طسق خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَسْق، به اجرت بهره ورى از زمين گفته میشود.
به گفته برخى لغويان، واژه طسق معرب «تشك» فارسى به معناى ماليات بر زمين است
[۱] اين عنوان در روايات
[۲] و به تبع در كلمات فقها در ارتباط با زمينهاى موات به كار رفته است. تفاوت آن با خراج( خراج) آن است كه خراج ماليات بر زمينهايى است كه به عموم مسلمانان تعلق دارد؛ در حالى كه طسق اجرت زمينهاى موات يا رها شده است كه به امام عليه السّلام يا مالك زمين پرداخت مىشود. از عنوان ياد شده در باب جهاد سخن گفتهاند.
زمينهايى كه مسلمانان با غلبه و پيروزى بر كفار بر آنها استيلا يافتهاند، در صورتى كه هنگام پيروزى، موات باشند از انفال به شمار رفته و از آنِ امام عليه السّلام مىباشند و كسى بدون اذن وى نمىتواند در اين گونه زمينها تصرف كند و در صورت تصرف بدون اذن بايد طسق آن را به امام عليه السلام بپردازد.
[۳] هر زمينى كه ملك ديگرى است، ليكن صاحبش آن را رها كرده است و آباد نمىكند، بنابر قول مشهور امام عليه السلام مىتواند آن را به كسى كه آباد مىكند، در ازاى پرداخت سهمى معيّن از محصول زمين (نصف، يك سوم، يك چهارم و مانند آن) واگذار كند. در اين صورت امام عليه السّلام اجرت زمين را به مالكش مىپردازد.
[۴] چنانچه زمين بر اثر رها كردن مالك آن، به موات (زمين غير قابل انتفاع) تبديل شود، ديگرى مىتواند آن را احيا كند؛ ليكن بايد اجرت زمين را به مالكش بپردازد. البته در صورتى كه مالك با احياى زمين مالك آن شده باشد، اختلاف است كه آيا با تبديل زمين به موات، از ملك مالك خارج مىشود يا نه؟ بنابر قول نخست، نيازى به پرداخت طسق به مالك نيست.
[۵] فهرست منابع:
[۶] مجمع البحرين، واژه «طسق»؛ لغت نامه دهخدا، واژه «طسق»
[۷] وسائل الشيعة، ج۹، ص۵۴۸ ـ ۵۴۹
[۸] جواهر الكلام، ج۲۱، ص۱۶۹ ـ ۱۷۰
[۹] جواهر الكلام، ج۲۱، ص۱۷۶ ـ ۱۸۱
[۱۰] ۱۸۱جواهر الكلام، ج۲۱، ص ـ ۱۸۵ .