‌هاى عرق بر چهره‌اش چون مرواريد غلطان بود.[۳۲]     پيشانی‌ای بلند و پهن [۳۳]     و در عین حال اندکی متمايل به جلو داشت [۳۴]     که درخشش و تابندگی آن چون چراغى روشن مردم را به خود جلب مي‌كرد.[۳۵]    
ابروان سياه و باريكش [۳۶]     كشيده بود و كمانى که در عين پيوستگى جدا از هم به نظر مي‌رسيد.[۳۷]     ميان ابروهايش رگی وجود داشت که به هنگام عصبانیت برجسته و متورّم مى‌شد.[۳۸]    
پیامبر خدا(ص) دارای چشمانی سیاه [۳۹]     و درشت بود [۴۰]     و در سپيدى چشمانش كمى سرخى ديده مي‌شد.[۴۱]     مژگانش پر مو بود و بلند و برجسته.[۴۲]     بيني كشيده و باريك و ظریفش [۴۳]     برجسته بود و دارای سوراخ‌هایی تنگ که در وسط آن كمى برجستگى وجود داشت.[۴۴]     محاسن كوتاه و پر پشتش [۴۵]     بسيار زيبا بود [۴۶]     جز چند تار موی سپيدی که در زير لب پايينى ایشان قرار داشت،[۴۷]     تمامی محاسنش سياه بود.[۴۸]     گوش حضرت(ص) نه خیلی بزرگ بود و نه بسیار كوچك.[۴۹]     گونه‌هايش هموار و كم گوشت [۵۰]     و دهانش گشاده [۵۱]     و زیبا بود.[۵۲]     جوهره صدايش بلند و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود [۵۳]     و در آوازش گرفتگي‌اى بود.[۵۴]     دندان‌های زیبای رسول خدا(ص) [۵۵]     سفيد و برّاق بود.[۵۶]     ميان دندان‌هاى ايشان اندك فاصله‌يى بود [۵۷]     که چون سخن مى‌گفت چيزى چون پرتو از ميان دندان‌هاى پيشين آن حضرت(ص) بيرون مى‌جست.[۵۸]     چانه‌اى كوتاه، و متناسب داشت.[۵۹]     زیباترین گردن را در بین مردم دارا بود [۶۰]     گردنی بلند و متناسب [۶۱]     که در زيبائى گويى تُنگى نقره‌فام بود.[۶۲]     مفاصلش برجسته و استخوان‌بندى‌اش درشت،[۶۳]     شانه‌هايش پهن و عضلانى [۶۴]     و پشتش پهن و وسیع بود.[۶۵]     حضرت(ص) بدنى سفيد و نورانى داشت [۶۶]     چنان سپيد و درخشان كه گويى پيكرش سيمين است [۶۷]     از بالاى سينه تا نافش رشته‌ مویى ظريف و بسيار باريك رسته بود.[۶۸]     و جز آن در سینه و شکمش مویی نداشت؛[۶۹]     اما دو ذراع، و شانه‌ها، و بالاى سينه‌اش پر مو بود.[۷۰]    
از اوصاف و ویژگی‌های جسمانى خاصش وجود یک برآمدگی کوچک سرخ رنگ، در پشتشان بود [۷۱]     که سیره نگاران از آن تحت عنوان «مهر نبوت» یاد کرده‌اند. این مهر که به صورت يك برجستگى گوشتى [۷۲]     مویی     در ميان دو شانه آن حضرت(ص) خودنمایی می‌کرد هر چند قدرى برآمدگى داشت، امّا كوچك بود به گونه‌اى كه از روى لباس به صورت يك برجستگى مشهود خود را نشان نمى‌داد، آن‌گونه كه از سلمان فارسى و برخی دیگر از اصحاب روایت شده اندازه این مهر «به اندازه تخم كبوتر» بود.[۷۴]    
دستان رسول خدا(ص) دستانی ورزیده و بلند،[۷۵]     با بازوانی ستبر بود.[۷۶]     استخوان‌هاي دست و پاهايش صاف و بدون كجى [۷۷]     و بندهاى دستش پهن و کشیده بود.[۷۸]     كف دست و پایش درشت [۷۹]     و كشيده بود [۸۰]     و مانند كف دست عطر فروشان معطر [۸۱]     در لطافت و نرمی هيچ ديبا و حريرى لطيف‌تر و ملايم‌تر از كف دست او نبود.[۸۲]     انگشتانش کلفت و ضخیم [۸۳]     و در عین حال کشیده و بلند بود.[۸۴]    
