آیه الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی (ره) در سجع البلابل درباره خانواده مادر شیخ مینویسد: «مادر بزرگوار حُرّ عاملی دختر علامه شیخ عبدالسلام فرزند حُرّ است كه دختری فاضل و ادیب بود.»
شیخ حُرّ درباره پدر بزرگ مادری خود مینویسد: «او دانشمندی عظیم الشأن و بلند پایه و زاهدی عابد و پارسا و فقیهی حدیثدان و مورد اعتماد بود كه زهد و عبادت هیچ كس به اونمیرسد. او در فقه و ادبیات عرب استادی زبردست بود».
گذشته از زهد و پارسایی پدر بزرگ مادریاش كه همراه شیر مادر زاهدش به او به ارث رسیده بود شیخ حُرّ از پدر بزرگ پدری خود نیز شهادت را چون سر سلسله این خاندان حر بن یزید ریاحی به ارث برده بود. شهید شیخ علی فرزند محمد حُرّ عاملی مشغری پدر بزرگ شیخ حُرّ عاملی است. شیخ حُرّ عاملی درباره پدربزرگ ادیب و دانشمندش مینویسد: «او عالمی فاضل بود و عابدی ستوده كردار و عظیم الشأن و شاعر كارآزموده و ادیب. تحصیلاتش نزد شیخ حسن (مؤلف كتاب معالم) و سید محمد (مؤلف مدارك) و دیگر استادانش صورت گرفت ... نویسندگان ریاض العلماء و روضات الجنات، نجوم السماء و دیگر فرهنگهای رجال از او تجلیل كرده و نوشتهاند كه بر اثر مسمومیت شهید شد.»
از این شهید بزرگ چند فرزند بر جای ماند.
۱. شیخ حسین كه دارای فضل و دانش و شیوا گویی و شاعر و فردی شایسته بود.
۲. شیخ محمد كه به گفته شیخ حر عاملی فاضلی دانشمند و محققی دقیق و حافظ قرآن و عابد و شاعری كارآزموده و ادیب و شخصی مورد اطمینان بود.
۳. شیخ حسن (پدر بزرگوار شیخ حُرّ عاملی) كه شیخ حُرّ درباره ویژگیهای این پدر فرزانه و عالم خود مینویسد: «او دانشمندی فاضل و زبردست و ماهر و شایسته و ادیب و فقیه و مورد اعتماد بود. وی حافظ قرآن و آشنا به رشتههای علوم عربی و فقه و ادب بود.مردم در مسائل فقهی بویژه مسائل ارث به او مراجعه میكردند.»
چهل سال از عمر پربار شیخ حر عاملی میگذشت كه او برای زیارت مرقد مطهر امام هشتم ـ علیه السّلام ـ از «مشغر» عازم «مشهد» شد. اما چیزی نگذشت كه با واقعیتهای جامعه آن روز تشیع در ایران روبرو گشت. شیخ حُرّ با آنكه از واژه شاه و شاهی نفرت داشت و عزلت و ریاضت را بر حضور و ریاست ترجیح میداد، در حساسترین برهه تاریخ تشیع به دیگر عالمان شیعه اقتدا كرد و با پذیرفتن برخی مسئولیتهای اجتماعی در حساس ترین نقطه ایران (خراسان) كه درمعرض تهاجم ازبكها و اهل تسنن هم مرز ایران بود دین خود را در صحنه سیاست نیز به تشیع ادا كرد. پذیرفتن مقام شیخ الاسلامی از سوی شیخ حُرّ به ماجرای سفرش به اصفهان باز میگردد كه او از طرف علامه مجلسی به دیدار كاخ شاه رفته بود.
«شیخ حُرّ در مجلس شاه سلیمان بدون اجازه شاه در بالای مجلس و نزد شاه نشست به طوری كه بین او و شاه یك متكا بیش نبود. شاه پس از نشستن رو به شیخ كرد و گفت: به من گفتهاند تو از علمای جلیل و بزرگ عرب محمد بن حسن حُرّ عاملی هستی حال به من بگو «فاصله میان حر و خر چقدر است»؟ شیخ بیدرنگ (به شوخی) گفت: «یك متكا»! شاه از شجاعت و حاضر جوابی شیخ یكه خورد.
مؤلف كتاب گنجینه آثار قم مینویسد:
«بعد از گفتگو با شاه سلیمان و قضیه آنچنانی علمای اصفهان كه پی به مدارج علمی او بردند، شاه سلیمان در مقام استمالت از وی برآمد، او را برای توطن در اصفهان دعوت كرد و شیخ علاقه خود را به اقامت در جوار ثامن الائمه اعلام داشت. بنابراین شیخ را قاضی القضات خراسان گردانید و با تجلیل روانه ساخت.»
شیخ حُرّ عاملی این فرزانه روزگار سرانجام در بیست و یكم ماه رمضان ۱۱۰۴ در هفتاد و یك سالگی چشم از جهان فرو بست و در زیر گنبد حضرت (رضا)، كنار منبر، برادرش شیخ احمد صاحب الدرالمسلوک با هزاران نفر دیگر بر جسم مطهرش نماز گذارد و جسم مطهرش در ایوانِ حجرهای از حجرههای صحن شریف امام رضا ـ علیه السّلام ـ جنب مدرسه میرزا جعفر به خاك سپرده شد.