شیخ الاسلام، منصب عالی روحانی بود که به یکی از بهترین عالمان روحانی داده می شد و او به دعاوی شرعی، امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر امور حسبی و امور عالی روحانیون
و نظارت بر تمام طلاق های رسمی، مدیریت اموال یتیم و افراد غایب می پرداخت. به علاوه، اجازه اعمال دینی نیز از طریق دفتر شیخ الاسلام صادر می شد.
اهمیت این منصب از زمان سلطان سلیمان اول به اوج خود رسید.
[۲]. به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج ۳، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
شیخ الاسلام می توانست مشروعیت و صلاحیت شخص سلطان را زیر سوال ببرد و در امور داخلی دخالت کند. حدود احکام و فرامین با مشورت وی انجام می شد.
شیخ الاسلام شهر های دیگر، زیر نظر شیخ الاسلام اصفهان انجام وظیفه می کرد و عزل و نصب صاحبان این منصب در دیگر شهر ها، با تأیید و تصویب و نظر شیخ الاسلام اصفهان بود.
[۳]. به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج ۳، ص ۳۵۰.
[۴]. رجال اصفهان، ج ۱، ص ۶۰ ـ ۵۶. در آغاز نوشتار اشاره شد که این سلسله به «امام جمعه»، شهرت یافته اند. با توجه به مطالب مذکور به خوبی علت این نامگذاری آشکار می شود. نکته دیگر این که، در این سلسله نام هایی چون میر محمّد حسین، میر محمّد، میر اسماعیل، میر صالح بارها تکرار می شود که نباید خواننده دچار اشتباه شود.
↑ . به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج ۳، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
۳.
↑ . به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج ۳، ص ۳۵۰.
۴.
↑ . رجال اصفهان، ج ۱، ص ۶۰ ـ ۵۶. در آغاز نوشتار اشاره شد که این سلسله به «امام جمعه»، شهرت یافته اند. با توجه به مطالب مذکور به خوبی علت این نامگذاری آشکار می شود. نکته دیگر این که، در این سلسله نام هایی چون میر محمّد حسین، میر محمّد، میر اسماعیل، میر صالح بارها تکرار می شود که نباید خواننده دچار اشتباه شود.