پاهای پيامبر(ص) در زیبایی، زیباترین پاها توصیف شده‌اند.[۸۵]     پاهایى باريك و ظریف [۸۶]     با ساق‌های بلند و ورزيده [۸۷]     و پاشنه‌هاى ظريف و كم گوشت.[۸۸]     ران‌هايش خيلى كلفت‌و ضخیم نبود.[۸۹]     لگن خاصره‌اش چون مردان شجاع كمى پهن بود [۹۰]     و كف پاهايش نسبتا درشت و ضخیم [۹۱]     و گودى كف پايش بيشتر از حد متعارف بود [۹۲]     قسمت قوزك پايش به پايين، خيلى پُرگوشت نبود به گونه‌ای که آب از روى پايش رد مى‌شد.[۹۳]    

توصیف جامع شمائل نبوی(ص)
در میان احادیث و رواياتی كه در توصیف سیما و شمائل نورانی رسول خدا(ص) از سوی اصحاب و یاران برجسته حضرت(ص) ارائه گردیده است، برخی از روایات وجود دارند که در توصیف شمائل نبی اکرم(ص) از وضعیت جامع‌تری نسبت به دیگر روایات برخوردارند. در این جا به چند مورد از این روایات اشاره می‌شود:
الف: روایت امیرالمؤمنین(ع) در توصیف رسول خدا(ص).
ب: حديث هند بن ابى‌هاله پسر خوانده خديجه(س) -همسر گرامی پیامبر اکرم(ص)- كه مردى وصّاف و برخوردار از دقّت و شناخت خوبى در بيان اوصاف بود.
ج:حديث امّ معبد

اوصاف رسول خدا(ص) از زبان على(ع)
الف: مردى از انصار از امیرالمؤمنین(ع) در حالى كه آن حضرت(ص) در مسجد كوفه حمايل شمشيرش را بر خود پيچيده بود، درباره اوصاف جسمانی رسول خدا(ص) پرسش نمود ایشان در جواب فرمود:
چهره رسول خدا(ص) سپيد بود و رنگ رخسارش گلفام، چشمانش سياه و درشت، موهايش صاف و نرم. ريش آن حضرت(ص) انبوه، گونه‌هايش كم گوشت و استخوانى و گردنش چون جام سيمين بود، زلف داشت، از زير گلو تا زير نافش رشته مويى باريك چون نى رسته بود و بر سينه و شكمش جز آن موى ديگرى وجود نداشت، دست و پايش درشت و استخوانى بود، به هنگام راه رفتن اندكى به جلو متمايل مى‌شد هم چون كسى كه از سرازيريها فرود مى‌آيد و به هنگام برخاستن چابك و سريع بود، هر گاه به سويى برمى‌گشت با تمام بدن خود برمى‌گشت، دانه‌هاى عرق بر چهره‌اش چون مرواريد بود، عرق بدنش خوشبوتر از مشك تازه بود، نه كوتاه قامت بود و نه بلند و نه ناتوان و تنبل، نه پيش از او و نه بعد از او هيچ كس را چون او نديده‌ام، درود و سلام خدا بر او باد.[۹۴]    
ب: ابراهيم بن محمد از نوادگان امیرالمؤمنین على(ع) نقل می‌كرد که هر گاه على(ع)، پيامبر(ص) را وصف مى‌كرد، چنين مى‌فرمود: رسول خدا(ص) نه بلند قامت كه بيش از معمول بلندتر باشد بود و نه كوته قامت، بلكه معتدل و ميانه بود، موهاى آن حضرت(ص) نه كاملا پيچيده و نه كاملا صاف، ولى در عين حال كه مختصر تابى داشت صاف بود، صورتش نه استخوانى لاغر و نه فربه و گوشت آلود بود، چهره‌اش سپيد و مدور و آميخته با رگه‌هاى سرخ (گلفام) بود، چشمانش سياه و درشت و مژگانش برجسته، شانه‌هايش فراخ و ستبر، و خالى از موى بود، روى سينه‌اش موى نرمى رسته بود، دو كف دست و پاى ايشان ستبر و درشت بود، هنگام كه راه مى‌رفت گويى در سرازيرى حركت مى‌كرد و چون به سويى برمى‌گشت با تمام بدن برمى‌گشت، ميانه دو شانه‌اش مهر نبوت قرار داشت...... هر كس مى‌خواست آن‌ حضرت(ص) را توصيف كند، مى‌گفت پيش از آن حضرت(ص) و پس از ايشان كسى هم چون ايشان نديده‌ام، درود و سلام خدا بر او باد.[۹۵]    

