عبدالحی حبیبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«عبد الحی حبیبی»، از خاورشناسان مشهور افغانی و متخصص در زبان و
ادبیات فارسی و تاریخنگار سیاسی و ادبی افغانی، دولتمرد، مصحح، نویسنده و
شاعر فارسیزبان
افغانستان میباشد.
در روز پنج شنبه هفدهم
ربیع الثانی ۱۳۲۸ ق، مطابق با ۱۹۱۰ م، در بامیزایی از توابع قندهار (
افغانستان) در خانواده عالم و فاضلی که به افغانهای کاکرتبار منسوب بودند، پا به عرصه وجود نهاده است. وی
فرزند ملا عبد الحق آخوندزاده و از دودمان عالم معروف، مولوی حبیب الله مشهور به
محقق قندهاری میباشد. آثار متعددی در زمینه ادبیات و غیره از ایشان به چاپ رسیده است. تحصیلات دوره ابتدایی را در مساجد
قندهار گذراند. در پانزده سالگی در یکی از مکتبهای ابتدایی همان
شهر با سمت معلمی به تدریس مشغول شده و ضمنا
صرف و
نحو عربی،
ریاضی،
هیئت،
فقه و
اصول فقه و
منطق میر،
مبادی بلاغت، عروض و قافیه را از عموزاده خود، «مرحوم عبد الواسع شهید» فراگرفته است. استاد دیگرش، «علامه مولوی ابو الوفای قندهاری» بوده که در
هند جنوبی در مدرسه نظامیه دکن مقام استادی فقه و
قرائت قرآن را دارا بوده است. وی با آثار شاعران ایرانی قدیم چون
مولانا جلالالدین بلخی و
حافظ، و نیز با ادبیات معاصر
ایران از طریق نشریات آشنا شد.
وی در ترجمه احوال خود نوشته است: «
ادبیات و
علم قرائت را از ایشان فراگرفتم... ضمنا علوم جغرافیا، طبیعیات و حساب مکاتب جدید را هم مطالعه میکردم و سراج مکاتب جدید را هم میخواندم. سرانجام از مطالعه مجله کاوه، ایرانشهر و ارمغان و الهلال
مصر بهرهها بردم.
در سال ۱۳۰۷ ش، معاون مدیریت جریده «طلوع افغان قندهار» گردیدم و در ۱۳۱۰ ش، به مدیریت آن برگزیده شدم و تا ۱۳۱۹ جریده مزبور را به زبانهای فارسی و پشتو انتشار میدادم. در همین مواقع زبانهای انگلیسی و اردو را فراگرفتم و به مطالعه کتب مربوطه به این دو زبان پرداختم. روش تحقیق تاریخی را از «کمبریدج هیستوری آوایندیا» و نوشتههای فضلای مصر و هندی امثال جرجی زیدان و شبلی نعمان و سید سلیمان ندوی و مقالات جریده کاوه برلین و آثار گران بهای علامه میرزا
محمدخان قزوینی رحمةاللهعلیه آموختم و مطالعات خود را در رشتههای ذیل ادامه دادم: تاریخ ادبیات فارسی و پشتو و اردو، تاریخ و زبان شناسی و کتاب شناسی، به خصوص مربوط به
خراسان قدیم و افغانستان کنونی و
هند و فلات
ایران و شناسایی مشاهیر همین سرزمینها و مطالعه در جغرافیای تاریخی آن، از جمله اشتغالات علمی و ادبی من بوده است. اکنون که به مرحله پنجاه و پنجمین سال زندگی رسیدهام، در
کابل به مطالعه و امور علمی مشغولم و عضو انجمن تاریخ میباشم».
او مناصب علمی و فرهنگی زیادی را عهده دار بوده است که از جمله آنهاست:
۱.نخستین شغل او آموزگاری بود.
۲. او از ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۹ش سردبیر نشریه هفتگی طلوع افغان شد.
و پژوهشهای خود را درباره جغرافیای تاریخی در این جریده منتشر ساخت.
۳. رئیس فرهنگستان (آکادمی) افغان (پشتو تولنه) در کابل از ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۰ ش؛
۴. مشاور وزارت معارف در کابل از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۳ ش؛
۵. رئیس نخستین دانشکده ادبیات در پوهنتون (دانشگاه) کابل؛
۶. رئیس فرهنگستان افغان و استاد تاریخ ادبیات پشتو از ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۵ ش؛
۷. رئیس اداره معارف قندهار از ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۶ ش؛
۸. دارای نشان درجه ی دوم معارف از پادشاه افغانستان.
