• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

صیغه خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صيغه، به الفاظى خاص براى ادا و ابراز مقاصد؛ بويژه در عقود و ايقاعات اطلاق می‌شود.
صيغه در لغت به معناى هيئت و شكل چيزى آمده است؛ ليكن مراد از آن در كلمات فقها الفاظ و عباراتى ويژه؛ يعنى به شكل و هيئتى خاص مى‌باشد كه براى انشاى التزامات در قالب عقد يا ايقاع يا غير التزامات به كار مى‌رود. صيغه از اركان عقود و ايقاعات برشمرده شده و مشروط به شرايطى همچون صراحت داشتن در مقصود است؛ چنان كه در غير عقود و ايقاعات بر الفاظى با محتواى تلبيه و جملات ويژه سلام نماز نيز اطلاق شده و گفته مى‌شود: صيغه تلبيه و صيغه تسليم يا سلام.
در اصول فقه نيز صيغه امر و نهى بر الفاظى اطلاق مى‌گردد كه مفاد آن طلب انجام دادن كارى و يا نهى از انجام دادن آن است. تفصيل بحث از صيغه در عناوين مناسب و نيز عنوانهاى عقد و ايقاع مطرح است.
صيغه محرميّت
صيغه محرميّت: ازدواج موقت با هدف حصول محرميت.
گاهى هدف از اجراى عقد نكاحِ موقت بهره جنسى نيست؛ بلكه صرف ايجاد محرميّت است. به عنوان مثال، مردى جهت محرم شدن با زنى، با دختر او ـ كه به طور معمول در اين گونه موارد دختر بچه انتخاب مى‌شود ـ با اذن ولىّ دختر، براى مدتى كوتاه ـ مثلا يك ساعت ـ صيغه ازدواج موقت مى‌خواند تا مادر اين دختر مادرزن او به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد، يا بين پسر بچه‌اى توسط ولىّ يا با اذن او و زنى براى مدتى كوتاه صيغه خوانده مى‌شود تا آن زن عروس پدر بچه به شمار رود و براى هميشه به او محرم گردد.
از آنجا كه محرميت مادرزن و عروس به صرف عقد ازدواج؛ اعم از دايم و موقت حاصل مى‌شود و پس از انحلالِ نكاح نيز به قوت خود باقى است، در دو مورد ياد شده، ازدواج موقت تنها با هدف ايجاد محرميت صورت مى‌گيرد و مقصود اصلى در اين گونه ازدواج خود ازدواج نيست؛ بلكه محرميتى است كه به تبع ازدواج حاصل مى‌شود؛ از اين رو، به آن صيغه محرميّت اطلاق مى‌شود.
البته در عرف بر ازدواج موقتى كه ميان دختر و پسر، پيش از ازدواج دائم به منظور آشنايى بيشتر صورت مى‌گيرد نيز صيغه محرميت اطلاق مى‌شود كه در واقع همان ازدواج موقت است و موضوع اين مقاله نيست. موضوع اين مقاله تزويج دختر يا پسر نابالغ توسط ولىّ به قصد حصول محرميت است. از آن در باب نكاح سخن گفته‌اند.
هرگاه پدر به قصد حصول محرميت، دختر نابالغ خود را به عقد موقت مردى بالغ درآورد تا آن مرد به مادر و جدّه آن دختر محرم شود و يا پسر نابالغ خود را به عقد موقت زنى بالغ در آورد تا آن زن بر پدر او محرم شود، آيا چنين عقدى صحيح است و بر آن آثار عقد صحيح مترتب مى‌گردد يا نه؟ اين بحث به صراحت در كلمات قدما و بسيارى از متأخران مطرح نشده است و تنها معاصران و برخى متأخران متعرض حكم مسئله شده‌اند. اينان نيز در صحّت چنين عقدى اختلاف كرده‌اند.
برخى آن را مطلقا صحيح دانسته‌اند.[۱]     در مقابل، برخى ديگر چنين عقدى را كه تنها به قصد محرميت انجام مى‌گيرد و قصد استمتاع درآن نيست، صحيح ندانسته‌اند.[۲]    
بعضى قصد استمتاع را شرط ندانسته، ليكن امكان استمتاع و لذت بردن را شرط دانسته و گفته‌اند: پسر يا دختر نابالغ بايد در سنى باشد كه امكان بهره جنسى از او فراهم باشد و يا ـ در غير اين صورت ـ مدت عقد را به اندازه‌اى قرار دهند كه در بخشى از آن امكان استمتاع وجود داشته باشد، مانند اينكه دختر چهار ساله را به مدت چهار سال به عقد موقت مردى درآورند.[۳]    
برخى بين دختر و پسر نابالغ تفصيل داده، در صحّت عقد پسر نابالغ جهت محرم شدن در صورتى كه به لحاظ سنى قابليت استمتاع را نداشته باشد اشكال كرده‌اند.[۴]    
بسيارى از فقهايى كه متعرض مسئله شده‌اند، در صحّت عقد ياد شده، مصلحت داشتن عقد براى دختر يا پسر نابالغ و يا مفسده و زيان نداشتن آن ـ بنابر اختلاف ديدگاهها ـ را شرط دانسته‌اند. بنابر اين، در صورت مفسده داشتن، عقد باطل است؛ چنان كه بنابر شرط لزوم مصلحت، بدون فايده بودن عقد براى نابالغ نيز موجب بطلان عقد مى‌گردد.[۵]    
فهرست منابع:
[۶]     الدرر النجفية، ج۳، ص۲۰۵ ـ ۲۲۰ ؛ جواهر الكلام ۲۹/ ۲۱۳ ـ ۲۱۴ ؛ هداية العباد (گلپايگانى) ۲/ ۳۳۹
[۷]     جامع الشتات ۴/ ۴۶۲ ـ ۴۶۸
[۸]     صراط النجاة (شيخ انصارى)/ ۲۴۴ ؛ توضيح المسائل مراجع ۲/ ۴۸۳ ـ ۴۸۴ م ۲۴۲۹
[۹]     توضيح المسائل مراجع ۲/ ۴۸۳
[۱۰]     رسائل و مسائل ۲/ ۹۸ ؛ توضيح المسائل مراجع ۲/ ۴۸۳ ـ ۴۸۴ .



جعبه ابزار