• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صُلْح (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صُلْح: (بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ)
صُلْح: اسم است از «مصالحة» به معنى «آشتى» است و به عبارت ديگر، يكى يا هر دو نفر از پاره‌اى از حقوق خود چشم‌پوشى كنند.



به موردی از کاربرد صُلْح در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - صُلْح (آیه ۱۲۸ سوره نساء)

(وَ إِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَ إِن تُحْسِنُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا) (و اگر زنى، از سركشى و ناسازگارى يا بى اعتنايى شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم به گونه‌اى صلح كنند و از پاره‌اى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف‌نظر نمايند. و صلح، بهتر است؛ اگر چه بسيارى از مردم طبق هواى نفسشان، در اين گونه موارد بخل مى‌ورزند. و گذشت ندارند و اگر نيكى و گذشت كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد، خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد، آگاه است و پاداش شايسته به شما خواهد داد.)

۱.۲ - صُلْح در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:و صلح همين است‌. مؤلف: در اين معنا روايات ديگرى هست كه صاحب کافی‌ و عیاشی‌ آن‌ها را نقل كرده‌اند. و در تفسير قمى در ذيل جمله: (وَ أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ) روايت آورده كه معصوم (علیه‌السلام) فرمود: هر كسى داراى بخل هست، چيزى كه هست بعضى بخل را اختيار مى‌كنند و بعضى نمى‌كنند، (به همين جهت در رواياتى كه بخل را مذمت مى‌كند قيد مطاع را مى‌آورد و مى‌فرمايد: آن بخلى مذموم است كه اطاعتش كنى مترجم.)

۱.۳ - صُلْح در تفسیر نمونه

آيه مى‌گويد:
«هرگاه زنى از طغيان و سركشى يا اعراض شوهرش، بيم داشته باشد مانعى ندارد با هم صلح كنند (و زن يا مرد از پاره‌اى از حقوق به خاطر صلح صرف نظر كنند) و صلح بهتر است...» (وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ)
از آنجا كه گذشت كردن زن از قسمتى از حقوق خود، روى رضايت و طيب خاطر انجام شده،و اكراهى در ميان نبوده است، گناهى ندارد و تعبير به «لا جناح» در آيه مورد بحث اشاره به همين حقيقت است.
ضمنا از آيه، دو مسئله فقهى استفاده مى‌شود:

  • نخست اين كه احكامى مانند تقسيم ايام هفته در ميان دو همسر، جنبۀ حق دارد نه حكم و لذا زن مى‌تواند با اختيار خود از اين حق به طور كلى يا به طور جزئى صرف نظر كند،
  • ديگر اين كه عوض صلح، لازم نيست مال بوده باشد،بلكه مى‌تواند «اسقاط حقى» عوض صلح واقع شود. سپس براى تأكيد موضوع مى‌فرمايد: «به هر حال صلح كردن بهتر است.»




۱. نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۸۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۳۸۶.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۹۹.    
۶. شیخ کلینی، الفروع من الکافی، ج۶، ص۱۴۵.    
۷. شیخ کلینی، الفروع من الکافی، ج۶، ص۱۴۵.    
۸. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیّاشی، ص۲۷۸.    
۹. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ص۱۵۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۷۲.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۰۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۷۸.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۸۴.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۱۲۸.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۴، ص۱۵۰.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «صُلْح»، ج۲، ص۶۱۸.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره نساء | لغات قرآن




جعبه ابزار