شهرت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شهرت به شيوع نقل روايت و يا استناد
حکم به
روایت يا
فتوا يى گفته مي شود.
از شهرت در
اصول فقه، مبحث
حجت سخن رفته است.
اين نوع شهرت سه گونه است:
۱.
شهرت روایی يعنى نقل روايت توسط
راویان متعدد و بسيار که تعدادشان به حدّ
تواتر نرسيده است. به چنين روايتى
حدیث مشهور گويند. مقابل آن،
حدیث شاذ قرار دارد.
شهرت روايى از اسباب حصول اطمينان به صدور
روایت از
معصوم عليه السّلام است. از اين رو، شهرت روايى جبران کننده
ضعف سند ى روايت بوده، آن را در رديف روايت قوى و
معتبر قرار مىدهد.
ضمن آنکه از اسباب ترجيح روايت نيز شمرده مىشود. بنابر اين، در جايى که مضمون دو روايت با يکديگر متعارض است، چنانچه يکى از آن دو،
مشهور و ديگرى
شاذ باشد، روايت مشهور مقدم مىشود.
البته برخى،
شهرت روايى را از اسباب ترجيح نشمرده و گفتهاند: با وجود
روایت مشهور، روايت شاذِ مخالف آن از حجيّت ساقط است. بنابر اين، تعارضى وجود ندارد تا يکى به سبب شهرت بر ديگرى ترجيح داده شود؛ زيرا قوام تعارض به حجّت بودن دو خبر، صرف نظر از اسباب
ترجیح است
.
شهرت عملی؛ يعنى
مشهور بودن عمل به روايتى نزد
فقها و استناد آنان به آن در مقام
فتوا.
برخى، مطابقت
فتواى مشهور با مفاد روايتى را از اقسام شهرت عملى بر شمردهاند؛ هرچند به حسب ظاهر مستند به آن روايت نباشد.
نسبت ميان
شهرت عملی و شهرت روايى عموم و خصوص من وجه است. بنابر اين، ممکن است روايتى به لحاظ
نقل،
مشهور باشد؛ ليکن مورد عمل مشهور
فقها نباشد. چنان که عکس آن نيز ممکن است. گاهى نيز روايتى هم شهرت روايى دارد و هم شهرت عملى.
در شهرت عملى دو بحث وجود دارد: يکى ترجيح روايت به سبب شهرت عملى در مقام
تعارض و ديگرى جبران ضعف
روایت ضعیف به شهرت عملى، قطع نظر از تعارض. به تصريح برخى، دليلى بر
ترجیح روایت به شهرت عملى وجود ندارد، مگر بنابر اين قول که آنچه موجب نزديکتر شدن يکى از دو روايت به واقع گردد، از اسباب ترجيح به شمار مىآيد. بنابر اين قول، شهرت عملى از اسباب ترجيح روايت خواهد بود
اما نسبت به بحث دوم،
شهرت عملی، ضعف سندى روايت را جبران کرده، مصحح عمل به آن است؛ هرچند روايت بر حسب قواعد
رجال ى در نهايت ضعف باشد؛ چنان که
اعراض عملى مشهور
فقها از روايتى موجب ضعف و سستى آن خواهد شد؛ هرچند آن روايت، مشهور و از نظر سند بسيار قوى و
معتبر باشد؛ زيرا اعراض مشهور از آن- به رغم قوت سند- حاکى از وجود خللى در روايت است؛ چنان که در فرض اول، عمل مشهور- به رغم ضعف سند- بيانگر عدم خلل و قوّت آن است.
برخى، عمل مشهور به روايت ضعيف را جبران کننده ضعف سندى آن، و اعراض آنان از روايت صحيح و قوى را موجب سستى و خلل در آن ندانستهاند.
البته ترجيح روايت به شهرت عملى بنابر قول به آن و نيز جبران ضعف سند به عمل
مشهور، مشروط به اين است که عمل به روايت، مشهور نزد قدماى اصحاب باشد که به عصر حضور
معصوم عليه السّلام نزديک اند و شهرت ميان متأخران کفايت نمىکند.
۳.
شهرت فتوایی؛ يعنى مشهور بودن رأى و نظرى نزد
فقها، بدون آنکه مستند به روايتى باشد؛ خواه در آن زمينه روايتى نباشد، يا باشد، ليکن مخالف
فتواى مشهور باشد و يا موافق باشد، اما مشهور به آن استناد نکرده باشند و يا استناد بدان براى ما محرز نباشد؛ زيرا در فرض علم به اينکه مستند آنان روايت است، شهرت، عملى خواهد بود نه
فتوايى.
برخى، مطابقت
فتواى مشهور با روايت موجود را از مصاديق شهرت عملى بر شمردهاند، نه شهرت
فتوايى؛ هر چند بر حسب ظاهر، آن روايت مستند
فتواى مشهور نباشد؛ همان گونه که گذشت.
در اينکه
شهرت فتوایی،
معتبر و
حجت است يا نه، اصوليان اختلاف نظر دارند. منشأ اختلاف اين است که آيا
ظن حاصل از آن، از ظنون خاص و
معتبر است يا نه. بسيارى از آنان
ظن حاصل از شهرت
فتوايى را
معتبر و
حجت ندانسته و ادله حجيت آن را مخدوش دانسته اند.
آيا شهرت
فتوايى جبران کننده ضعف
سند روایت است؟ برخى، شهرت
فتوايى ميان قدما را همچون شهرت عملى، جبران کننده ضعف سند روايت موافق با
فتوا دانسته اند.
برخى ديگر،
شهرت فتوایی ميان قدما را تنها موجب سستى و ضعف روايت مخالف آن دانستهاند، نه جبران کننده ضعف روايت ضعيفِ موافق
فتوا. البته اين اختلاف مبتنى بر اين فرض است که شهرت
فتوايى با وجود روايتى موافق آن، از مصاديق شهرت عملى شمرده نشود.
مخالفت با مشهور: هرچند مشهور
فقها ظن حاصل از شهرت
فتوايى را
حجت نمىدانند، ليکن بسيارى از آنان در مقام عمل از مخالفت با
مشهور خوددارى ورزيده و کوشيدهاند تا مستندى براى نظر مشهور بيابند؛ هرچند دليل مخالف مشهور اقوى باشد؛ بويژه در جايى که قول مشهور موافق
احتیاط باشد.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۷۵۹-۷۶۳.