وی دهها مقاله و کتاب به رشته تحریر درآورده است که نام تعدادی از آنها عبارت است از:
۱. ادبیات جهان (فارسی)؛
۲. غزنه (مثنوی فارسی)؛
۳. تاریخ ادبیات پشتو؛
۴. تاریخ افغانستان در عصر
تیموریان هند (فارسی)؛
۵. جوانمردان و عیاران (فارسی)؛
۶. اشعار و دیوان تیمورشاه افغان (فارسی)؛
۷. زرنج و احوال تاریخی آن (فارسی)؛
۸. تاریخ افغانستان بعد از
اسلام (تاریخ به زبان فارسی)؛
۹. تاریخ سیاسی افغانستان در دو جلد (فارسی)؛
۱۰. روابط ادبی وادی سند با افغانستان؛
۱۱. جغرافیای تاریخی افغانستان؛
۱۲. تصحیح و ترتیب صد میدان
خواجه عبدالله انصاری هروی؛
۱۳. نوشتن مقالات متعدد تاریخی و اجتماعی و سیاسی و ادبی (در حدود پانصد مقاله به
زبان فارسی و
پشتو در جراید و مجلات مختلف).
برخی تألیفات دیگر او عبارتاند از: مشاهیر ابدالیان، ده هزار لغت فارسی به پشتو، رساله افغانی و افغانیت، تاریخچه سبکهای شعر پشتو، تاریخ ادبیات پشتو، تاریخ مختصر افغانستان، و زبان دو هزار سال قبل افغانستان یا مادر زبان دری. وی همچنین زینالاخبار گردیزی، طبقاتالصوفیه، و فضائل بلخ را تصحیح کرده است. کتابشناسی
ابوریحان بیرونی، و چهارمقاله درباره فردوسی (فردوسی پرچامقالی، اثر حافظ محمود شیرانی) نیز از ترجمههای او به فارسی است.
در ۱۳۲۶ش حبیبی از مشاغل علمی و فرهنگی برکنار شد و یک سال وکیلالتجار افغانستان در چمن، شهر مرزی میان قندهار و کویته، گردید. در ۱۳۲۷ش وی نماینده منتخب مردم قندهار در دوره هفتم شورای ملی افغانستان شد و سه سال این وظیفه را برعهده داشت.
در ۱۳۳۰ش حبیبی جزء اولین گروه روشنفکران افغانستان بود که برضد روابط افغانستان با اتحاد شوروی فعالیت سیاسی کردند و جنبش ویش زلمیان (جوانان بیدار) را تأسیس نمودند. حبیبی به سبب مبارزات آزادیخواهانه و وطنپرستانهاش از افغانستان تبعید شد و از ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۱ش در
پاکستان بود
وی در دوره تبعید جریدهای به نام
افغانستان آزاد منتشر کرد که دارای اندیشههای مترقی و ملیگرایانه بود.
حبیبی در ۱۳۴۱ش به وطنش بازگشت. او به دلیل فعالیتهای علمیاش، در ۱۳۴۴ش عالیترین رتبه علمی
دانشگاه کابل را بهدستآورد.
و در ۱۳۴۵ش رئیس انجمن تاریخ افغانستان شد. وی در ۱۳۵۱ش مشاور فرهنگی نخستوزیر وقت گردید و در سالهای پایانی زندگیاش رایزن وزارت فرهنگ و سپس رایزن کمیته دولتی کشور گردید. حبیبی در ۲۰ اردیبهشت ۱۳۶۳ در کابل درگذشت و در همانجا به
خاک سپرده شد.
او در اعتلای ادبیات فارسی کوشید و در کتابشناسی، فرهنگنویسی و تصحیح متون کوشش بسیار کرد. به همین سبب، شهرت او به خارج از مرزهای افغانستان نیز رسید.
او در شعر فارسی نیز تبحر داشت. اشعار او بسیار است، شامل مثنوی، چکامه، مسدس و قطعه.
(۱) عبدالحى حبیبى، «استاد عبدالحى حبیبى افغانستانى»، یغما، سال ۱۶، ش ۶ (شهریور ۱۳۴۲).
(۲) عبدالحى حبیبى، جغرافیاى تاریخى افغانستان، پیشاور ۱۳۷۸ش.
(۳) دانشنامه ادب فارسى، به سرپرستى حسن انوشه، ج :۳ ادب فارسى در افغانستان، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ۱۳۷۸ش، ذیل «حبیبى، عبدالحى» (از مهبیز اسماعیلپور).
(۴) «ضیاع یك همكار دانشمند»، خراسان، سال ۴، ش ۱ (حمل ـ ثور ۱۳۶۳).
(۵) عبداللطیف طالبى، «بررسى انتقادى احوال و آثار علامه عبدالحى حبیبى»، پایاننامه دكترى، جامعه ملّیه اسلامیه، دهلینو ۱۹۹۹.
تاریخ افغانستان پس از اسلام (کتاب)
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «عبدالحی حبیبی»، شماره۵۸۰۶. نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.