اوصاف حضرت(ص) از زبان هند بن ابى‌هاله
از امام حسن بن على(ع) نقل مى‌كند كه مى‌فرموده است از دايى خود هند بن ابو هالة تميمى كه مردى وصف كننده بود، خواستم صفات رسول خدا(ص) را براى من بيان كند و دوست مى‌داشتم چيزهايى را بگويد كه به آن دلبستگى داشتم و ميان من و آن حضرت(ص) مشترك بود، و او چنين گفت:
پيامبر(ص) در نظر مردم سخت بزرگ و بزرگوار بود، چهره‌اش چون ماه شب چهاردهم مى‌درخشيد، از كوته قامت بلندتر و از بلند قامت كوتاه‌تر بود، سرش بزرگ و موهايش نسبتا صاف بود گاه كه موهايش زياد بود فرق مى‌گشود وگرنه آن را به حال خود مى‌گذاشت، مويش هيچ گاه از لاله گوش فروتر نبود، مگر هنگامى كه زلف مى‌داشت، چهره‌اش گلفام و درخشان و پيشانى آن حضرت(ص) گشاده و ابروانش نسبتا باريك و كشيده و به يك ديگر پيوسته نبود ميان آن رگى وجود داشت كه به هنگام خشم برجسته مى‌شد، بينى او نسبتا برجسته و پرتوى بر آن ديده مى‌شد كه مى‌پنداشتى بدون برآمدگى است، ريش آن حضرت(ص) انبوه و دهانش بزرگ و دندانهايش سپيد و ميان آن‌ها اندكى فاصله بود، موهاى سينه‌اش نرم و گردنش در سپيدى چون گردن مجسمه‌هاى مرمرين با درخشش نقره فام بود، همه اندامهايش معتدل و ورزيده بود، سينه و شكمش در يك سطح قرار داشت شانه‌هايش فراخ و استخوان‌بندى آن حضرت(ص) درشت، قسمتهاى بدنش كه از زير جامه بيرون بود درخشنده و سپيد بود، از زير گلو تا روى نافش رشته مويى چون خطى رسته بود و روى سينه‌اش موى ديگرى نرسته بود، ولى روى شانه‌ها و ساق‌هاى دستش موى داشت و نيز بالاى سينه‌اش موهايى رسته بود، استخوانهاى ساعد ايشان دراز و كشيده و كف دست آن حضرت(ص) ضخيم و گشاده بود -اين صفت كنايه از بخشندگى هم هست- در عين حال دست و پايشان استخوانى و درشت و كف پاها گود و پوست آن صاف و بدون چروك بود، پشت پاى آن حضرت(ص) به سمت جلو متمايل مى‌شد گويى در سرازيرى حركت مى‌كرد و به هر سو كه برمى‌گشت با تمام بدن برمى‌گشت، نگاهش غالبا به سمت پايين بود و به زمين بيشتر مى‌نگريست تا به آسمان، از اصحاب خود سبقت مى‌گرفت و هر كس را كه مى‌ديد به سلام دادن پيشى مى‌گرفت.[۹۶]    

توصیف رسول خدا(ص) از زبان امّ معبد
