• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صلاة (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صلوة از اصطلاحات بکار رفته در قرآن کریم به معنای دعا، توجّه و انعطاف است. صلاة در اصطلاح خاص ‌به یکی از اعمال و تکالیفی که از طرف خداوند بر انسان واجب شده اطلاق می‌شود. نماز از عباداتی است که هیچ شریعتی از آن خالی نبوده، هر چند گونه‌های آن بر حسب شریعت‌های مختلف فرق داشته است.



در المیزان ذیل آیه ۴۳ سوره احزاب فرموده: معنی جامع صلوة چنان که از موارد استعمال آن بدست می‌آید انعطاف است، به اختلاف نسبت متفاوت می‌شود لذا گفته‌اند: آن از خدا رحمت و از ملائکه استغفار و از مردم دعا است.
این سخن چنان که فرموده جامع تمام معانی و در همه موارد جاری است. بهتر است که صلوة ملائکه و مردم هر دو بمعنی دعا باشد که میان آن دو فرقی نیست. آنجا که گفته‌اند:
صلوة در لغت بمعنی دعاست. فقط صلوة بنده را در نظر گرفته‌اند حال آنکه صلوة به خدا و ملک نیز نسبت داده می‌شود. در مجمع فرموده: آن در لغت بمعنی دعاست. راغب گوید: بیشتر اهل لغت گفته‌اند: آن بمعنی دعا و تبریک و تمجید است. «صلّیت علیه» یعنی بر او دعا کردم و او را تزکیه نمودم. و در ذیل آیه ۳ بقره و در مفردات و نهایه از حضرت رسول (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) نقل شده: «اذَا دُعِیَ اَحَدُکُمْ اِلَی طَعَامٍ فَلْیُجِبْ وَ اِنْ کَانَ صَائِماً فَلْیُصَلِ‌». یعنی: چون یکی از شما به طعامی دعوت شد اجابت کند و اگر روزه‌دار باشد از برای دعوت کننده دعا نماید.


در قرآن مجید گاهی بمعنی دعا آمده مثل‌ «خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِ‌ عَلَیْهِمْ اِنَ‌ صَلاتَکَ‌ سَکَنٌ لَهُمْ؛ از اموالشان زکوة بگیر. تو آنها را بدان وسیله پاک و پاکیزه می‌کنی و وقت زکات گرفتن بر آنها دعا کن که دعای تو برای آنها آرامش است».
«وَ مِنَ الْاَعْرابِ مَنْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ قُرُباتٍ عِنْدَ اللَّهِ وَ صَلَواتِ‌ الرَّسُولِ...». صلوات بمعنی دعاها عطف است بر «ما یُنْفِقُ» یعنی: انفاق خویش و دعاهای رسول خدا را مایه تقرب به خدا می‌داند.
«هُوَ الَّذِی‌ یُصَلِّی‌ عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً».
صلوة در این آیه بمعنی توجه و اهمیت است یعنی خدا آنست که او و فرشتگانش به شما اهمیت می‌دهد و توجه می‌کند ذیل آیه روشن می‌کند این توجّه همان رحمت خداست‌ «وَ کانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً».
«اُولئِکَ عَلَیْهِمْ‌ صَلَواتٌ‌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ...». ممکن است صلوات بمعنی توجّه و تزکیه و رحمت بمعنی نعمت باشد یعنی: برای صابران از خدایشان توجّه و تزکیه و نعمت هست. و شاید چنانکه در جوامع الجامع فرموده: برای ادامه نعمت باشد یعنی برای آنها رحمت از پی رحمت است مثل‌ «رَاْفَةً وَ رَحْمَةً»، «اِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ». در آیه‌ «کُلٌّ قَدْ عَلِمَ‌ صَلاتَهُ‌ وَ تَسْبِیحَهُ». که پرندگان را نیز شامل است ظاهرا غرض توجه و رو کردن بخدا است.


«اِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکَتَهُ‌ یُصَلُّونَ‌ عَلَی النَّبِیِّ یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً؛ خدا و فرشتگانش بر پیغمبر صلوات می‌فرستند و او را ثنا می‌گویند و تعظیمش می‌کنند، یا خدا بر او رحمت می‌کند و ملائکه دعا و استغفار. ‌ای اهل ایمان شما هم بر او صلوات بفرستید و از خدا رحمت بخواهید و سلام کنید».
آیه حاکی از آن است که مؤمنان لازم است در این کار از خدا و ملائکه پیروی کنند. در روایات شیعه و اهل سنت مستفیضا وارد است که طریق صلوات بر آن حضرت آن است که بگوئیم: اللَّهُمَ‌ صَلِ‌ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ محمّد یا و علی آل محمّد. باید آل و اهل بیت را در صلوات از آن حضرت جدا نکرد و گرنه صلوات ابتر خواهد بود. روایات شیعه که معلوم است و راجع به روایات اهل سنت برای نمونه رجوع شود به صواعق محرقه ابن حجر ذیل آیه دوم از آیات اهل بیت، صحیح مسلم جلد اول کتاب صلوة باب: الصَّلَوةِ عَلَی النَّبِیِّ بَعْدَ التَّشَهُّدِ، سنن ترمذی ابواب الصلوة باب ۳۵۱ ما جاء فی صفة الصّلوة علی النّبیّ، سنن ابی داود کتاب الصلوة علی النّبی بعد التّشهد.


