شهر قم در تاریخ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
درباره قدمت
قم و
تاریخ بنای آن اختلاف نظر وجود دارد.
برخی معتقدند که این شهر پیش از دوره اسلامی وجود داشته و بعضی هم میگویند که شهر قم بعد از
اسلام بنا گردیده است.
نویسندگان بزرگ و قدیمی اسلامی مانند «ابو دُلفِ خزرجی» از نویسندگان
قرن چهارم هجری در
سفرنامه خود گفته است: قم شهری است جدید و اسلامی که اثری از ایرانیان در آن یافت نمیشود.
نویسنده دیگر «عبدالکریم سمعانی» از نویسندگان قرن ششم درباره
قدمت قم میگوید: قُم مدینهُ مستحدثهُ لا اثر بلأعاجم فیها.
قم شهری است جدید که اثری از ایرانیان در آن نیست. یاقوت حمَوی
و
ابوالفداء ،
همین ادعا را تکرار کردند.
امّا در مقابل اینها، نویسندگان دیگری قدمت تاریخی قم را ماقبل اسلام میدانند و دلایلی هم در دست است که ادعای اینها را ثابت میکند که به بعضی از آنها اشاره میشود.
۱. بلاذری از نویسندگان معتبر اسلامی در قرن سوّم، مینویسد: وَ اَضحُّ الاخبارِ اِنّ اَبا موسی فَتَحَ قُم و قاشان. صحیحترین خبرها این است که ابوموسی (اشعری) قم و
کاشان را
فتح کرد (
سال ۲۳ هجری) بنابراین شهر قمی وجود داشته که ابوموسی آن را فتح کرده است.
۲. یعقوبی از نویسندگان بزرگ قرن سوّم، قم را از جمله شهرهای عصر ساسانی نام برده است.
۳. خسرو پرویز از ریدک پرسید مرا از بوی
بهشت خبر ده، رَیدَک از چند چیز خوشبو نام برد از جمله،
زعفران قم.
۴. دینوری میگوید: انو شیروان، کشور را به چهار قسمت کرد و شهر قم، از جمله شهرهای قسمت دوّم بود.
۵. میگویند وقتی که اشعریان در اواخر قرن اوّل هجری به قم آمدند
آتشکده قم را خراب کردند و به جای آن مسجدی بنا کردند، پس قبل از
اسلام در این سرزمین کسانی بودند که به آتشکده میرفتند.
باستان شناسانی مانند «گریشمن» کنارههای غربی
ایران (قم، كاشان،
ساوه ) را از نخستین و قدیمیترین مناطقی میدانند که جماعات اولیه انسانی در آن استقرار یافته و تمدنهای اولیه را پیریزی کردهاند. در این صورت قدمت قم و نواحی پیرامون آن به چند هزار سال پیش میرسد.
قدیمیترین موردی که نام قم در آثار اسلامی دیده میشود دو روایت از
علی علیه السّلام میباشد که ابنفقیه
و
عبدالجلیل رازی قزوینی آنها را نقل کردهاند. روایت اوّل: «اَسلَمُ المواضِعِ یومئذٍ قَصَبَهُ قُمِّ تِلک الّتی یخرج انصار خَیر الناس...» سالمترین مکانها در آن روز شهر بزرگ قم است، آن شهری است که یاران بهترین خلق خدا از آن بیرون میآیند.... روایت دوّم: «سلام الله علی اَهل قم و رَحمَهُ الله و برکاتهُ علی اهل قُم یسقَی اللهُ بِلادَهُم الغیتث...»
سلام خدا و رحمت و برکات او بر اهل قم، خداوند سرزمینها و بلاد ایشان را از باران رحمت خود سیراب سازد.
از این روایات دو مطلب عمده استفاده میشود یکی اینکه پس از فتح قم (۲۳ هـ) بسیاری از مردم آن، دین مبین اسلام را پذیرفته و افتخار دوستی
اهل بیت علیهم السّلام را پیدا کرده بودند، دیگر اینکه نام قم، به همین صورت امروزی در کلام پیشوایان دین آمده است.
امّا برای علت نامگذاری قم وجوهی را ذکر کردهاند که صحیحتر و منطقیتر آن این است که در ایام قدیم سرزمین قم محلّ جمع شدن آب رود انار (همین رودخانه فعلی) بوده و آب از هیچ طرفی رهگذری نداشته است و در اطراف و جوانب آن به واسطه زیادی
آب ، علفزار و مرغزار فراوان بوده است که چوپانان گرد به گرد آن زمین
چادر زدند و خانهها بنا کردند و آن خانهها را کومه نام نهادند و بعد از آن اسم تخفیف پیدا کرد و کمْ شد پس آن را به عربی برگرداندند و گفته شد قم...
در سال ۲۳ یا ۲۴ هجری،
ابوموسی اشعری بخشی از سپاه تحت فرماندهی خود را به سرکردگی «احنف بن قیس» روانه منطقه قم نمود. و بدین ترتیب قم در زمان عهد خلیفه دوّم به دست مسلمین افتاد و همزمان با
اصفهان فتح شد.
ورود اعراب اشعری به قم، مورد استقبال اهالی بومی زرتشتی آن واقع شد با آمدن افراد
قبیله اشعری از
کوفه به قم و اسکان آنها دراین منطقه، قم به تدریج، به شهر تبدیل شد و اعراب اشعری به شهر قم تسلط یافتند.
پس از تسلط اشعریها، قم پناهگاه نسبتاً امنی برای طالبیان و علویان گردید. استقرار اشعریها به خاطر گرایشاتی که داشتند از عوامل توجه و
هجرت علویان به این شهر گردید.