«مردى ديدم خوش سيما و با جمال، خوش خلق و نمكين چهره كه نه عيبى چون بزرگى شكم داشت و نه كاستي‌اى چون كوچكى سر، خوش چهره و زيباروى بود؛ در چشمانش سياهى و درشتى، در مژگانش پرى و درشتى و در صدايش گرمى و دو رگه بودن زيبايى مى‌افزود؛ سياه چشم، سياه مژه، كشيده ابرو و ابروان به هم پيوسته بود؛ در گردنش سفيدى و درخشندگى و در محاسنش پرى خودنمايى مى‌كرد؛ هنگام سكوت وقارى بر او بود و هنگام سخن گفتن والايى از او بود و حسن و زيبايى او را در برداشت، شيرين سخن و گزيده‌گوى بود نه ياوه‌گوى و نه كم‌گوى، گويا كه سخن گفتن او دانه‌هاى رشته مرواريدى بود كه فرو مى‌ريخت. زيباترين و خوش سيماترين مردم از فاصله دور بود و شيرين‌ترين و نيكوترين آنان از نزديك؛ ميان قامت بود و نه از بلندى قد كسى او را منفور مى‌داشت و نه از كوتاهى آن مورد تحقير؛ شاخه‌اى ميان دو شاخه بلند و كوتاه و خوش منظرترين اين سه شاخه و نيك قامت‌ترين آنها بود و بالاخره، همراهانى او را در ميان داشتند كه اگر سخنى مى‌گفت به گفته او گوش فرا مى‌دادند و اگر فرمانى مى‌داد نه ترش روى و نه گريزان، بلكه بى‌درنگ و شتابان به اجراى آن مى‌شتافتند».[۹۷]    
[۹۸]    . بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه و معرفة احوال صاحب الشریعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج ۱، ص ۲۴۸ و ترمذی؛ سنن، تحقیق عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۹۸۳، ج ۳، ص ۱۴۵ و الموصلی، ابو یعلی؛ مسند، تحقیق حسین سلیم اسد، بی‌جا، دارالمأمون للتراث، ۱۹۹۲، ج ۶، ص ۴۴۵ و ترمذی، ابو عیسی؛ الشمائل المحمدیه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا، ص ۱۶.
[۹۹]    . ابن‌سعد؛ الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸، ج ۱، ص ۳۱۹ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۷ و احمد بن حنبل؛ مسند احمد، بیروت، دارصادر، بی‌تا، ج ۲، ص ۳۲۸ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۲۲.
[۱۰۰]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۴ و ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق، ج ۱، ص ۱۵۶؛ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب؛ تاریخ الیعقوبی، قم، اهل بیت(ع)، ج ۲، ص ۱۱۶ و نویری؛ نهایة الإرب فی فنون الادب، قاهره، دارالکتب و الوثائق القومیه، چاپ اول، ۱۴۲۳، ج ۱۸، ص ۲۳۹.
[۱۰۱]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۰۱ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۳۹۴ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۵.
[۱۰۲]    . ابن‌عساکر؛ تاریخ مدینه دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵، ج ۳، ص ۲۶۰ و مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۱ و خرگوشی نیشابوری، ابو سعید؛ شرف المصطفی، مکه، دارالبشائر الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۴، ج ۲، ص ۸۷ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۵۲.
[۱۰۳]    . مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۴۵۴ و نیشابوری، مسلم؛ صحیح، بیروت، دارالفکر، ج ۷، ص ۸۴ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۰۳ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۰ و المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۶.
