• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهرت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



شهرت به شيوع نقل روايت و يا استناد حکم به روایت يا فتوا يى گفته مي شود.




از شهرت در اصول فقه، مبحث حجت سخن رفته است.



اين نوع شهرت سه گونه است:

۲.۱ - شهرت روايي


۱. شهرت روایی يعنى نقل روايت توسط راویان متعدد و بسيار که تعدادشان به حدّ تواتر نرسيده است. به چنين روايتى حدیث مشهور گويند. مقابل آن، حدیث شاذ قرار دارد.
[۳] دروس فى علم الأصول ج۳، ص ۱۳۳.
[۴] مصباح الأصول ج۲، ص ۱۴۱.

شهرت روايى از اسباب حصول اطمينان به صدور روایت از معصوم عليه السّلام است. از اين رو، شهرت روايى جبران کننده ضعف سند ى روايت بوده، آن را در رديف روايت قوى و معتبر قرار مى‌‏دهد.
[۵] أجود التقريرات ج ۳، ص ۲۷۶- ۲۷۷.
ضمن آنکه از اسباب ترجيح روايت نيز شمرده مى‏‌شود. بنابر اين، در جايى که مضمون دو روايت با يکديگر متعارض است، چنانچه يکى از آن دو، مشهور و ديگرى شاذ باشد، روايت مشهور مقدم مى‏‎‌شود.
[۶] نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.
البته برخى،
شهرت روايى را از اسباب ترجيح نشمرده و گفته‏‌اند: با وجود روایت مشهور، روايت شاذِ مخالف آن از حجيّت ساقط است. بنابر اين، تعارضى وجود ندارد تا يکى به سبب شهرت بر ديگرى ترجيح داده شود؛ زيرا قوام تعارض به حجّت بودن دو خبر، صرف نظر از اسباب ترجیح است
[۸] مصباح الأصول ج۲، ص۱۴۱- ۱۴۲.
.

۲.۲ - شهرت عملي


شهرت عملی؛ يعنى مشهور بودن عمل به روايتى نزد فقها و استناد آنان به آن در مقام فتوا.
[۹] نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.
برخى، مطابقت فتواى مشهور با مفاد روايتى را از اقسام شهرت عملى بر شمرده‌‏اند؛ هرچند به حسب ظاهر مستند به آن روايت نباشد.

۲.۲.۱ - نسبت ميان شهرت عملي و روايي


نسبت ميان شهرت عملی و شهرت روايى عموم و خصوص من وجه است. بنابر اين، ممکن است روايتى به لحاظ نقل، مشهور باشد؛ ليکن مورد عمل مشهور فقها نباشد. چنان که عکس آن نيز ممکن است. گاهى نيز روايتى هم شهرت روايى دارد و هم شهرت عملى.
[۱۱] نهاية الأفکارج۵، ص ۲۰۵.

در شهرت عملى دو بحث وجود دارد: يکى ترجيح روايت به سبب شهرت عملى در مقام تعارض و ديگرى جبران ضعف روایت ضعیف به شهرت عملى، قطع نظر از تعارض. به تصريح برخى، دليلى بر ترجیح روایت به شهرت عملى وجود ندارد، مگر بنابر اين قول که آنچه موجب نزديک‏تر شدن يکى از دو روايت به واقع گردد، از اسباب ترجيح به شمار مى‏‌آيد. بنابر اين قول، شهرت عملى از اسباب ترجيح روايت خواهد بود
اما نسبت به بحث دوم، شهرت عملی، ضعف سندى روايت را جبران کرده، مصحح عمل به آن است؛ هرچند روايت بر حسب قواعد رجال ى در نهايت ضعف باشد؛ چنان که اعراض عملى مشهور فقها از روايتى موجب ضعف و سستى آن خواهد شد؛ هرچند آن روايت، مشهور و از نظر سند بسيار قوى و معتبر باشد؛ زيرا اعراض مشهور از آن- به رغم قوت سند- حاکى از وجود خللى در روايت است؛ چنان که در فرض اول، عمل مشهور- به رغم ضعف سند- بيانگر عدم خلل و قوّت آن است.
[۱۳] نهاية الأفکارج۳، ص ۹۹.

برخى، عمل مشهور به روايت ضعيف را جبران کننده ضعف سندى آن، و اعراض آنان از روايت صحيح و قوى را موجب سستى و خلل در آن ندانسته‏‌اند.
[۱۴] مصباح الاصول ج۲، ص۱۴۳.
البته ترجيح روايت به شهرت عملى بنابر قول به آن و نيز جبران ضعف سند به عمل مشهور، مشروط به اين است که عمل به روايت، مشهور نزد قدماى اصحاب باشد که به عصر حضور معصوم عليه السّلام نزديک اند و شهرت ميان متأخران کفايت نمى‏‌کند.
[۱۵] نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.


