• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عصف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




عَصْف (به فتح عین و سکون صاد) از اصطلاحات بکار رفته در قرآن کریم به معنای شدت، برگ و کاه حبوبات است.



(جاءَتْها رِیحٌ‌ عاصِفٌ‌)، «آمد به آن بادی تند».
(اَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ‌ عاصِفٍ‌)، «اعمال کافران همچون خاکستری است که باد بر آن در روز طوفانی بشدت وزیده». الرِّیحَ‌ عاصِفَةً یعنی باد طوفانی.
(فِیها فاکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْاَکْمامِ. وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّیْحانُ‌).
عَصْف را در آیه برگ، کاه و علف حبوبات گفته‌اند. المیزان آن را غلاف حبوبات از قبیل غلاف عدس و لوبیا و غیره گفته است. قول المیزان از همه بهتر و درست‌تر است زیرا «ذُو الْعَصْفِ‌» مقابل‌ «ذاتُ الْاَکْمامِ» است که درباره نخل آمده همان طور که از اکمام غلاف خرما مراد است از ذُو الْعَصْفِ‌ نیز غلاف حبوبات مراد است. در صحاح و قاموس در معنی‌ (فَجَعَلَهُمْ‌ کَعَصْفٍ‌ مَاْکُولٍ) گفته شده «کَزَرعٍ اکِلَ حَبُّهُ وَ بَقِیَ تِنْبُهُ» مانند برگی که دانه‌اش خورده شده و کاهش باقی مانده است.
علی هذا مراد از عصف در آیه غلاف دانه‌هاست و چون آنها بالاخره کاه خواهند شد بر آنها عصف اطلاق شده است و چون‌ ذُو الْعَصْفِ‌ از صفات مخصوصه حبّ است لذا نمی‌شود آن را برگ معنی کرد.


(فَجَعَلَهُمْ‌ کَعَصْفٍ‌ مَاْکُولٍ‌)
اگر ماکول بمعنی جویده شده باشد مثل‌ (ما دَلَّهُمْ عَلی‌ مَوْتِهِ اِلَّا دَابَّةُ الْاَرْضِ تَاْکُلُ مِنْسَاَتَهُ‌) که ظاهرا بمعنی جویدن است، معنی آنست که خدا یاران فیل را مانند برگ و کاه جویده گردانید و گرنه باید عصف ماکول را همانطور که از صحاح و قاموس نقل شد بمعنی غلافیکه مغزش خورده شده و پوستش مانده است‌ بگیریم.
المیزان گفته: عصف ماکول برگی است که دانه‌اش خورده شده و یا پوستی که مغزش خورده شده بقول بعضی مراد از عصف ماکول برگی است که اکال (کرم) آنرا خورده و فاسد کرده است.
ناگفته نماند عصف ماکول را سرگین معنی کردن درست نیست و از ساحت قرآن بدور است.
اگر مراد از عصف ماکول پوستی که مغزش خورده شده باشد، مقصود از آیه آنست که خداوند شوکت و نیرو و اقتدار آنها را بوسیله حجاره سجیّل گرفت و بی‌نیرو و ضعیف و پراکنده شدند همانطور که قشر پس از خورده شدن مغز بی‌فایده میشود.
بدرستی معلوم نیست که اصحاب فیل همه مرده‌اند یا عدّه‌ای متفرق و پراکنده شده و عدّه‌ای مرده‌اند وجه دوم درست است.


(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً. فَالْعاصِفاتِ‌ عَصْفاً)، ظاهرا مراد از عاصفات بادهای طوفانی است مثل‌ (وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ‌ عاصِفَةً تَجْرِی بِاَمْرِهِ‌).


۱. یونس/سوره۱۰، آیه۲۲.    
۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۸.    
۳. رحمن/سوره۵۵، آیه۱۱-۱۲.    
۴. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۷.    
۵. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۹.    
۶. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۵، ص۱۰۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۹۸.    
۸. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶.    
۹. جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح تاج اللغة، ج۴، ص۱۴۰۴.    
۱۰. فیل/سوره۱۰۵، آیه۵.    
۱۱. سبا/سوره۳۴، آیه۱۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲۰، ص۳۶۲.    
۱۳. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱-۲.    
۱۴. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "عصف"، ج۵، ص۷.    






جعبه ابزار