[۱۰۴]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۱ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۷۱ و نهایة الإرب، پیشین، ج ۱۸، ص ۲۳۹.
[۱۰۵]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۰۶ و ابن‌کثیر؛ البدایه و النهایه، بیروت، دارالفکر، بی‌تا، ج ۶، ص ۱۵ و ابن حجر؛ فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه، چاپ سوم، بی‌تا، ج ۶، ص ۴۱۳ و صالحی دمشقی، محمد بن یوسف؛ سبل الهدی و الرشاد فی سیرة خیر العباد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۱۲.
[۱۰۶]    . مسند احمد، پیشین، ج۶، ص ۳۷۷؛ صحیح مسلم، پیشین، ج۷، ص ۸۲؛ ؛ مسند ابی یعلی، پیشین، ج۵، ص ۱۸۳ و الطبقات الکبری، پیشین، ص ۳۱۷.
[۱۰۷]    . تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج۳، ص ۲۶۰ و المتقی الهندی، علاء الدین علی؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح صفوة السقا، بیروت، الرساله، ۱۹۸۹، ج۷، ص ۱۷۵.
[۱۰۸]    . البخاری؛ صحیح، تحقیق شعیب ارنؤوط، بی‌جا، الرساله، چاپ دوم، ۱۹۹۳، ج ۲، ص ۲۴۴ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۱ و سنن ترمذی، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۵۴.
[۱۰۹]    . الامام مالک؛ کتاب الموطأ، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۹۸۵، ج ۲، ص ۹۱۹ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۵ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۷ و مسند احمد، پیشین، ص ۳۱۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۰۱ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۶.
[۱۱۰]    . مسند احمد، پیشین، ج ۶، ص ۱۰۸ و السجستانی، ابن الاشعث؛ سنن ابی داود، تحقیق سعید محمد اللحام، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج ۲، ص ۲۸۷ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۰ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۴، ص ۱۵۸.
[۱۱۱]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۸ و ابن حبان؛ صحیح، تحقیق شعیب ارنؤوط، بی‌جا، الرساله، چاپ دوم، ۱۹۹۳، ج ۱۴، ص ۱۹۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۹ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۲۱.
[۱۱۲]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۱۳۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۹ و نهایة الإرب، پیشین، ج ۱۸، ص ۲۴۳.
[۱۱۳]    . مسند احمد، پیشین، ج ۶، ص ۳۴۱ و القزوینی، محمد بن یزید؛ سنن ابن ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، دارالفکر، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۱۹۹ و سنن ابی داود، پیشین، ج ۲، ص ۲۸۸ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۱ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۳۶.
[۱۱۴]    . مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۸۹ و البخاری؛ الادب المفرد، بیروت، چاپ اول، ۱۹۸۶، ص ۲۷۹ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۶.
[۱۱۵]    . مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۵۱ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۱، ص ۲۹ و سنن ابی داود، پیشین، ج ۲، ص ۴۱۱ و ابن حبان؛ الثقات، حیدرآباد، چاپخانه مجلس دائرة المعارف العثمانیه، مؤسسه الکتب الثقافیه، ج ۱، ص ۱۲۶ و البیهقی؛ السنن الکبری، دارالفکر، بی‌تا، ج ۴، ص ۳۲۵.
[۱۱۶]    . سنن ابن ماجه، پیشین، ج ۲، ص ۱۱۹۹ و صحیح ابن حبان، پیشین، ج ۱۴، ص ۲۰۴ و مسند احمد، پیشین، ج ۲، ص ۹۰ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۲.
[۱۱۷]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۴ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۷.
[۱۱۸]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۹ و حاکم نیشابوری؛ المستدرک، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بی‌تا، ج ۲، ص ۶۰۷ و فتح الباری، پیشین، ج ۶، ص ۴۱۵.