صلوة اسلام همان عبادت بزرگی است که در راس عبادات قرار گرفته و از ارکان دین و تارک آن در ردیف کافر است. در وجه تسمیه آن گفته‌اند: چون قسمتی از آن دعاست از باب تسمیه کل به اسم جزء این عمل را صلوة گفته‌اند. به عقیده نگارنده احتیاجی به این سخن نیست بلکه معنای اصلی در آن‌ ملحوظ است که صلوة توجه و انعطافی است از بنده به خدا همانطور که از خدا به بنده. و آن در واقع یادآوری مخصوص خدا و رو کردن به سوی خدای (عزّوجلّ) است با کیفیّتی که شرع بیان داشته.
مهمترین کار بنده دو چیز است یکی توجّه به خدا، دیگری انفاق در راه خدا. لذا مکرّر در قرآن عظیم می‌خوانیم: «وَ اَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»، «وَ یُقِیمُونَ‌ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ».
نماز شخص را از فحشاء و منکر نهی می‌کند «اِنَ‌ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً».


هیچ دین و شریعتی بدون نماز نبوده گرچه در کیفیّت آن با هم اختلاف داشته‌اند. درباره بنی اسرائیل هست که خدا به موسی وحی فرمود: «وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَةً وَ اَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ؛ خانه‌های خویش را مقابل هم قرار بدهید و نماز بخوانید».
در خصوص ابراهیم (علیه‌السّلام) آمده: «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ‌ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی». راجع به حضرت عیسی (علیه‌السّلام) و شریعت او فرموده: «وَ اَوْصانِی‌ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیًّا». در حالات اسماعیل صادق الوعد هست: «وَ کانَ یَاْمُرُ اَهْلَهُ‌ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ».
راجع به انبیاء سلف فرموده: «وَ اَوْحَیْنا اِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ وَ اِقامَ‌ الصَّلاةِ...». لقمان به پسرش می‌فرمود: «یا بُنَیَّ اَقِمِ‌ الصَّلاةَ وَ اْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ». قوم شعیب بوی می‌گفتند: «یا شُعَیْبُ اَصَلاتُکَ‌ تَاْمُرُکَ اَنْ نَتْرُکَ ما یَعْبُدُ آباؤُنا».
خطاب به مؤمنین فرموده‌ «حافِظُوا عَلَی‌ الصَّلَواتِ‌ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطی‌ وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِینَ».


در خاتمه این بحث باید دانست‌ که به معابد یهود صلوات گویند که در آیه: «لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ‌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ». آمده است. در مجمع فرموده: اصل آن صلوه است (بر وزن عروه) در تعریب صلوة شده. در اقرب الموارد گوید: اصل آن در عبری صلوتا است. امام صادق (علیه‌السّلام) صلوات را بضم صاد و لام خوانده‌اند بمعنی حصون و بناهای مرتفع.


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۳.    
۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۶۱.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۱۲۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۲۸۵.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۳.    
۶. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۲۸۵.    
۷. ابن اثیر، مجدالدین، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۳، ص۵۰.    
۸. توبه/سوره۹، آیه۱۰۳.    
۹. توبه/سوره۹، آیه۹۹.    
۱۰. احزاب/سوره۳۳، آیه۴۳.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۵۷.    
۱۲. حدید/سوره۵۷، آیه۲۷.    
۱۳. توبه/سوره۹، آیه۱۱۷.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۱، ص۱۶۷.    
۱۵. نور/سوره۲۴، آیه۴۱.    
۱۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۶.    
۱۷. هیتمی، ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج۲، ص۴۲۹.    
۱۸. نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۱، ص۳۰۵.    
۱۹. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۲، ص۳۵۲.    
۲۰. سجستانی، ابوداود، سنن ابی‌داود، ج۱، ص۲۵۷.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۴۳.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۳.    
۲۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۴۵.    
۲۴. نساء/سوره۴، آیه۱۰۳.    
۲۵. یونس/سوره۱۰، آیه۸۷.    
۲۶. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۰.    
۲۷. مریم/سوره۱۹، آیه۳۱.    
۲۸. مریم/سوره۱۹، آیه۵۵.    
۲۹. انبیاء/سوره۲۱، آیه۷۳.    
۳۰. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۷.    
۳۱. هود/سوره۱۱، آیه۸۷.    
۳۲. بقره/سوره۲، آیه۲۳۸.    
۳۳. حج/سوره۲۲، آیه۴۰.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «صلاة»، ج۴، ص۱۴۶.    






جعبه ابزار