در قرون اولیه
اسلام ، علویان و شیعیان با بیرحمانهترین وضع، تحت تعقیب و آزار حکام اموی و عباسی بودند. که آنها را مجبور میساخت به مناطق دور دست سرزمینهای اسلامی آن روزگار هجرت کنند. ایران و شهر قم از مناطق مهمی بود که علویان پیوسته به سوی آن هجرت میکردند.
با حضور علویان در قم، این شهر به یک کانون مخالف و
قیام علیه بغداد تبدیل شد. که در یکی از این قیامها قم از اصفهان جدا شد. مردم قم بعد از شهادت
امام رضا علیه السّلام برعلیه مأمون هم دست به شورش زدند و حدود هفت سال از پرداخت
خراج خودداری کردند. و دائماً با عوامل خلیفه در قم درگیر بودند و بارها عوامل او را از شهر خارج کردند.
بعد از فوت
مأمون ، معتصم به خلافت رسید و سپاهی به فرماندهی «وصفِ ترک» به سرکوبی شورش قم فرستاد و این سپاه شهر قم را پس از غارت به تلی از خاکستر تبدیل کردند که تا سال ۲۵۴ هـ. ق قم در آرامش نسبی قرار داشت.
با روی کار آمدن
متوکل عباسی که از دشمنان سرسخت
اهل بیت علیهم السّلام و علویان بود به طوری که سیاست ناسزاگویی به علی علیه السّلام را در پی گرفت و به بقاع متبرک در
کربلا آب بست که این امر عکس العمل شدیدی در میان مردم قم ایجاد کرد که دائما با دستگاه خلافت در
جنگ و درگیری بودند. و دست به شورش میزدند و هر بار سرکوب میشدند. این شورش و سرکوب مردم قم بهطور مستمر تا
زمان به
قدرت رسیدن
آل بویه ادامه یافت که آل بویه توجه خاصی به قم داشتند و در
توسعه آن میکوشیدند. و در این دوره اولین کتاب مستقل در
تاریخ قم توسط «محمد قمی» نوشته شد.
در زمان سلجوقیان قمیها در صحنه سیاسی بسیار فعال شدند و متصدی امور مهم دولتی شدند. با حمله سپاه مغول، قم به کلی منهدم شد و با این حال برخی از حکام
مسلمان شده مغول به قم توجهاتی داشتند. امّا بعداز حدود یک و نیم قرن از حمله سپاه مغول، این شهر بار دیگر مورد تهاجم «تیمور گورکانی» قرار گرفت و مردم آن قتل عام شدند.
در سال ۹۰۹ هـ. ق لشکر
شاه اسماعیل صفوی قم را به تصرف در آورد. صفویان قم را مورد توجه خاص خود قرار دادند، به طوری که این شهر در جهات مختلف توسعه و پیشرفت کرد. و از مراکز مهم فرهنگی و فقهی
شیعه گردید و در آن عصر از نوعی شکوفایی و پویایی خاصی برخوردار بود.
هنگامی که افغانها به
ایران حمله کردند و با تصرف اصفهان سلسله صفویه را ساقط نمودند،
قم نیز دچار خسارات فراوانی شد و این شهر به صورت پادگان لشکریان افغان در آمده بود.
فتحعلی شاه بعد از سرکوبی مخالفان به خاطر نذری که برای عمرانی بارگاه
حضرت معصومه سلاماللهعلیها کرده بود، در زمینه عمران این شهر، اقداماتی انجام داد. با اغماض از روش برخی از سلاطین قاجاری، شاهان این سلسله توجه مناسبی به این شهر و بارگاه حضرت معصومه سلاماللهعلیها داشتند.
در جریان
جنگ جهانی اوّل با نزدیکی قشون روس به کرج جهت تصرف
تهران سران برخی احزاب، تعداد زیادی از نمایندگان مجلس، رجال سیاسی و مذهبی، و بسیاری از طبقات مردم به قم
مهاجرت کردند و با ایجاد «کمیته دفاع ملی» این شهر به یک مرکز سیاسی و نظامی علیه روس و انگلیس تبدیل شد. و در ۱۴ دی ماه سال ۱۲۹۴ شمسی قم به اشغال نیروهای روسی در آمد.
در دهههای بعدی نیز قم از جمله مناطقی بود که مورد توجه ویژه مردم و درباریان قرار داشت. در حال حاضر هم، قم یکی از مراکز مهم
تشیع در ایران و
جهان است.
(۱) ثعالبی، تتمه الدهر، چاپ دمشق.
(۲) عبدالکریم سمعانی، الانساب، نسخه عکسی.
(۳) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۴) ابوالفداء، تقویم البلدان، پاریس، دار الطباعه السلطانیه.
(۵) بلاذری، فتوح البلدان، مصر، دار المعارف، ۱۹۵۶.
(۶) احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، بیروت، دار صادر.
(۷) ثعالبی، غرز ملوک الفرس، پاریس.
(۸) دینوری، اخبار الطوال، قاهره، دار الثقافه و الارشاد القوی.
(۹) علی اصغر فقیهی، تاریخ مذهبی قم، قم.
(۱۰) ابنفقیه، مختصر البلدان.
(۱۱) عبدالجلیل رازی، النقض، تهران.
(۱۲) تاریخ قم.
(۱۳) اعثم کوفی، الفتوح، مطبعه حسینی.
(۱۴) خلیفه بن خیاط، تاریخ، دمشق.
(۱۵) ابناثیر، الکامل فی التاریخ، منیریه، مصر.
(۱۶) مدرسی طباطبایی، قم نامه، انتشارات کتابخانه نجفی.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «شهر قم در تاریخ»، شماره۳۹.