[۱۱۹]    . صحیح ابن حبان، پیشین، ج ۱۴، ص ۲۰۳ و مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۱۶۵ و صنعانی، عبدالرزاق؛ المصنّف، تحقیق حبیب الرحمن الاعظمی، بی‌جا، بی‌تا، ج ۱۱، ص ۱۵۵ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۴۴.
[۱۲۰]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۲۵۴ و المستدرک، پیشین، ج ۲، ص ۶۰۸ و فتح الباری، پیشین، ج ۶، ص ۴۱۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۲.
[۱۲۱]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۱۹۲ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۲ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۲.
[۱۲۲]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۱ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۷.
[۱۲۳]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۳۳ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۴ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۴۶ و النسائی؛ السنن الکبری، تحقیق عبدالغفار سلیمان البنداری و سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج ۵، ص ۴۲۷.
[۱۲۴]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۶ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۹ و مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۱۱۶.
[۱۲۵]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۹ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۱۹۶ و کوفی، ابن ابی شیبه؛ المصنّف، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۹، ج ۷، ص ۴۴۶ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۶ و مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۱۰۴.
[۱۲۶]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۰ و صحیح ابن حبان، پیشین، ج ۱۴، ص ۲۱۷ و مسند ابی یعلی، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۴.
[۱۲۷]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۱۳۴ و المصنّف (کوفی)، پیشین، ج ۷، ص ۴۴۵ و صحیح ابن حبان، پیشین، ج ۱۴، ص ۲۱۷ و مسند ابی یعلی، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۴.
[۱۲۸]    . الطبرانی؛ المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بی‌جا، داراحیاء التراث العربی، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و عبدالله بن عدی؛ الکامل، تحقیق یحیی مختار غزاوی، بیروت، دارالفکر، چاپ سوم، ۱۹۸۸، ج ۲، ص ۱۶۷ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۸۶ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۲.
[۱۲۹]    . مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۱ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۰ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۵۲ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۸۸.
[۱۳۰]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۸ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۰.
[۱۳۱]    . المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۶ و مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، اسلامیه، بی‌تا، ج ۱۶، ص ۱۸۱.
[۱۳۲]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۲ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۵۹ و المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۷.
[۱۳۳]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۸ و مسند ابی یعلی، پیشین، ج ۱۲، ص ۲۱۳ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۹ و الهیثمی؛ مجمع الزوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۸، ج ۸، ص ۲۷۳.
[۱۳۴]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۳۲ و رازی، ابو حاتم؛ اعلام النبوه، تهران، مؤسسه پژوهش حکمت و فلسفه ایران، چاپ دوم، ۱۳۸۱، ص ۸۵ و سیوطی، جلال الدین؛ الجامع الصغیر، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۸۱، ج ۲، ص ۳۰۶.
[۱۳۵]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج۲۲، ص ۱۵۵؛ الثقات، پیشین، ج۲، ص ۱۴۶ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۸۷ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۵.
[۱۳۶]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۳ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۰ و اندلسی، قاضی عیاض؛ الشفا بتعریف حقوق المصطفی، عمان، دارالفیحاء، چاپ دوم، ۱۴۰۷، ج ۱، ص ۱۴۷.
[۱۳۷]    . مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۸۸ و الادب المفرد، پیشین، ص ۲۷۹ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۲.
[۱۳۸]    . مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۹۷ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۴ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۷ و ابن‌حزم؛ جوامع السیرة النبویه، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی‌تا، ص ۱۹.
[۱۳۹]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۸۳ و المصنّف (کوفی)، پیشین، ج ۷، ص ۴۴۵ و المستدرک، پیشین، ج ۳، ص ۹۰ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۴، ص ۴۹.
[۱۴۰]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۸ و مسند ابی یعلی، پیشین، ج ۱۲، ص ۲۱۳ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۹ و مجمع الزوائد، پیشین، ج ۸، ص ۲۷۳.
[۱۴۱]    . الثقات، پیشین، ج ۲، ص ۱۴۶ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۸ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۴ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۸۷.
