ضائق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ضائِق:
(وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ) ضائِق از ماده «ضيق» به معنى «تنگ» است. از اين آيه چنين برمىآيد كه گاهى
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به علت مخالفت و لجاجت دشمنان، ابلاغ بعضى از
آیات را به آخرين فرصت موكول مىكرده است، لذا
خداوند در اين آيه پيامبرش را با اين بيان، از اين كار نهى مىكند، مىفرمايد: «گويا ابلاغ بعضى از آياتى كه بر تو وحى مىشود ترک مىكنى و سينه تو از آن نظر تنگ و ناراحت مىشود...» از اين ناراحت مىشوى كه مبادا كافران معجزات اقتراحى از تو بخواهند و بگويند چرا گنجى بر او نازل نشده و يا چرا فرشتهاى همراه او نيامده؟ به هر حال در اين آيه خداوند به پيامبرش تأكيد مىكند كه ابلاغ آيات الهى را به خاطر وحشت از تكذيب مخالفان و يا تقاضاى معجزات اقتراحى به تأخير نيندازد.
به موردی از کاربرد ضائِق در قرآن، اشاره میشود:
(فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضآئِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَن يَقولواْ لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جاء مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنتَ نَذيرٌ وَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ) ((شايد ابلاغ بعض آياتى را كه به تو وحى مىشود، بهخاطر عدم پذيرش آنها ترک كنى و به تأخير اندازى) و سينهات از اين جهت تنگ و ناراحت شود كه مىگويند: چرا گنجى بر او نازلنشده و يا چرا فرشتهاى همراه او نيامده است؟! نگران مباش! چرا كه تو فقط بيم دهندهاى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است و به حساب آنان مىرسد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
در
مجمع البیان گفته: ضائق (اسم فاعل) و ضيق (صفت مشبهه) و هر دو به يک معنا هستند ليكن در خصوص آيه مورد بحث كلمه ضائق به دو جهت بهتر است از كلمه ضيق: يكى اينكه كلمه ضيق بيشتر در چيز تنگى به كار مىرود كه تنگيش ذاتى باشد و كلمه ضائق در چيز تنگى استعمال مىشود كه تنگيش عارضى است و در آيه شريفه تنگ حوصله شدن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) امرى عارضى است، پس آوردن كلمه ضائق مناسبتر است. جهت دوم اينكه از نظر قافيه و وزن شبيه به كلمه تارک است كه در جمله قبلى قرار دارد.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ضائِق»، ج۲، ص۶۸۸.