۲.۳ - شهرت فتوايي


۳. شهرت فتوایی؛ يعنى مشهور بودن رأى و نظرى نزد فقها، بدون آنکه مستند به روايتى باشد؛ خواه در آن زمينه روايتى نباشد، يا باشد، ليکن مخالف فتواى مشهور باشد و يا موافق باشد، اما مشهور به آن استناد نکرده باشند و يا استناد بدان براى ما محرز نباشد؛ زيرا در فرض علم به اينکه مستند آنان روايت است، شهرت، عملى خواهد بود نه فتوايى.
برخى، مطابقت فتواى مشهور با روايت موجود را از مصاديق شهرت عملى بر شمرده‌‏اند، نه شهرت فتوايى؛ هر چند بر حسب ظاهر، آن روايت مستند فتواى مشهور نباشد؛ همان گونه که گذشت.



در اينکه شهرت فتوایی، معتبر و حجت است يا نه، اصوليان اختلاف نظر دارند. منشأ اختلاف اين است که آيا ظن حاصل از آن، از ظنون خاص و معتبر است يا نه. بسيارى از آنان ظن حاصل از شهرت فتوايى را معتبر و حجت ندانسته و ادله حجيت آن را مخدوش دانسته ‏اند.
[۱۹] نهاية الأفکارج۳، ص ۹۹- ۱۰۱.




آيا شهرت فتوايى جبران کننده ضعف سند روایت است؟ برخى، شهرت فتوايى ميان قدما را همچون شهرت عملى، جبران کننده ضعف سند روايت موافق با فتوا دانسته‏ اند.
[۲۰] منتهى الأصول ج۲، ص ۹۱.
برخى ديگر، شهرت فتوایی ميان قدما را تنها موجب سستى و ضعف روايت مخالف آن دانسته‌‏اند، نه جبران کننده ضعف روايت ضعيفِ موافق فتوا. البته اين اختلاف مبتنى بر اين فرض است که شهرت فتوايى با وجود روايتى موافق آن، از مصاديق شهرت عملى شمرده نشود.
[۲۱] نهاية الأفکار ج۳، ص ۱۰۰- ۱۰۱.




مخالفت با مشهور: هرچند مشهور فقها ظن حاصل از شهرت فتوايى را حجت نمى‌‏دانند، ليکن بسيارى از آنان در مقام عمل از مخالفت با مشهور خوددارى ورزيده و کوشيده‌اند تا مستندى براى نظر مشهور بيابند؛ هرچند دليل مخالف مشهور اقوى‏ باشد؛ بويژه در جايى که قول مشهور موافق احتیاط باشد.



 
۱. أصول الفقه ج۲، ص ۱۴۵.    
۲. أصول الفقه ج۲، ص۲۲۱.    
۳. دروس فى علم الأصول ج۳، ص ۱۳۳.
۴. مصباح الأصول ج۲، ص ۱۴۱.
۵. أجود التقريرات ج ۳، ص ۲۷۶- ۲۷۷.
۶. نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.
۷. أصول الفقه ج۲، ص ۱۴۵.    
۸. مصباح الأصول ج۲، ص۱۴۱- ۱۴۲.
۹. نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.
۱۰. تحریرات فی الأصول ج۶، ص ۳۸۸.    
۱۱. نهاية الأفکارج۵، ص ۲۰۵.
۱۲. أصول الفقه ج۲، ص ۲۲۱    
۱۳. نهاية الأفکارج۳، ص ۹۹.
۱۴. مصباح الاصول ج۲، ص۱۴۳.
۱۵. نهاية الأفکار ج۳، ص ۹۹.
۱۶. أصول الفقه ج۲، ص۲۲۱.    
۱۷. فرائد الأصول ج۱، ص ۲۳۱- ۲۳۶.    
۱۸. کفایة الأصول، ص۲۹۲.    
۱۹. نهاية الأفکارج۳، ص ۹۹- ۱۰۱.
۲۰. منتهى الأصول ج۲، ص ۹۱.
۲۱. نهاية الأفکار ج۳، ص ۱۰۰- ۱۰۱.
۲۲. أصول الفقه ج۲، ص ۱۴۹.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۴، ص۷۵۹-۷۶۳.    




جعبه ابزار