[۱۴۲]    . مسنداحمد، پیشین، ج ۱، ص ۸۹ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۶ و طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷، ج ۳، ص ۱۷۹.
[۱۴۳]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۸ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۱۷۳.
[۱۴۴]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۳۲ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۵.
[۱۴۵]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۷ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۵.
[۱۴۶]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۹ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۶ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۱۷۳ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹.
[۱۴۷]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۸۷ و اعلام النبوه، پیشین، ص ۸۵ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۵ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۱.
[۱۴۸]    . المستدرک، پیشین، ج ۲، ص ۶۰۶ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۴ و مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۹۷ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۳.
[۱۴۹]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۶ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۶ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۱۷۳ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹.
[۱۵۰]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۷۹.
[۱۵۱]    . المستدرک، پیشین، ج ۳، ص ۹ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۴، ص ۴۹ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۲۸ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۳۵۸.
[۱۵۲]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۷ و الادب المفرد، پیشین، ص ۲۴۷ و جوامع السیره، پیشین، ص ۱۹.
[۱۵۳]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۳۸ و الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۵.
[۱۵۴]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۴ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۵ و شمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۷.
[۱۵۵]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۱۱، ص ۳۲۸ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۱۵ و شمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۷.
[۱۵۶]    . المناقب، پیشین، ج۱، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، پیشین، ج ۱۶، ص ۱۸۱.
[۱۵۷]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۹ و سبل الهدی و الرشاد، پیشین، ج ۲، ص ۴۳.
[۱۵۸]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۴، ص ۴۹ و المستدرک، پیشین، ج ۳، ص ۹ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۹ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۳۵۸.
[۱۵۹]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الثقات، پیشین، ج ۲، ص ۱۴۶ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۴ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۳۸.
[۱۶۰]    . المستدرک، پیشین، ج ۲، ص ۶۰۶ و ترمذی، سنن، پیشین، ج ۵، ص ۲۵۹ و مسند احمد، پیشین، ج ۱، ص ۹۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۴.
[۱۶۱]    . مسند احمد، پیشین، ج ۲، ص ۳۲۸ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۴، ص ۱۶۵ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۳ و اعلام النبوه، پیشین، ص ۸۵ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۷.
[۱۶۲]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۴ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۶۲ و تاریخ الیعقوبی، پیشین، ج ۲، ص ۱۱۶.
[۱۶۳]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۴۲۶ و المصنّف (صنعانی)، پیشین، ج ۱۱، ص ۲۶۰ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۲۷ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۰۷.
[۱۶۴]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۴۲۶ و المصنّف (صنعانی)، پیشین، ج ۱۱، ص ۲۶۰ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۰، ص ۲۲۷ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۷۰ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۰۷.
[۱۶۵]    . تاریخ الطبری، پیشین، ج ۳، ص ۱۷۹ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۰ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۴ و تاریخ الیعقوبی، پیشین، ج ۲، ص ۱۱۶.
[۱۶۶]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و تاریخ الطبری، پیشین، ج ۳، ص ۱۷۹ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۰ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۴ و مجمع الزوائد، پیشین، ج ۸، ص ۲۷۳.
[۱۶۷]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۶ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۸۷ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۳۲ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۲.
[۱۶۸]    . ترمذی، سنن، پیشین، ج ۵، ص ۲۶۳ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۹ و سبل الهدی و الرشاد، پیشین، ج ۲، ص ۴۱.
[۱۶۹]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۷ و مسند احمد، پیشین، ج ۲، ص ۲۲۶ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۶ و سنن ترمذی، پیشین، ج ۵، ص ۲۶۳.
[۱۷۰]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۷ و مسند احمد، پیشین، ج ۲، ص ۲۲۶ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۶ و المصنّف (کوفی)، پیشین، ج ۷، ص ۴۴۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۶۶.
[۱۷۱]    . مسند احمد، پیشین، ج ۲، ص ۳۲۸ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۸ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۴۴ و شیخ صدوق؛ عیون اخبار الرضا(ع)، قم، جهان، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۳۱۷.
[۱۷۲]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۸ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۷۰ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۹.
[۱۷۳]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۸ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و عیون اخبار الرضا(ع)، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۶ - ۳۱۷ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۲.
[۱۷۴]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۸۷ و المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۶ و الجامع الصغیر، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۶.
[۱۷۵]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۷، ص ۵۸ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۹.
[۱۷۶]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۸۷ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الجامع الصغیر، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۶ و اعلام النبوه، پیشین، ص ۸۵.
[۱۷۷]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۳۰۵ و المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۷ و سبل الهدی و الرشاد، پیشین، ج ۲، ص ۸۵.
[۱۷۸]    . مسند احمد، پیشین، ج ۳، ص ۱۰۷ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۲، ص ۲۴۴ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۱ و سنن ترمذی، پیشین، ج ۳، ص ۲۴۹.
[۱۷۹]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۱ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۲۶۵ و البدایه و النهایه، پیشین، ج ۶، ص ۱۸ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۱۷۷.
[۱۸۰]    . الشفا بتعریف حقوق المصطفی، پیشین، ج ۱، ص ۱۴۸ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۲ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۵.
[۱۸۱]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۲ و الجامع الصغیر، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۴ و سبل الهدی و الرشاد، پیشین، ج ۲، ص ۷۹ و کنزالعمال، پیشین، ج ۷، ص ۳۳.
[۱۸۲]    . مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۹۷ و سنن ترمذی، پیشین، ج ۵، ص ۲۶۴ و المصنّف (کوفی)، پیشین، ج ۷، ص ۴۴۶ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۹۳.
[۱۸۳]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۵ و شیخ صدوق؛ معانی الاخبار، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۱ش، ص ۸۱ و عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۳۱۷.
[۱۸۴]    . مسند احمد، پیشین، ج ۵، ص ۸۷ و صحیح مسلم، پیشین، ج ۷، ص ۸۴ و سنن ترمذی، پیشین، ج ۵، ص ۲۶۴ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۹.
[۱۸۵]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۱ و المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۶ و مقریزی، تقی الدین؛ امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۰، ج ۲، ص ۱۷۵.
[۱۸۶]    . المناقب، پیشین، ج ۱، ص ۱۵۶ و بحارالانوار، پیشین، ج ۱۶، ص ۱۸۱.
[۱۸۷]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و صحیح بخاری، پیشین، ج ۷، ص ۵۸ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۱۹.
[۱۸۸]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۵ و الشمائل المحمدیه، پیشین، ص ۲۳ و شرف المصطفی، پیشین، ج ۲، ص ۹۳.
[۱۸۹]    . المعجم الکبیر، پیشین، ج ۲۲، ص ۱۵۶ و الثقات، پیشین، ج ۲، ص ۱۴۶ و الجامع الصغیر، پیشین، ج ۲، ص ۳۰۷.
[۱۹۰]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۴ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۴ و انساب الاشراف، پیشین، ج ۱، ص ۳۹۴.
[۱۹۱]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۱۵ - ۳۱۶ و المصنّف (کوفی)، پیشین، ج ۷، ص ۴۴۵ و بغدادی، خطیب؛ تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۲، ج ۱۱، ص ۳۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۰.
[۱۹۲]    . الطبقات الکبری، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۴ - ۳۲۵ و دلائل النبوه، پیشین، ص ۲۸۶ - ۲۸۷ و المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۵۶ - ۱۵۷ و الثقات، پیشین، ج ۲، ص ۱۴۵ - ۱۴۶ و معانی الاخبار، پیشین، ص ۸۰ - ۸۱.
[۱۹۳]    . دلائل النبوه، پیشین، ج ۱، ص ۲۷۹ و المعجم الکبیر، پیشین، ج ۴، ص ۴۹ و الثقات، پیشین، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶ و المستدرک، پیشین، ج ۳، ص ۹ و تاریخ مدینه دمشق، پیشین، ج ۳، ص ۳۱۷.



جعبه ابزار